براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
همميهن عزيز: آدرسهاى جديد سايت سازمان مجاهدين را به اطلاع دوستان و آشنايان خود برسانيد
براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
http://raha.dnsdojo.org
http://raha.dnsdojo.org
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.does-it.net
http://azadi.does-it.net
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.cechire.com
http://azadi.cechire.com
هفته همبستگى با اشرف و جوانان بپاخاسته در ميهن
بازگشايى دانشگاهها و مدارس در امتداد قيامها و شعلهورتركردن آن، يكبار ديگر اركان ولى فقيه درهمشكسته
Petitionدرخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Sign the petition to prevent further massacre of unarmed and defenseless residents of Ashraf .
درخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف را متوقف كنيد
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Stop War Crimes in Ashraf Petition
شهر پایداری و شرف اشرف
Monday, February 28, 2011
فراخوان تجمع در روز ۱۰ اسفند به منظور گرامیداشت شهیدان قیام اول اسفند مردم ایران
جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاههای سراسر تهران، با صدور بیانیهای زمان تجمع برای گرامیداشت هفتم شهدا را ۱۰اسفند اعلام نمودند. متن کامل این بیانیه به شرح زیر میباشد:
بهنام حضرت حق
هموطنان، دانشجویان آزاده!
بدین وسیله به اطلاع میرسانیم که زمان تجمع برای گرامیداشت هفتم شهدا را در هماهنگی با دیگر دوستان و یاران همراه در سراسر میهن، به روز سهشنبه ۱۰اسفند تغییر دادهایم. باشد که با همسویی با دیگر یاران دبستانی، بتوانیم صدای خویش را رساتر کنیم و فراگیرتر عمل نماییم.
زمان، زمان پیوستن است و نه گسستن. زمان همدلی و یکی شدن با هر عقیده و مرامی که خواهان سقوط دیکتاتور قهار است، فرا رسیده. باید با اتحاد و یگانگی بیشتر، مانند قطراتی باشیم که به هم میپیوندند و تبدیل به سیلابی عظیم شده و با خروش و قدرت، پایههای لرزان نظام حاکم را از بیخ و بن بر کنیم و یا به مانند کبوترانی در دام، که با همیاری و یکی شدن، دام را از زمین برمیکنند و شکارچی را مقهور خویش میسازند و رها میشوند و پرواز میکنند.
پس باید ما نیز یکی شویم، یادتان باشد که این نظام از یکدلی و یکی شدن ما بیمناک است.
اینان هراسشان از یگانگی ماست...
دشمنان در جنگ روانی، در جبهه قیامکنندگان تلاش میکنند با ایجاد عدم اعتماد، شک و دودلی را ترویج کنند و بدین سان قطرات آب را جدا از هم نگاه میدارند تا تبدیل به سیلاب نشوند و به این ترتیب حاکمیت خویش را چند صباحی بیشتر حفظ کنند، به همین دلیل است که باید به هم بپیوندیم.
این بار در روز سهشنبه (۱۰اسفند) باز هم میخواهیم به سایر شهرهای ایران و مردم دنیا نشان بدهیم که نظام مستبد جمهوری اسلامی دروغگویی بیش نیست و باز هم عملکرد او را در برابر دوربین موبایلهایمان قرار خواهیم داد.
احمدینژاد طی یک موضعگیری در رابطه با لیبی با فرار به جلو وقیحانهای گفته است: ”چگونه ممکن است حاکمی مردم خود را به رگبار ببندد و بکشد! چرا نمیگذارند مردم آزادانه حرفشان را بزنند! من به حکام منطقه توصیه میکنم که بگذارند مردم حرفشان را بزنند“ ! چرا به مردم احترام نمیگذارند، نباید در برابر خواسته ملتها مقاومت کرد“ !
در اینجا به آقای احمدینژاد میگوییم، تو که لالایی بلدی چرا برای خودت نمیخوانی؟ ؟ ؟ در هر حال امیدواریم که بر روی حرف خودت که در صدا و سیما و تمامی دنیا منعکس شد و همه شنیدند، بمانی. ما ایرانیان هم هیچ چیز نمیخواهیم جز اندکی و قطرهای آزادی بیان، تا بتوانیم در یک راهپیمایی مسالمتآمیز یاد و خاطره شهدای خودمان را گرامی بداریم؟ آیا این جرم است؟ پس ببینیم و تعریف کنیم که در روز سهشنبه چه برخوردی با ملت ایران خواهی کرد!
بگذار برای بار دیگر دنیا شاهد باشد که در تظاهرات مسالمتآمیز ما در روز سهشنبه چه خواهد شد.
دوربین و موبایلهای ما شاهد برخورد مزدورانت خواهند بود و اگر دست از پا خطا کنی، یک بار دیگر آبروی ناداشتهات را در کل جهان خواهیم برد و فیلمهای این حرکت بزرگ را به سراسر جهان مخابره میکنیم. اگر راست میگویی، بگذار تا ما هم در تجمع روز سهشنبه، حرفمان را بزنیم، البته اراده کردهایم که همچون ۲۵بهمن و اول اسفند این حرکت را محقق کنیم و خواهیم کرد.
ما دلیرانه با تاریکی شب تاختهایم
طرح نابودی شب، تا سحر انداختهایم...
آری تجربهی مبارزات صدساله ملت ایران و تجربه امروز کشورهای خاورمیانه نشان میدهد که دولتها دیگر نمیتوانند با تکیه بر زور و زر و تزویر مانع از شکست و سقوط محتوم دیکتاتوریها شوند.
پس برای رسیدن به اهداف آزادیخواهانه خویش ما نیز باید از هر مناسبت و هر مراسمی برای ابراز عقیده و تجمعات مسالمتآمیز استفاده کنیم و به خیابانها بیاییم و اعلام میداریم که از این پس تا پایان سال جاری هر سهشنبه تظاهرات خواهیم داشت.
چرا که ما در حداقلها خواهان: نفی تبعیض و نابرابری اجتماعی، آزادی بیان، آزادی زندانیان سیاسی، برچیده شدن فساد دولتی، شغل و مسکن برای آحاد ملت و در خاتمه برگذاری یک انتخابات آزاد و دموکراتیک با نظارت سازمان ملل هستیم.
دانشجویان، ملت شریف و آزاده!
دیگر خویشتنداری کافی است، وقت عمل فرا رسیده است، نظام خودکامه فکر میکند ما بهدلیل ترس و ناتوانی صبر پیشه کرده بودیم. این بار باید نشان بدهیم که مردم ایران کمتر از مردم مصر یا لیبی نیستند، مردم لیبی ظرف یک هفته نزدیک به ۱۰۰۰شهید دادهاند، ولی همچنان ایستادهاند و میگویند باز هم شهید خواهیم داد اما تن به ذلت حاکم مستبد نمیدهیم. مردم لیبی در ماکزیمم سرکوب هم عقبنشینی نکردند، با توپ و تانک از هوا و زمین به آنها حمله شد، حاکم مستبد (قزافی) در تلویزیون حکومتیش بر آنان تاخت و گفت از فردا سرکوب را عریانتر نشانتان خواهیم داد! اما مردم کوتاه نیامدند و ادامه دادند و در حال حاضر چندین شهر بزرگ را آزاد کردهاند. دیکتاتور مانند مار بر خود میپیچد، تیغ میکشد، تهدید میکند... ولی آب ریخته به جوی باز نخواهد گشت و حاکمیت ضدمردمی در حال فروپاشی است.
