براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
همميهن عزيز: آدرسهاى جديد سايت سازمان مجاهدين را به اطلاع دوستان و آشنايان خود برسانيد
براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
http://raha.dnsdojo.org
http://raha.dnsdojo.org
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.does-it.net
http://azadi.does-it.net
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.cechire.com
http://azadi.cechire.com
هفته همبستگى با اشرف و جوانان بپاخاسته در ميهن
بازگشايى دانشگاهها و مدارس در امتداد قيامها و شعلهورتركردن آن، يكبار ديگر اركان ولى فقيه درهمشكسته
Petitionدرخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Sign the petition to prevent further massacre of unarmed and defenseless residents of Ashraf .
درخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف را متوقف كنيد
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Stop War Crimes in Ashraf Petition
شهر پایداری و شرف اشرف
Wednesday, August 25, 2010
پانزدهم رمضان ولادت دومین پیشوای تشیع انقلابی و مردمی نوردیده و گوهر برگزیده رسول خدا حضرت امام حسن مجتبی(ع) مبارك باد
پانزدهم رمضان ولادت دومین پیشوای تشیع انقلابی و مردمی نور دیده و گوهر برگزیده رسول خدا حضرت امام حسن مجتبی (ع) مبارك باد
روز 15رمضان، روز ولادت دومین رهبر تاریخی شیعیان و مجاهدان است.
میلاد باسعادت امام حسن مجتبی بر تمامی رهروان آن پیشوای بزرگ و بر مجاهدان طریقش مبارك باد. حضرت حسن در 15رمضان سال سوم هجری بهدنیا آمد و در سال 50 هجری بهشهادت رسید. امام حسن بهدستور معاویه توسط همسرش 'جعده' مسموم شد و به شهادت رسید.
امام حسن فرزند بزرگ علی و فاطمه تا 7سالگی از سرپرستی و آموزش مستقیم پیامبر برخوردار بود و این تأثیر تعیینكنندهیی در شخصیت امام حسن داشت. پیامبردرباره امام حسن گفته بود كه «حسن درخَلق وخُلق ازهمه كس به من شبیهتر است» .
حضرت حسن پس از شهادت امام علی، در 21رمضان سال 40 هجری، یعنی زمانی كه 37ساله بود، به امامت و خلافت رسید. و این در حالی بود كه معاویه مظهر اشرافیت منحط اموی كه بر تمامی مناطق شام (سوریه امروزی) حكومت میكرد، از فرصت شهادت حضرت علی بهره جسته و آماده بلعیدن تمامی جهان اسلام شد. به این ترتیب دوران خلافت كوتاه امام حسن كه فقط 6ماه بهطول انجامید و نیز دوران 10ساله پس از آن تا هنگام شهادت حضرت، مصادف با مرحله بسیار حساسی از جنبش و مبارزه با دشمنی بود كه به نام اسلام حكومت میكرد و تیشه به ریشه توحید و اسلام میزد.
بهمناسبت میلاد باسعادت امام حسن مجتبی، بخشهایی از سخنان آقای مسعود رجوی را كه در سالهای گذشته برای رزمندگان آزادی ایراد كردند، در زیر میخوانیم:
گوهر برگزیده رسول خدا در آزمایشی سنگینتر از عاشورا
بذرافشان عاشورا
(بخشهایی از سخنان آقای مسعود رجوی بهمناسبت تولد امام حسن مجتبی در سالهای گذشته)
واقعیت این است كه بزرگترین تحریف و تقلب در تاریخ صدر اسلام به زندگی امام حسن مجتبی، برادر و راهبر امام حسین، مربوط میشود. پیشوای انقلابی بزرگی كه روزگارش بسیار پرفتنه و پرمصیبت بود،. هم او كه بذرافشان و راهگشای عاشورا و زمینهساز حماسه جاودان آزادی بود و سید الشهدا، حسینابنعلی (ع)، نیز در تمام سالهای امامت امام حسن تحت رهبری و هدایت او برای قیام جاودان عاشورا آماده میشد. با اینهمه، هنوز كه هنوز است دوران امام حسن برای بسیاری از شیعیان ناشناخته مانده و تصمیمگیریهای خطیر و تاریخی این رسواگر بزرگ دجالآن، در پردهیی از اسرار و ابهام باقی مانده است
دوستان ناآگاه تلاشهای زیادی كردند تا آنچه را كه در تاریخ مشهور به قرارداد صلح بین امام حسن و معاویه است، بهنوعی، توجیه مصلحتگرایانه كنند؛ بدون آنكه بتوانند شرایط و تعادلقوای عینی را همچنانكه بود توضیح بدهند تا همگان چندوچون اوضاع را در آن شرایط بفهمند و به مضمون مواضع و عملكرد امام حسن و نتایج آن پیببرند. آخر اگر اوج هوشیاری انقلابی او كه با صبر و متانتی شگفت عجین است نبود و اگر او در آزمایشی خارقالعاده از حكومت و حاكمیت صرفنظر نمیكرد، در یككلام ارتجاع قهار اموی ریشه اسلام انقلابی را بیرون میآورد و دعاوی تاریخی آن را هم لوث میكرد و نهضت حسینی نیز هیچ فرصتی برای شكوفایی و اثربخشی نمییافت .