حال بنگرید به نظام ولایت، به مراتب سستتر و متزلزلتر از نظام دیکتاتوری لیبی است. چرا که اگر قزافی به ملتش گفت: اگر به اعتراضات پایان ندهید، سرکوب را افزایش میدهیم، ولی دیکتاتوری مفلوک ولایت حتی توان این موضعگیری تیز و مشخص را هم ندارد و وقتی ناجوانمردانه صانع ژاله و محمد مختاری و حامد نورمحمدی را با تیر مستقیم به قتل میرساند، از ترس و وحشت ملت ایران و جامعه بینالمللی، حتی توان این را ندارد که از موضع قدرت این قتلها را به عهده بگیرد. بلکه از روی افلاس و تزلزل، اعلام میکند که ”دیگران این قتلها را انجام دادهاند“ و حتی به اینجا هم بسنده نمیکند و شهید را میخواهد بسیجی جا بزند و دست به شهیددزدی میزند! دروغی بزرگ و بهغایت تنفرانگیز که حتی مزدوران خودش هم به این کار اعتراض کرده و گفته بودند: ”به چه دلیل باید ما زیر تابوت اغتشاشگرانی را که خودمان به قتل رساندهایم را بگیریم“ !
پس اگر دیکتاتوری لیبی، در اوج قدرت و خودکامگی، قتل هزار نفر را هم بهعهده میگیرد، ولی باز هم توان ایستادگی در برابر ملتی که اراده کرده به آزادی دست بیابد را ندارد. لاجرم نظام ولایت به تبع ضعیفتر از آنست که بتواند در برابر اراده ملت ایران ایستادگی کند، چون حتی شهامت و قدرت این را نیز ندارد که قتلهایی که در تجمعات انجام داده را به عهده بگیرد.
حال دنیا به ما و غیرت و رشادت ما چشم دوخته است. همه میگویند کشور بعدی که از بند رها خواهد شد ایران است. آری ما نیز به این ایمان داریم که ملت ما بپا خواهد خاست و دیگر خویشتنداری کافی است و باید چشمهای از قدرت و اراده خویش به دشمن نشان بدهیم و زهرچشمی بگیریم که مزدورانش متزلزلتر و ناامیدتر گردند، باید آنها را هر سهشنبه خسته و فرسوده کرد تا بتوانیم ضربات پیدرپی بعدی را فرود آوریم. هر هفته، سهشنبهها، روز ماست و به خیابان خواهیم آمد.
اینک آتش در حال تبدیل شدن به آتشفشان است و باید آتش را فروزانتر کرد.
در ایران باز شور انقلاب است، به پیکار شب اینک آفتاب است...
یاران، همراهان!
روز سهشنبه ۱۰اسفند برای خواستهها و مطالباتمان، برای گرامیداشت خاطره شهدای اخیر و برای نشاندادن عزم و اراده خویش در برابر زورمداران حاکم به خیابان خواهیم آمد.
در این رابطه همگی رسانهایم. به دوستان و آشنایان از هر طریق اطلاع دهید که در این تجمع شرکت کنند. آری باید مانند قطرات آب به هم بپیوندیم و به سیلابی عظیم تبدیل شویم. اطلاعرسانی بر روی اینترنت کافی نیست، بلکه باید با شیوههای مختلف عموم مردم را مطلع نمود. از طریق اس.ام.اس، پخش پوستر و شبنامه بهصورت گسترده، شعارنویسی در هر کجا، بهطور خاص بر روی اتوبوسها، دیوارهای خیابانها و کوچهها و اماکن عمومی و...
دوستان، برای اینکه بتوانیم تظاهرات گستردهای داشته باشیم، مینیمم هر کدام به ۲۰نفر خبر تظاهرات روز ۱۰اسفند را اطلاعرسانی کنیم.
روزهای آخر سال فرا میرسد، باید ایران را از لوث وجود متحجرین زورگو پاک کرد. آری خانه تکانی امسال این خواهد بود.
از تهران تا به شیراز و به مشهد، شرار و شعله و شور و شتاب است
بساط و خانهی جلادها را نگر از لرزش و ریزش خراب است...
جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاههای سراسر تهران - 5اسفند ۸۹.
کنفرانس بینالمللی «ایران: گزینههای سیاسی حقوق بشر، زنان و کمپ اشرف»
روز هفتم اسفند (26فوریه)، کنفرانس بینالمللی «ایران: گزینههای سیاسی حقوقبشر، زنان و کمپ اشرف» با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی، در پاریس برگزار شد.
در این کنفرانس که در آستانه روز جهانی زن (8مارس) و بهدعوت «فدراسیون بینالمللی زنان علیه بنیادگرایی و برای برابری» تشکیل شد، برجستهترین رهبران سیاسی و مدیران عالیرتبه زن از کشورهای مختلف جهان، مقامات کلیدی دولتهای بوش، کلینتون و اوباما از آمریکا، مقامات برجستهیی از دولتهای آلمان، ایرلند و فرانسه در سالهای اخیر و همچنین شهرداران و منتخبان فرانسوی و پارلمانترها و نمایندگان مجالس ملی و سنا از کشورهای اروپایی و خاورمیانه سخنرانی کردند.
در جريان کنفرانس قطعنامه مصوب پارلمان جمهوری سنمارینو مبنی بر بهرسمیت شناختن تاریخی مقاومت ایران که از سوی تمامی گروههای پارلمانی مورد تأیید قرار گرفته، توسط هیأت نمایندگی 4کمیسیون پارلمان سنمارینو تقدیم رئیسجمهور برگزیده مقاومت شد. همچنین بیانیه اکثریت پارلمان ایتالیا در حمایت از اشرف و نیز بیانیه اکثریت پارلمان اتریش در حمایت از قیام مردم ایران توسط هیأتهای نمایندگی این کشورها تقدیم خانم رجوی گرديد.
سخنان رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی:
تشکیل این اجلاس مقارن لحظه نادری از تاریخ خاورمیانه و شمال آفریقاست.
از تونس و قاهره و بنغازی تا تهران، مردم بهپا خاستهاند.
طرابلس، با فداکاری صدها جوان بهسوی آزادی راه میگشاید.
بغداد، از زیر آوار جنگ و خیانت و مماشات، با فریاد خشم سربرمیآورد و دیروز بزرگترین تظاهرات را در تاریخ عراق برگزار کرد.
و در تهران، بیباکی جوانان ایران، هیولای سرکوب را مات میکند.
به تمام قیامکنندگان برای دموکراسی و آزادی درود میفرستم.
اجازه بدهید برای ادای احترام نسبت به همه آنها، بهویژه قهرمانانی که در قیامهای 25بهمن و اول اسفند در ایران جان باختند، یعنی صانع ژاله، محمد مختاری و حامد نورمحمدی، یک دقیقه باهم کف بزنیم.
2عامل باعث طولانیشدن عمر دیکتاتوریها در این منطقه شد:
ـ یکی وجود رژیم ایران بهمثابه امالقرای بنیادگرایی
ـ دیگری سیاست بهغایت اشتباه آمریکا و اروپا.
بدون این 2عامل، دیکتاتوریهای این منطقه میبایست سالها پیش سرنگون میشدند و روند دموکراسی بهطور طبیعی شروع میشد.
درست بههمین دلیل، سقوط آنها ، امروز خصلت انفجاری بهخود گرفته است.
درعینحال با گسترش امواج آزادی در سراسر منطقه، باز رژیم آخوندی در کمین نشسته است.
خامنهای، حاکم مادامالعمر این رژیم تلاش میکند به آمال شیطانی خود تحتعنوان «بیداری اسلامی» جامه عمل بپوشاند.
در این صورت، آیا ما با یک دور باطل مواجهیم؟ خیر بههیچوجه.
یک برونرفت ممکن و ضروری وجود دارد و آن، سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندها و استقرار دموکراسی در ایران است.
بله، دوران بنیادگرایی و تاریکی بهسر آمده است.
و حالا عهد دموکراسی و آزادی است.
سیاست غرب راه تغییر در ایران را بست. در عوض راه پیشروی رژیم در منطقه را باز کرد.
به لبنان و فلسطین و قبل از همه به عراق نگاه کنید. سیاست استمالت کمک کرد که ملاها یک دولت مطلوب خود را در این کشور، روی کار بیاورند. دولتی که همین دیروز با خشم عمومی مردم عراق روبهرو شد.
این سیاست، یعنی این بزرگترین اشتباه غرب از جنگ جهانی دوم به این سو دیگر ادامه دادنی نیست.
زیرا رژیمی که موضوع اصلی مماشات بود، در لبه پرتگاه است.
در این مورد هم این دیدگاه غرب اشتباه بود که گویا اوضاع ایران به پیش از قیامهای سال گذشته بازخواهد گشت.
به عکس میبینیم که قیامهای ایران بال گشوده و به پیش میرود.
در 25بهمن و اول اسفند، قیامکنندگان، شجاعانه به خیابانها آمدند و بیباکیشان جهانی را مسحور خود ساخت.
همه دیدند که شعار و خواست اصلی آنها تغییر سیاستهای رژیم نیست. بلکه خواست آنها تغییر تمامیت رژیم آخوندی است.
حضار محترم!
درباره سیاستهای غرب، هیچ شاخصی گویاتر از قرار دادن نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی نیست.
از روی همین برچسب، مردم ایران و مردم خاورمیانه سیاست واقعی آمریکا و اروپا را درمییابند.
از روی آن پی میبرند که غرب در کجا ایستاده است؟
در کنار رژیم ولایتفقیه، یا در کنار مردم ایران؟
بعد از سالها تلاش بیوقفه مقاومت، اروپا مجبور شد مجاهدین را از لیست خارج کند و حالا نوبت آمریکاست.
با استفاده از همین برچسب آخوندها محاصره 3ساله اشرف را شدت بخشیدهاند. آنها با وحشت از نقش الهامبخش اشرف برای مبارزه زنان و جوانان ایران در ماههای اخیر بارها اشرف را مورد حمله قرار دادهاند.
از یک سال پیش، رژیم آخوندی با نصب بلندگو در اطراف اشرف، جنگ روانی کثیفی علیه ساکنان آن بهراه انداخته است.
در غیاب یک واکنش مؤثر جهانی تعداد این بلندگوها اکنون به 210دستگاه رسیده است.
آخوندها حتی از ورود بسیاری داروها به اشرف جلوگیری میکنند. آنها سیاست زجرکشکردن بیماران ما را پیش گرفتهاند. همچنین در همین روزها درصدد افزایش شمار نیروهای سرکوب در داخل شهر اشرف برآمدهاند.
پارلمان اروپا، مجمع پارلمانی شورای اروپا، مجالس قانونگذاری و سنای 30کشور از جمله کنگره آمریکا در قطعنامهها و بیانیههای خود بر موقعیت ساکنان اشرف بهعنوان افراد حفاظتشده، تحت کنوانسیون 4 ژنو تأکید کرده خواستار ازسرگیری حفاظت آن توسط آمریکا و استقرار دائمی تیم یونامیشدهاند.
از اینرو اشرف آزمونی است برای ایالات متحده و آزمونی است برای مللمتحد که آنها را به ایفای تعهداتشان فرا میخوانم.
بله! دوران سکوت و مماشات بهسر آمده است. حالا زمان پیشروی دموکراسی و آزادی است.
حضار محترم!
اجازه بدهید سخنانم را در چند نکته خلاصه کنم:
1 ـ مسیر یک خاورمیانه دموکراتیک و صلحآمیز، خاورمیانهیی که در آن زنان و جوانان، نقش شایسته خود را داشته باشند، لاجرم، از تغییر رژیم در ایران میگذرد.
جز با این تغییر، جز با این تغییر دموکراسی و ثبات در این منطقه از جهان، ممکن نیست. تغییر این رژیم در اوضاع جدید صدبار ضروریتر است والا تحولات منطقه را به انحراف میکشاند.
2 ـ راهحل بحران ایران، نه مماشات است و نه جنگ. گزینه ما برای ایران، گزینهیی است که تمام منطقه از آن سود میبرد. این راهحل، تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران است.
3 ـ پیام ما به خواهران و برادرانمان در تونس، مصر و لیبی، کما اینکه به مردم کشورهای همسایه و برادرمان، افغانستان و عراق، این است، پیام ما به همه آنها این است: «از آخوندهای بنیادگرا یعنی از قاتلان جوانان و زنان ایران برحذر باشید».
مبارزه شما به یمن خونها و رنجهایتان بهثمر میرسد. بهشرط اینکه آنرا از این بلیه شوم در امان نگهدارید.
سخنان مری رابینسون:
(رئیسجمهور ایرلند ۱۹۹۰ـ ۱۹۹۷
کمیسر عالی حقوقبشر سازمان مللمتحد ۱۹۹۷ ـ ۲۰۰۲)
این کنفرانس بر وضعیت زنان و حقوقبشر در ایران متمرکز است و همینطور بر مبارزه زنان و مردان کمپ اشرف در عراق.
من نیز، به نوبه خود، بر ضرورت حمایت و حفاظت از ۱۰۰۰زن مخالف ایرانی در کمپ اشرف تأکید میکنم. بسیاری از آنها در زندانهای ایران تحت شکنجه قرار گرفتهاند. اما در برابر سرکوب پایداری کرده و بر حقوقشان تأکید کردهاند، همانند خواهرانشان که امروز همین کار را از طریق شرکت در تظاهرات در تونس، مصر، لیبی، فلسطین و خود ایران انجام میدهند.
حس همبستگی زنان بر مبارزه زنان شجاع ایرانی در کمپ اشرف و در ایران صحه میگذارد. آنها نیازمند پژواک مشترک برآمده از این کنفرانس هستند تا قدرت و حمایت بیشتری را برای نیل به اهداف خود کسب کنند.
سخنان ژنرال جیمز جونز:
(مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما ۲۰۰۹ ـ ۲۰۱۰
فرمانده عالی نیروهای متحدین در اروپا ۲۰۰۳ـ ۲۰۰۶)
ما شاهد یک توفان واقعی با پیام آزادی هستیم. رژیم موقت تهران ـ من با حس خوشبینانه کلمه «موقت» را بهکار میبرم ـ نمیتواند بیش از این در وضع موجود ادامه یابد.
خانم رجوی، وقت آن رسیده که آن دسته از ما در آمریکا که اهداف شما را شناختهایم، آنچه را که لازم است انجام دهیم، یعنی مشروعیت جنبش شما و آرمانهای شما را مورد تأیید قرار دهیم.
کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا خواستار اتخاذ گامهای فوری توسط ایالات متحده برای مقابله با رفتار ناعادلانه با ساکنان کمپ اشرف شده و کمیته نیروهای مسلح سنا بهریاست سناتور لوین و نیز سناتور مککین در مورد موضع فعلی ما در رابطه با ساکنان اشرف ابراز نگرانی کردهاند.
ما همچنین شاهد تصمیم قضایی بودیم که وزارت امور خارجه آمریکا را ملزم ساخت نامگذاری فعلی مجاهدین را بازبینی کند. دادگاه آمریکا گفت این نامگذاری با افکاری که در سراسر دنیا در مورد جنبش تحت رهبری خانم مریم رجوی وجود دارد، همخوانی ندارند.
مشخصاً در مورد امنیت اشرف، وقت آن رسیده که کار درست برای کسانیکه آزادی و دموکراسی میخواهند و خواستار صلح و امنیت برای ساکنان اشرف هستند، انجام شود.
ما باید زنجیرهایی را که ظرفیتهای موجود در این دوران را سد میکنند، از میان برداریم.