به همین خاطر بود كه حسنابنعلی (ع) در طول تاریخ هدف رگباری از ناجوانمردانهترین اتهامها و دروغها نهفقط از جانب دشمنانش (كه از آنها انتظاری جز این نبوده و نیست) بلكه حتی از جانب دوستان ناآگاه، واقع شده است.
حضرت حسن در نخستین روز خلافت كوشید با اتكا به حدیث ثقلین، كه وصیت پیغمبر در مورد قرآن و اهلبیت بود، نیروها را آگاه كند. در اولین خطابهاش پس از بیعت توده مردم، به تشریح شرایط روز پرداخت و آنها را به پیروی از خودش و اعتماد به رأی و نظرش دعوت كرد و گفت: «ماییم یكی از ثقلین كه پیامبر در میان امت نهاد و از دنیا رفت. ماییم مكمل و همراه قرآن كه در آن تفصیل هر چیزی وجود دارد. نه از پیش میرود و نه از پشت سر. باطل در آن راه ندارد. در تفسیر قرآن باید به ما اعتماد كرد كه در تفسیر آن راه حیله نسپریم، بلكه بر یقین و اطمینان باشیم (اصول كلی را بر حسب شرایط زمان در عمل پیاده كنیم)».
تلاشهای روشنگرانه امام حسن مستمراً و بهطور یومیه ادامه داشت. اما این تلاشهای آگاهگرانه در آن شرایط تیرهوتار و پرفتنه برد چندانی نداشتند. وسایل ارتباطجمعی مثل امروز نبود و كار شاق و طاقتفرسایی پیشرو قرار داشت.
قرارداد امام حسن با معاویه
در چنین شرایطی بود كه حضرت حسن بهناگزیر پای قرارداد آمد و ناگزیر از حاكمیت صرفنظر نمود و با معاویه صلح كرد. مواد این قرارداد شایان توجه اكید است .
معاویه متعهد شد كه باید به كتاب خدا و سنت رسول و سیره خلفای شایسته عمل نماید .
معاویه پذیرفت كه حق سب و لعن آلعلی و شیعیان و حق آزار آنها را ندارد .
همچنین پذیرفت كه حق تعیین جانشین برای خودش ندارد.
پذیرفت كه امام حسن حق دارد معاویه را «امیرالمؤمنین» خطاب نكند و در نزد او برای شهادت حاضر نشود یعنی كه امامحسن معاویه را بهرسمیت نمیشناسد.
معاویه همچنین پذیرفت كه 5میلیون درهم موجودی بیتالمال كوفه زیرنظر امام حسن باشد و یكمیلیون درهم مالیات دارابگرد فارس متعلق به بازماندگان شهیدان جنگهای جمل و صفین باشد.
سازش یا حفظ جنبش؟
قرارداد بین امام حسن و معاویه در ربیع الاول سال 41 پس از هجرت بسته شد.