سخنان هوارد دین:
(کاندیدای ریاستجمهوری
رئیس حزب دموکرات آمریکا ۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۹
فرماندار ایالت ورمونت ۱۹۹۱ - ۲۰۰۳)
بادهای تغییر در خاورمیانه میوزد. جوانان با سرنگونکردن رژیم استبدادی در تونس و مصر، تغییر را ایجاد کردهاند و بهزودی رژیم استبدادی ایران را سرنگون میکنند. ما باید به ارزشهای قانون اساسی ایالات متحده و بیانیه استقلال آمریکا پایبند باشیم. این، یعنی ایستادن برای آزادی و دموکراسی، حتی اگر از نظر ژئوپلیتیک بهنفعمان نباشد.
و به این دلیل است که ما باید موضعمان را روی مجاهدین عوض کنیم و تروریستنامیدن آنها را متوقف کنیم. آنها یک سازمان تروریستی نیستند آنها بیانیه حقوق خود را دارند که یک چیز فوقالعاده تحت رهبری خانم رجوی است و ما آنچه را که او بهخوبی انجام داده است، تحسین میکنیم.
بگذارید من از برنامه 10مادهیی خانم رجوی نقلقول کنم: ”از نقطهنظر ما صندوق رأی تنها ملاک مشروعیت است. ما خواستار یک نظام کثرتگرا، آزادی احزاب و انجمنها هستیم. ما متعهد به برداشتن مجازات اعدام هستیم و از آن حمایت میکنیم. ما جدایی دین از دولت را برقرار میکنیم“.
سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست. واقعیت این است که تروریستهایی در ایران وجود دارند، اما این رژیم ایران است که یک سازمان تروریستی است و ما باید به همین صورت و با مجازاتهای مناسب با آن برخورد کنیم.
من قبول دارم که آلترناتیو صحیح، راهحل سوم است. ۳۴۰۰زن و مرد شجاع ایرانی در کمپ اشرف هستند. شما میدانید که من با تصمیم پرزیدنت بوش برای حمله به عراق مخالف بودم. یکی از دلایل مخالفت من این بود که این حمله باعث نفوذ بیشتر رژیم ایران و مذهب میشود که دقیقاً اتفاق افتاد. بنابراین، مثل فرماندار تام ریج، من هم این موضع را میگیرم که نوری مالکی امروز نخستوزیر عراق نباشد. ما فرصتی برای تأثیرگذاری روی او داریم. باید برایش روشن باشد اگر نقض حقوقبشر کرد، ما حمایتمان را پس میگیریم چون شما اگر نتوانید برای حقوقبشر سایر افراد بایستید، دموکراسی نیستید. من بهترین آرزوها را برای مردم عراق دارم.
سخنان بیل ریچاردسون:
(کاندیدای ریاستجمهوری
وزیر انرژی ۱۹۹۸ـ ۲۰۰۱
سفیر ایالات متحده در مللمتحد ۱۹۹۷ ـ ۱۹۹۸
فرماندار نیومکزیکو ۲۰۰۳ ـ ۲۰۱۱)
در کازار سیاسی که شما انتخاب کردهاید، تحولات در سمت شما شتاب گرفته است، در آمریکا میگویند موج «با شتاب» به سمت شما میآید و من احساس میکنم جنبشی که توسط خانم رجوی و شما نمایندگی میشود چنین است. تاریخ در سمت شماست. در 25ژانویه جلسه مشابهی در بروکسل تشکیل شد. از آن زمان چه اتفاقی افتاده است؟ تغییرات فراگیر در خاورمیانه، تونس، مصر، بحرین، لیبی و در ایران هم شاهد یک نقطه عطف در 14فوریه (25بهمن) بودیم که مردم قیام کردند.
سازمان مجاهدین بیانگر آرزوهای مردم ایران نهفقط در داخل ایران، بلکه در سراسر جهان است. وزیر خارجه کلینتون علناً آمریکا را متحد تظاهرکنندگان در ایران دانسته است. درعینحال، هنوز گامهای مشخصی هستند که باید برداشته شوند، از جمله از لیست خارجکردن مجاهدین.
هر دو حزب اصلی آمریکا میخواهند که این کار صورت بگیرد. برای درک شتاب و امواج تاریخ، کافیست پیچ تلویزیون را باز کنید و بشنوید که یک رهبر سرکوبگر دارد میرود.
سخنان تام ریچ:
(وزیر امنیت آمریکا ۲۰۰۳ ـ ۲۰۰۵
فرماندار پنسیلوانیا ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱)
مقالات در سراسر جهان مستمراً با داستان مرد جوانی در تونس آغاز میکنند که توسط دولتش تحقیر شد و خود را به آتش کشید. این جرقهیی بود که آتش همه آن چه را که از آن موقع در سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه اتفاق افتاده، برافروخت.
زمان آن فرا رسیده که صدای سازمان مجاهدین و مقاومت دموکراتیک ایران شنیده شود. زمان آن رسیده که ایالات متحده درک کند که نهتنها بهنفع سازمان مجاهدین، بهنفع ایران و بهنفع منطقه، بلکه بدون شک بهنفع جهان است که از افراد اشرف حفاظت کند و سازمان مجاهدین را از لیست خارج کند. تنها پاسخ دائمی به تهدید اتمی جهان از سوی رژیم ایران، یک تغییر رژیم در ایران است که با اراده مردم انجام میشود. وقتی سربازان ما مسئولیت حفاظت را به نیروهای امنیتی عراقی تحویل دادند، از دولت عراق تعهداتی گرفتیم، باید به آنها یادآوری کنیم که به تعهداتتان وفادار باشید. فشارهای روانی، محدودیتهای درمانی و خشونتها علیه اشرف باید متوقف شوند. باید از دوستانمان در سازمان مللمتحد کمک بگیریم که اگر دولت مالکی حفاظت نمیکند، یک نیروی چندملیتی را برای حفاظت اشرف داشته باشیم.
سخنان سناتور توریسلی:
(سناتور از نیوجرسی ۱۹۹۷ـ ۲۰۰۳
عضو هیأت رهبری حزب دموکرات در سنا)
اگر مماشات، صلح و حقوقبشر برای ایران داشت، من میگفتم باید مماشات کرد، ولی واقعیت این است که رژیم ایران نمیخواهد تغییر کند، چون به تغییر علاقهیی ندارد. بنابراین سیاست ما باید تغییر کند.
حفاظت ساکنان اشرف موضوع مسئولیت آمریکا و سازمان مللمتحد است و این مسئولیت بهعهده آنهاست.
یک مغازهدار در تونس میمیرد، دانشجویان در قاهره قیام میکنند و دنیا بهلرزه در میآید و موضع میگیرد…
زمان تحقق ایده آزادی مردم ایران و شکوه مردم ایران نیز فرارسیده است.
من این را به شما میگویم که در سالهای پیش رو، بیتوجه به اینکه شما جوان باشید یا پیر، هرجا که زندگی میکنید، در تهران یا در پاریس یا در نیویورک، شما به فرزندانتان خواهید گفت که وقتی کشور ما بهزنجیر کشیده شده بود، زمانیکه آزادی گم شده بود، خانواده تو به شورای ملی مقاومت پیوست و مقاومت کرد. به خانوادهات افتخار کن.
سخنان سناتور تئودور میلیشکانو:
(معاون مجلس سنای رومانی
وزیر دفاع رومانی ۲۰۰۷ ـ ۲۰۰۸
وزیر خارجه رومانی ۱۹۹۲ ـ ۱۹۹۶)
آنتیتز بنیادگرایی و افراطیگری، که به اسلام بردبار و دموکراتیک معتقد است، شایسته حمایت بیچون و چرای جامعه بینالمللی است.
ما قاطعانه از راهحل سوم پیشنهادی خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، حمایت میکنیم.
در یک قیام گسترده در سراسر ایران، مردم علیه دیکتاتوری مذهبی شجاعانه با دولت خشونت و سرکوب مبارزه میکنند.
ما از دولتمان میخواهیم روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری رومانی با رژیم ایران را قطع کند و از ارجاع پرونده سرکوب و نقض حقوقبشر در ایران بهشورای امنیت، برای اعمال مجازاتهای مؤثر علیه رژیم حمایت کند.
ما همچنین از دولتمان میخواهیم که مقاومت ایران علیه دیکتاتوری مذهبی را بهرسمیت بشناسد و مذاکره مستقیم با شورای ملی مقاومت ایران را شروع کند.
ما قاطعانه خواستار حفاظت نیروهای آمریکایی و سازمان ملل متحد، برای ساکنان کمپ اشرف که افراد حفاظتشده بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو هستند، بهخصوص رفع محاصره بیرحمانه پزشکی و شکنجه روانی جاری، هستیم.
سخنان آیرین خان:
(دبیرکل عفو بینالملل ۲۰۰۱ ـ ۲۰۱۰
برنده جایزه زن سال ۲۰۰۲)
دیکتاتورهای تونس و مصر گریختهاند. لیبی شعلهور شده است. واکنش رژیم ایران خیلی جالب بوده است. آنها به مردم مصر بهخاطر سرنگونکردن مبارک تبریک گفتند اما علیه تظاهرکنندگان ایرانی که میخواستند با تظاهرات آرام از همسایگان عرب خود پشتیبانی و با آنان اعلام همبستگی کنند، گاز اشکآور بکار بردند. آنها برخی از تظاهرکنندگان سال گذشته را بهدنبال محاکمات ظالمانه به مجازاتهای سنگین محکوم و حتی اعدام کردهاند. در مورد آقای کاظمی و آقای صارمی، دیدار آنان از اعضای خانوادههایشان در اشرف را بهعنوان مدرک و دلیل، مورد استفاده قرار دادهاند. ساکنان اشرف خود در معرض تهدید مستمر مقامات عراقی قرار داشته و هدف رگباری از شعار و دشنام از 210 بلندگو میباشند. این نوع تهاجم صوتی، شکنجه روانی محسوب میشود و سازمان مللمتحد باید برای توقف این کار اصرار کند. ملل متحد، آمریکا و دولت عراق نمیتوانند از مسئولیت تضمین حقوق اساسی و امنیت ساکنان اشرف سرباز زنند. این ایام روزهای تاریکی برای حقوقبشر در ایران است بهخصوص برای زنان ایران. روز 8مارس ما صدمین سالگرد روز جهانی زن را گرامی میداریم. اما زنان ایران طی مدتی بسیار بیشتر برای حقوق خود مبارزه کردهاند و تاریخ ایران مملو از اسامی زنان شجاع است.
سخنان ماریا کانسپسیون گوتیرز دل کاستیلو:
(معاون کمیسیون خارجه سنای اسپانیا
وزیر خدمات اجتماعی و راه و ترابری ۲۰۰۰ ـ ۲۰۰۸
وزیر راه و ترابری ۲۰۰۹ ـ ۲۰۱۰)
در اسپانیا ما از قیام برای آزادی و دموکراسی در شمال آفریقا و خاورمیانه حمایت میکنیم و به آنها درود میفرستیم.
همانطورکه میدانید دادگاه ملی اسپانیا براساس اصل جهانشمول بودن عدالت، تحقیقاتی را برای بهدست عدالت سپردن جنایتکارانی که مسئول نقض حقوقبشر در کمپ اشرف بودند، شروع کرده است.
در اسپانیا، مجلس سنا این پرونده را دنبال میکند و ما انتظار داریم امنیت ساکنان اشرف برقرار شود.
من حمایت خودم را از برنامه 10مادهیی خانم رجوی اعلام میکنم.
سخنان ماریا لوئیزا برتی:
(عضو کمیسیون خارجی پارلمان سنمارینو)
پارلمانهای 20کشور جهان از جمله پارلمان سنمارینو، طی بیانیههای همبستگی با مقاومت ایران که مستقیماً به خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب مقاومت در حضور بیش از ۱۰۰هزار شهروند ایرانی در تاورنی فرانسه تقدیم شده است، از سازمان مللمتحد و اتحادیه اروپا خواستار برقراری شرایطی شدهاند که بر اساس آن ساکنان اشرف شامل ۱۰۰۰زن، از حفاظت نظامی نیروهای آمریکایی و حضور دائم گزارشگران سازمان مللمتحد برخوردار باشند.
در همین راستا و با توجه به خواست فراگیر آزادی در خاورمیانه، کمیسیون شورایی دائم امور خارجه در امر مهاجرت و نظم عمومی و اطلاعات در جمهوری سنمارینو، با تصویب قطعنامهیی، از خواستهای مشروع مردم ایران، که برای دموکراسی دست به تظاهرات زدهاند، حمایت کرد.
سخنان جوزپه ماریا مورگانتی:
(عضو کمیسیون خارجی پارلمان سنمارینو)
خانمها آقایان،
ما هستیم که تاریخ را مینویسیم. ما بهطورخاص خوشحالیم از اینکه اینجا هستیم، در جاییکه نوشتن برگی از تاریخ میسر است.
ما به نمایندگی از طرف کمیسیون شورای دائمی امور خارجه، مهاجرت، امنیت و نظم عمومی در پارلمان جمهوری سنمارینو در اینجا هستیم. ما مفتخریم از طرف تمامی گروههای پارلمانی، بهرسمیتشناختن تاریخی مقاومت ایران را به ریاستجمهوری یک زن مسلمان ایرانی، که 2روز پیش به تصویب رسید، اعلام کنیم.
سخنان الیزبتا زامپاروتی:
(نماینده پارلمان ایتالیا
رئیس مشترک کمیته پارلمانترها و شهروندان برای ایران آزاد)
اکثریت پارلمان ایتالیا سرکوب مردم ایران و ساکنان اشرف را محکوم میکند و از خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دولت آمریکا میخواهد نام سازمان مجاهدین را از لیست آمریکا بلادرنگ حذف کند.
ما خواستار حضور ثابت و دائم سازمان مللمتحد در اشرف هستیم. ما خواستار انحلال بدون قید و شرط کمیته سرکوب اشرف و خاتمه محاصره ضدانسانی علیه این کمپ و آزادگذاشتن ورود و خروج در آنجا هستیم.
ما خواستار پشتیبانی جامعه بینالمللی از راهحل سوم پیشنهادی مریم رجوی برای یک تغییر دموکراتیک در ایران هستیم.
سخنان کارلو چیچولی:
(نماینده پارلمان ایتالیا
نایبرئیس کمیسیون خدمات اجتماعی
رئیس کمیته پارلمانترها و شهروندان برای ایران آزاد)
توفان قیام بر تمام خاورمیانه بهطور خاص بر ایران میوزد. اکثریت نمایندگان پارلمان ایتالیا از مقاومت ایران به رهبری خانم مریم رجوی حمایت میکنند و خواستار خارجکردن نام مجاهدین از لیست آمریکا، بههمانگونه که در اروپا انجام شد و خواستار تأمین حفاظت قرارگاه اشرف میباشند.
انفجار خشم خلقها بهطور خاص زنان و جوانان در خاورمیانه و ایران، ما را در برابر یک آزمایش تاریخی قرار داده است. دیکتاتوری حاکم بر ایران که از مجاهدین خلق و مقاومت ایران بهدلیل پایگاه مردمیشان در داخل و خارج کشور میترسد، روزانه علیه اشرف توطئه میکند. ما خواستار آن هستیم که دولتهای ما شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهور منتخب آن را بهعنوان آلترناتیو مشروع در برابر رژیم دیکتاتوری ایران، بهرسمیت بشناسند.