بهراستی كه در آن شرایط سهمگین و تاریك، این پیمان قبل از هر چیز رسواگر دجال و «پیمان حفظ و ادامه جنبش» بود، نه «پیمان گذشت و سازش». كمااینكه بهمثابه یك اتمامحجت تاریخی زمینهساز قیام عاشورا و حماسه جاودان آزادی در دو دهه بعد گردید. هرچند كه آمدن پای توافق با معاویه برای امام حسن سختترین ابتلا و آزمایشی بهمراتب سنگینتر از عاشورا بود.
امام حسن در مجموع 25بار پیاده به خانه خدا رفت. دو بار همه دارایی خود را بخشید و سه بار هر چه را كه داشت با مستمندان آن روزگار نصف كرد. این است سیمای تابناك راهبری فداكار و هوشیار و صبور با بالابلندترین شور وعرفان انقلابی كه در تهمتهای دشمنان آگاه و در تشریحات دوستان ناآگاه بهتلخی و در غربت در لایهیی از عافیتجویی و سیاستبازی مصلحتگرایانه مسخ میشود.
رسوایی معاویه
معاویه پس از امضای قرارداد، آزار شیعیان توسط كارگزاران اموی را شروع كرد .
در همان آغاز در یكی از سخنرانیهایش برای مردم كوفه نشان داد كه اهل عهد و پیمان نبوده و نیست و با وقاحت تصریح كرد كه «من با شما جنگ نكردم كه نماز بگذارید و روزه بدارید و حج كنید و زكات بدهید. بلكه با شما جنگیدم تا بر شما امیر و فرمانروا باشم و خدا مرا فرمانروا كرد و شما نمیخواستید».
دكتر طه حسین مینویسد: «وقتی كار عراق بهدست معاویه و جانشینانش افتاد، مردم عراق درستی بیمدادنهای علی را دانستند و پیشگویی علی آشكار شد. اكنون كارگزاران اموی همهگونه بلا بر سرشان ریختند و به كارهایی كه دوست نداشتند وادارشان كردند و در مال و جان، در آشكار و نهان و در دنیا و دین آزارشان دادند. پس آنگاه همگان بهیاد علی و هشدارهای او افتادند».
ابن ابی الحدید هم مینویسد كه از دوستان اهلبیت و مردم هر كه را كه گمان دوستی علی در او بود، بهتهمت میگرفتند و زجر میكردند و بیخانمان مینمودند و آنگاه میكشتند.
در قدم بعد معاویه بخشنامهیی صادر كرد كه یك عبارت آن چنین است: در تمام دقایق متوجه باشید كه هر كه ثابت شد از شیعیان علی و از دوستداران اهلبیت است، عطایش را قطع كنید. حقوق و مواجب او را توقیف نمایید
و در بخشنامهیی دیگر: نظر كنید هر كه را احتمال دادید از هواداران اهلبیت است، بهمجرد اینكه به او ظن بردید، او را تحت فشار و شكنجه قرار دهید و خانهاش را بر سرش خراب كنید.
تبلیغات معاویه آنقدر علیه حضرت علی گسترده بود كه اهل شام میگفتند این علی كه میگویند در محراب كشته شده با محراب چكار داشت؟
برای آنكه بچههای كوچك از اول ضدعلی بار بیایند، شبكه آخوندی معاویه در مكتبخانهها، برنامههای متعددی روی آنها پیاده میكردند. مثلاً اسباببازی بچهها را میگرفتند و به آنها پس نمیدادند و وقتی كه بچه گریه میكرد، میگفتند اسباببازی تو را علی برده است یا وقتی بچه گرسنه بود میگفتند غذایت را علی برده است.
فنا و بقا در تاریخ
اصرار بر سبولعن علی آنچنان بود كه وقتی زیاد، حاكم كوفه، حجرابن عدی، از یاران وفادار حضرت علی، را همراه با چند تن از همرزمانش دستگیر كرد و برای كشتن توسط معاویه به شام فرستاد، «جرم»شان این بود كه با سبولعن علی مخالفند .
هنوز حجر به دمشق نرسیده بود كه معاویه جلادی را فرستاد، كه آن سردار نامی را در بین راه گردن زد.