سخنان سوزانه نوی ورت:
(نایبرئیس شورای فدرال اتریش
عضو مجمع پارلمانی شورای اروپا)
امسال ما صدمین سال روز زن را جشن میگیریم، هرچند که دنیای امروز هنوز نسبت به زنان از جمله زنان ایران غیرعادلانه است. این ما هستیم که باید بگوییم این بیعدالتی را متوقف کنید.
از طرف پارلمانترهای اتریشی، از همه جنبشهای آزادیخواه و از همه زنانی که برای صلح تلاش میکنند، میخواهم برای یاپاندادن به اذیت و آزار اشرفیان فراخوان بدهند.
زمان آن است که شورای امنیت سازمان مللمتحد و جامعه بینالمللی، رژیم ایران را تحریم کند و به مقاومت ایران احترام بگذارند.
سخنان ریموند فولکو:
(نماینده مجلس فدرال کانادا
رئیس مشترک کمیته کانادایی دوستان ایران دموکراتیک)
میلیونها مرد و زن در تونس، مصر و لیبی آماده ساختن تاریخ میشوند.
بهزودی شاهد آن خواهیم بود که نسیم آزادی و دموکراسی در ایران به یک واقعیت تبدیل شود.
موج جدید اعدامها در ایران اعضای خانواده ساکنان اشرف، جعفر کاظمی، محمدعلی حاجآقایی و علی صارمی و سایر نزدیکان و خویشاوندان اشرف را هدف گرفت. اما روز 14فوریه (25بهمن) بار دیگر مردم ایران به خیابانها آمدند.
آنها خواستار پایان دیکتاتوری و ستم شدند و به تغییر دموکراتیک فراخوان دادند.
سخنان ماریا ندلچوا:
(نماینده پارلمان اروپا)
پارلمان اروپا از دیرباز از مردم ایران و مبارزه آنها برای آزادی و دموکراسی حمایت کرده است.
امروز و در این کنفرانس، پارلمان اروپا مجدداً 3بار «نه» و 3بار «آری» میگوید.
«نه» به خشونت علیه زنان، «نه» به غیبت زنان از زندگی اجتماعی و «نه» به پایمالکردن حقوق زنان.
«آری» به حقوق زنان، «آری» به شرکت فعالشان در زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و «آری» به نقش پیشتاز زنان در توسعه کشور و جامعه.
پارلمان اروپا در قطعنامههای خود رفتار غیرانسانی با مجاهدان اشرف را محکوم کرده و از رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواسته است تا ایالات متحده را به حذف نام مجاهدین از لیست فرا بخواند و از مللمتحد بخواهد حفاظت از اشرف را بهفوریت تأمین کند.
سخنان فرانسوا لوگاره:
(شهردار منطقه یک پاریس)
من بهعنوان شهردار ناحیه یک پاریس به اینجا آمدهام و مایلم بهشما خانم رئیسجمهور بگویم که شما یک بانوی فوقالعاده هستید که جلسه امروز را به ایران، به حقوقبشر، به زنان، و به پرداختن به رفتار غیرانسانی در حق ساکنان اشرف اختصاص دادهاید. شما این کار را در زمانی انجام میدهید که در خاورمیانه ملتها برای آزادی بهنبرد برخاستهاند و رژیمهای سرکوبگر بهلرزه درآمدهاند. امیدواریم صداهای هرکدام از ما کمک کند تا صدای شما شنیده شود و مردم مقاوم ایران بر ظلم پیروز شوند و به آزادی برسند.
سخنان پروفسور فرانسواز اریتیه:
(استاد برجسته انسانشناسی از فرانسه)
ما درحال گذراندن لحظاتی هیجانانگیز هستیم که در آن خلقها برای گرامیترین حق خود که آزادی است، قیام میکنند. امیدواریم که ایران نیز بتواند بهزودی همین مسیر را طی نماید. زنان در واقع نقشآفرینان این انقلابها بوده و در خط اول حضور دارند و خواستار آزادی، کرامت و و بهخصوص خواستار یک برابری واقعی هستند. منبع و الگوی اصلی تمام نابرابریها روابط نابرابر دو جنس است. اگر بتوان صادقانه و بالاشتراک به قلب این مسأله پرداخت، تغییر مابقی آسان خواهد شد. این هدف در مواضع دموکراتیک شورای ملی مقاومت ایران ملحوظ است. باید ما از آن پشتیبانی کنیم، ما، مرد و زن، در سراسر جهان باید با تمام قوا از آن حمایت کنیم.
Sunday, February 27, 2011
قیام تا پیروزی , جنگ صد برابر تا سرنگونی- پیام به جوانان اشرفنشان و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران - مسعود رجوی- ۲۹بهمن ۱۳۸۹
قیام تا پیروزی
جنگ صد برابر تا سرنگونی
با درود به شهیدان و مجروحان خروش بهمن
پیام به جوانان اشرفنشان
و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران
مرگ بر دعی بن الدعی سیدعلی خامنهای
زنده باد آزادی
مسعود رجوی- ۲۹بهمن ۱۳۸۹
ساعتی پیش فراخوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت به مردم ایران برای ادامه خروش و خیزش و دعوت عموم اقشار و طبقات خلق به قیام منتشر شد.
این قیامی است تا پیروزی، در جنگ صد برابر برای سرنگونی. سرنگونی رژیم پلید ولایت به سرکردگی «دعی بن الدّعی» سیدعلی خامنهای که حکومت نامشروع او محصول تعرض و تجاوز خمینی لعنت شده، به حق حاکمیت مردم ایران، و جایگزین کردن آن با حاکمیت آخوندیست.
فرزندان دلاور و اشرفنشان میهن، به راستی از بهمن ماه خروش آزادی ساختند. کلید طلایی پیروزی را به دست گرفتند و با آن غیرممکن را، ممکن کردند.
نگاهی به آرایش نظامی و وضعیت امنیتی و تجهیزات و اقدامات دشمن در تهران از شروع دهه زجر رژیم تاکنون، این حقیقت را آشکار میکند. در این آرایش، علاوه بر نیروهای همیشگی، بیش از ۶۰هزار نفر برای کنترل تهران بهکار گرفته شدند. رژیم گمان میکرد به این ترتیب آب از آب تکان نخواهد خورد اما توفان قیام طومار حسابهای ارتجاعی را در هم پیچید. به گفته خرچنگ نظام ( آخوند دهان دریده احمد خاتمی را میگوییم) : جنس و سنخ اغتشاشات همان جنس روز عاشورا و همان کسانی بودند که «مرگ بر اصل ولایتفقیه» میگفتند:
«جنس اغتشاشات روز ۲۵بهمن، جنس اغتشاش روز عاشورا بود. یعنی همون جنایتکارانی که به عزاداران سید الشهدا حمله کردند، همون جنایتکارانی که مرگ بر اصل ولایتفقیه گفتند، همانها آفریننده جنایت ۲۵بهمن بودند، به همین دلیل است ما از مسئولان محترم نظام میخواهیم، برخورد قاطع، انقلابی، با همه جریانهای فتنه داشته باشند».
(تکبیر جمعیت: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خامنهای رهبر، مرگ بر ضد ولایتفقیه... .) - ( آخوند احمد خاتمی- تلویزیون رژیم ۱۳۸۹/۱۱/۲۷).
***
-به دستور خامنهای، در ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، ستادی بهنام ”ستاد مقابله“ تشکیل شد.
-سپاه موسوم به ولی امر، حفاظت بیتالعنکبوت خامنهای و مقر ریاستجمهوری احمدینژاد را در خیابان پاستور و خیابانها و چهارراههای اطراف آن به عهده گرفت.
-سپاه پاسداران ۴۶هزار نفر را در قالب ۱۸۴گردان از ۲۳ ناحیه بسیج و از سپاه ضدمحمد در نقاط مختلف تهران مستقر کرد.
-سپاه ضدسیدالشهدا، مسئول حفاظت و کنترل ثابت از میدان آزادی و مناطق اطراف آن گردید.
-۳۰۰۰نفر از یکان ضربت موتوری و ۱۰۰۰نفر از یکان ضربت پیاده از سپاه ضدثارالله در خیابانها گشت میدادند.
- ۴۰۰۰ مأمور سرکوبگر نیروی انتظامی از شهرستانها به تهران منتقل شدند.
- ۱۵۰۰ مزدور از حزبالله لبنان به نیروی عملیاتی تهران افزوده شد که ۶۰۰نفر از آنها جدید الورود بودند.
- ۸۰۰ کماندوی شهری از نیروی تروریستی قدس برای کنترل اوضاع از میدان امام حسین تا میدان آزادی بهکار گرفته شدند.
-بسیجیان ناحیه مقداد و ناحیه ابوذر و همچنین بسیجهای دانشجویی و اصناف و ادارات با لباسشخصی در خیابانها و مناطق مختلف بهطور شبانه روزی پرسه میزدند.
- نیروی هوایی و هوانیروز و کلیه کلانتریها در آمادهباش کامل بودند
سپاه پاسداران ۵۵ دستگاه آبپاش با مخزن ۲۰۰۰۰ لیتری با موتور جت بهکار گرفت و قرار بر این شد در صورت نیاز ۱۵۰دستگاه از آتش نشانی امانت گرفته شود.
- ۳۰ دستگاه آبپاش دیگر برای پاشیدن مواد سوزان بهکار گرفته شد
-۸۰۰ دوربین مداربسته جدید با زاویه چرخش۳۶۰ درجه در نقاط مختلف تهران نصب گردید.
-به هر پایگاه ۱۰۰نفره بسیج، شوکر، گاز تهوعآور، و انواع گلولهها از جمله گلوله لاستیکی دادند.
- طرح پارازیت ماهوارهیی و اختلالات اینترنتی و موبایل به اجرا درآمد.
-بر کنترل ایمیل توسط افتا (امنیت فضای تبادل اطلاعات) و واجا (وزارت اطلاعات ج ا) و همچنین شنود کامل تلفنهای داخلی و خارجی و موبایل تأکید مؤکد گردید.
-و سرانجام دستور آتش به اختیار در صورت حمله مردم به مراکز حساس رژیم صادر شد.
***
اما بهرغم همه این لشگرکشی و این تجهیزات و اقدامات بازدارنده، فرزندان دلیر و اشرفنشان میهن، دیوار قطور اختناق را در ۲۵بهمن و روزهای بعد از آن، در جنگ صد برابر با شعار «بیا، بیا» و عزم حداکثر، درهم شکافتند. قیام فرو خفته، اینچنین از زیر خاکستر شعله کشید.
گفته بودیم که آتش قیام، دیگر بار میتواند و باید فروزان و شعلهور شود بهشرط اینکه بهای آن را هرچه که باشد بپردازیم.
اکنون برآنیم که این آتش ادامه و استمرار و گسترش یابد.
هدف، درهم شکستن زنجیرها و طلسم اختناق است. یک آزمایش تاریخی، که حالا دیگر، در این شرایط مشخص داخلی و منطقهای و بینالمللی، میتواند و باید، موفق و پیروزمند گردد. از اینرو تکرار میکنم که کلید پیروزی همان جنگ صد برابر با عزم حداکثر، با «بیا، بیا» و پرداخت بها، سنگینترین بها، با الگوی مجاهدان سوگند خورده اشرف است. پیشتازان وفا و صدق و فدا.
آنان که ۸سال است، بیسلاح و محصور و محبوس، ایستادهاند و جهانی را به ایستادگی برانگیختهاند. خانواده حقیقی آنان، نخستین اعدامیان قیام ۸۸ بودند.
حفرهها و کمبودهای قیام در این فاصله، با رنج و خون و محاصره آنان جبران گردید و اخگر قیام و ایستادگی این چنین در کانون استراتژیکی نبرد، حفظ و حراست شد.
***
در خروش بهمن حقایق مهمی به اثبات رسید:
۱-درهم شکستن طلسم ولایت بهمعنی هیمنه و هژمونی ولیفقیه ارتجاع بهگونهای بازگشتناپذیر و درمانناپذیر
۲-بینتیجه بودن و اثرات معکوس اعدامها و تشدید سرکوب و استمرار انقباض در درون و بیرون رژیم
۳-برباد رفتن تمام بافتهها و یاوهها و ترفندها و توطئههای یکساله خامنهای و احمدینژاد و تمامیت رژیمشان درباره عبور از «فتنه» و بحران و بیاثر بودن شعبدهها و نمایشاتی از قبیل ۲۲بهمن با گردآوری جمعیت انبوه و ساندیس خواران نظام.
۴-این وضعیت خواه و ناخواه به تعمیق و رادیکالیسم قیام راه میبرد. کفهای روی آب را کنار میزند و فرصت طلبان و سیاستبازان حرفهای را، گام به گام، ناگزیر از «انطباق» میکند.
۵-نتیجه اینکه رژیم ولایتفقیه، در تمامیت خود رفتنی و در مرحله پایانی است.
منتهای ترس و وحشت رژیم در این مرحله را میتوان از نسبت دادن قتل شهیدان قیام به مجاهدین، دریافت. رژیمی که ادعای ابرقدرتی و شراکت در مدیریت جهان دارد، بهرغم همه خط و نشان و شاخ و شانه کشیدنها، به آنجا رسیده است که از برعهده گرفتن شلیک به جانب حتی یکنفر در جریان تظاهرات، بهشدت میهراسد. در فضیحتی پر تعفن یک شبه از یک شهید قیام، بسیجی میسازد و برای او کارت بسیج جعل میکند.
پسر خاله اینجانب بدون اینکه من خبر داشته باشم داداشم شهید شده، به در منزل من میاد و ازم عکس صانع رو میخواد، ما هم بهخاطر فامیلی بهش دادیم. متاسفانه بعدازظهر ایشون این عکس رو به سایتهای خودشون میدن و اون رو بسیجی قلمداد میکنن. ولی خود من اون روز دیدم کارتشو درست کردن. خیلی ما رو تحت فشار گذاشتند گفتند آقا حرف نزنید و چه و از این چیزها. جنازشم به ما نمیدن. ما هنوز موندیم چهکار کنیم اگه جنازشو به ما ندن ما نمیریم، ما تو سرختم هم نمیریم – (قانع ژاله برادر صانع ژاله-۱۳۸۹/۱۱/۲۷)
این کارتی که الآن برای ایشون درست شد و تو تلویزیون پخش شد این کارت اون هم در عرض یک روز تهیه شده و حتی صحبتهایی که در مورد ایشون شده و گفتند که بسیجی هستند نخیر ایشون هیچ ربطی به بسیج ندارند چون من شناخت کلی دارم از ایشون و از نزدیک با ایشون بودم، میتونم بگم که چندین سال با ایشون بودم میتونم بگم از مخالفین بسیج بودن – (کامیار، رفیق صانع- ۱۳۸۹/۱۱/۲۷).
***
اشتباه مهلک و استراتژیک ولیفقیه فرتوت در این بود که غافل از قانونمندیهای دوران شکستن طلسم ولایت، با خام طمعی و پاچه ورمالیدگی آخوندی، از هول هلیم با خطبه خوانی به زبان عربی در دیگ مصر و تونس شیرجه زد اما جوشش قیام در ایران دامنگیر خودش شد.
بوی کباب شنید اما نمیدانست که دیکتاتور و ولیفقیه داغ میکنند!
اگر خامنهای هوشیار میبود، باید در این مقطع بالکل از قیامهای منطقه فاصله میگرفت و خودش را نخود این آش نمیکرد. قانونمندی دوران طلسم شکستگی، حرکت با احتیاط است. حرکت بیدنده و ترمز، کار دستش میدهد. زیادهطلبی و خیز برداشتن برای مصادره قیامها و سرقت انقلابهای سایرین، مناسب این روزگار نیست. چسبیدن قاچ زین در نظام زهوار در رفته کفایت است!