معاویه همچنین عبدالرحمن، یكی از یاران حجر، را به كوفه برگرداند تا زیاد او را «بهبدترین وجه» بكشد. «جرم» عبدالرحمن این بود كه در مجلس معاویه جوابهای دندانشكن داده بود.
در آن مجلس معاویه به او گفته بود: «قتلت نفسك»، یعنی با این حرف و موضعت، خودت را .بهكشتن دادی. عبدالرحمن هم پاسخ داده بود: «بل ایاك قتلت»، یعنی نه، تو را كشتم
معاویه و یزید تصور میكردند كه توانستهاند تشیع انقلابی را بكشند، اما اكنون پس از14قرن بهوضوح پیداست كه چه كسی محو و نابود شد و چه كسی تا جاودان استوار و پابرجا ماند.
خمینی هم فتوای هدر بودن خون مجاهدین را بهطور جمعی داد و فكر كرد كه مجاهدین را كشته است. اما لازم نیست منتظر زمان زیادی شویم. داستان چنان روشن است كه، در زمان حیات خود خمینی، جانشینش به او نوشت مجاهدین خلق با كشتن ازبین نمیروند، بلكه ترویج میشوند .
پیداست كه چه كسی دیگری را بهطور تاریخی، آرمانی و سیاسی از میدان خارج كرده است.
سرمنشأ اصالتها
در چنان شرایط تاریخی بسیار بغرنج و بسیار تاریك و عقبماندهیی بود كه پیشوایان ما راه را گشودند. در شرایطی كه فیالواقع تنها و غریب بودند. بعد به عاشورا رسیدیم و گذشت و گذشت. و حالا در قرن پانزدهم هجرت هستیم. انگار كه چیزی در حال چرخش است.
اگر در ما اصالتی هست، لابد از غباری است كه از پیشوایانی چون امام حسن و امام حسین برما نشسته است. آنها آموزگاران درس صداقت و فدا، درس ایستادگی، درس سرخمنكردن دربرابر شرایط بغرنج، درس آزادی و همه درسهایی هستند كه امروز همه شما در انقلاب مریم آموختهاید. درست به همین دلیل، بهدلیل «مجاهدان از همهچیز گذشته»، «مجاهدان بلااسكان» و «گوهرهای بیبدیل زمان» اوضاع با روزگاران گذشته فرق میكند. این، برجستهترین و بارزترین و مهمترین تفاوت این روزگار با آن روزگار است. پس از قرون و اعصار و پس از سالیان دراز، انگار كه تاریخ میخواهد با ارتش آزادی و از طریق شما و خلقتان روی پاشنهیی بچرخد.
در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیستویكم میلادی، دیگر تعادلقوا، آن تعادل قبلی نیست. آنطور نیست كه پیام رهایی، پیام اسلام محمدی و علوی، پژواكی نداشته باشد. تحولات بسیار سریع است. چهكسی فكر میكرد كه در كمتر از دو دهه خمینی اینچنین در شعارهایش و در مواضعش بهوسیله نیروهای خودش لجنمال شود؛ از جنگطلبیش تا شعارهای بهاصطلاح ضداستكباریش.
خمینی تصور میكرد با همان شیوههای معاویه میتواند مجاهدین را چه از نظر سیاسی و اجتماعی و چه از نظر نظامی و تشكیلاتی بكشد و نابود كند، اما میبینیم كه خمینی در سركوبی و كشتار مجاهدین خودش را كشت و به زبالهدان تاریخ افكند و این حقیقت هر روز بیش از گذشته چشمها را خیره میكند.
اینبار برای دیدن نتیجه كار لازم نبود كه قرنها منتظر بمانیم. نه، در سالیانی اندك، در یك نسل، بسیاری چیزها روشن شده است.
داستان مربوط به یك، دو، سه، ده، صد و هزار تن نیست، بلكه مربوط به هزارها وهزاران گوهر بیبدیل و نوامیس ایدئولوژیكی مجاهد خلق است. این خود بهترین شاخص است، چنانكه دو دهه گذشته هم همین را گواهی میكند.
دعا كنیم خدا شایستگی بدهد، انگار كه امروز مأموریت و تعهد ما دقیقاًً در ادامه همان مسیری است كه با حضرت علی و حضرت حسن و امام حسین آغاز شد.