با اینحال خامنهای کرد آن غلطی را که نباید میکرد و آتش به قبایش افتاد. حالا در سراسر عالم بهخاطر نمایش رسوای یک بام و دو هوا، در مورد قاهره و تهران، زیرضرب است که چرا همان حق و حقوقی را که برای مردم مصر طلبکاری میکند، از مردم ایران دریغ میدارد!
الغرض، امروز، ولیفقیه بیچاره، مصر را بهدست نیاورده در عراق هم دارد تلوتلو میخورد.
سه ماه پیش، سفیرش در بغداد با صراحت پز میداد که مالکی را ما روی کار آوردیم. اما اکنون زمین در زیر پای آقای مالکی هم به لرزه درآمده و او دارد از ترس خیزشهای مردم عراق علیه دیکتاتوری و غارت و جنایت، قالب تهی میکند. با سبک مغزی، کماکان شاخ و شانه میکشد و تهدید به سرکوب تظاهرات میکند. روز در میان بر شمار بلندگوهای نظام در اطراف اشرف میافزاید بلکه فرجی حاصل شود! خامنهای و مالکی در این ایام، مانند دو جذامی هستند که در یک مداوای مشترک، به خاراندن پشت یکدیگر مشغولند! سرنوشت خود را به یکدیگر گره زدهاند ولی بعید است که در این معالجه مشترک، توفیق پیدا کنند.
به قسمتی از حرفهای پاسدار داناییفر، سفیر نورسیده رژیم در عراق و یک مهره دیگر رژیم در اواخر آبان ماه گوش کنید:
دانائیفر، سفیر رژیم در عراق: بله، من ابتدا لازمه بگم که یک ماراتن هشت و نیم ماههیی که خیلیها رو خسته کرد و احزاب و جریاناتی که بعد از انتخابات فکر نمیکردند یک همچی کار فشرده، پیوسته و این همه رایزنی و صحبتهای متعدد، مختلف با احزاب مختلف با همدیگه داشته باشند.
صلاحی: دردور قبل آقای مالکی در بعضی از حوزهها با آمریکاییها نزدیک بود، در انتخابات اونا آمدند در مقابل آقای مالکی ایستادند و جریان مقابل آقای مالکی رو تقویت کردند و آن انفجارها هم رو در عراق بالاخره بهوسیله نیروهایی که زیر سلطه و نفوذ آمریکاییها صورت گرفت. به نظر میرسه که آمریکاییها صحنه را کاملاً باختند، قافیه رو کلاً باختند و الآن خبرگزاریهای دنیا کلاً اینو مطرح میکنند که ایران پیروز این میدان بود. علتشم این بود که ایران بهدنبال خواست مردم عراقه، ایران اجازه نخواهد داد که در عراق یک حکومتی روی کار بیاد که هم برای مردم عراق مشکلزا باشه هم برای منطقه مشکلزا باشه هم برای کشور بزرگی مثل ایران که روابط بسیار سنتی و دیرینهای با عراق داشته و مردم اساساً ارتباطات فرهنگی و اعتقادی گستردهای با هم دارند. ایران اجازه نخواهد داد که همچین حرکتی را چه آمریکا و چه عربستان و چه دیگری در عراق انجام بده. بنابر اینم بحمدالله یک صحنه بزرگی، پیروزی بزرگی برای سیاست خارجی ما بود. در این دوره که من فکر کنم در داخل ایران خیلی روی این بحث صحبت نشد، کار نشد. به نظر من یک مقداری ظلم شد چون این دوره ۸ماهه که آقای سفیر محترم هم فرمودند یک جنگ سیاسی تمام عیاری بود. آمریکا عربستان و برخی کشورهای دیگر در آنطرف و جمهوری اسلامی ایران
اما نگاه بکنید به آمدن آقای نوری مالکی به تهران و نشستهایی که با مسئولین جمهوری اسلامی ایران داشتند. از مقام معظم رهبری تا رئیسجمهور و سایر مسئولین جملهای که عمدتاً مورد تأکید مسئولین جمهوری اسلامی در صحبت با آقای نوری المالکی این بود که ما خواهان عمران، آبادانی و سازندگی در عراق هستیم.
دانائیفر: اما دیگران و بهخصوص آمریکا بهدنبال این بودند کس دیگهیی بشود رئیسجمهور نه آقای طالبانی، کسی دیگهیی بشود بهعنوان نخستوزیر نه آقای مالکی، اما ما در عمل دیدیم که خوشبختانه این اتفاق افتاد – (تلویزیون رژیم۱۳۸۹/۰۸/۲۶).
***
و این هم تبریک و اعلام پیروزی وزارت اطلاعات آخوندها برای روی کار آوردن مالکی در عراق:
پیروزی ایران مبارک!
سرانجام پس از ماهها بلاتکلیفی سیاسی عراق، پارلمان تشکیل و با انتخاب رئیسجمهور، روند تشکیل دولت آغاز شد... ...
در این میان نوری المالکی هدف بیشترین حملات و تبلیغات قرار داشت و ماهها قبل از اتمام دوره نخست وزیریاش، تهاجم علیه وی آغاز گردید و بزرگترین ائتلاف از گروههای سنی با انگیزه مخالفت و کنار زدن وی شکل گرفت.
یکی از مهمترین برچسبهایی که بهدلیل شیعه بودن به وی زده شد ارتباط با ایران بود... ..
باند رجوی نیز آتشبیار این معرکه شد و با هدف تحریک آمریکا و با این عنوان که پیروزی مالکی، پیروزی ایران و باخت آمریکا در عراق خواهد بود به تبلیغ علیه وی پرداخت.
جنگ علیه مالکی که توسط رسانههای عربی و غربی نیز پشتیبانی شد، آرایش صحنه را به این شکل چید که مالکی مساوی است با ایران... .
سرانجام یک سال پس از جنگ بیوقفه و همهجانبه علیه مالکی، وی با توافق گروههای سیاسی عراق به نخستوزیری رسید که با توجه صفآرایی سیاسی و اتهامات و تبلیغات طراحی شده از سوی باند بعثی - مجاهدین علیه وی معنایی جز پیروزی ایران و گردن نهادن آمریکا و عربستان و گروههای سنی به آن ندارد... ... .
ایران در مصافی سیاسی و این بار در عراق، برنده شد. – (سایت اطلاعات آخوندی موسوم به ایراندیدبان ۱۳۸۹/۰۸/۲۲).
***
رژیم تا آنجا پیش رفت که اپوزیسیون عراق را بالکل ساخته و پرداخته مجاهدین توصیف کرد. پاسدار رضایی دبیر مصلحت نظام در این باره نوشت:
منافقین ۲۰ نشریه علیه مردم عراق منتشر کرد
سرکرده گروهک تروریستی منافقین در طول سالهای اخیر با هدف ماندن در عراق، سرمایهگذاری زیادی در این کشور انجام داد و با حمایت تشکیلاتی و مادی، علاوه بر اپوزیسیونسازی برای مردم عراق، بیش از ۲۰ نشریه و گروه سیاسی - اجتماعی به راه انداخت تا دولت مطلوب او در عراق بر سرکار بیاید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانیهابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) این هزینهها اهمیت فوقالعادهای برای سرکردهاین گروهک تروریستی داشت، چرا که علاوه بر تلاش برای شکست نوری المالکی ـ نخستوزیر عراق ـ در شرایط ویژه وقتی فشار برای باز کردن درب پادگان اشرف بالا میرود، این نشریهها و گروههای ساختگی میتوانند تحت عناوین حقوقبشری از او حمایت کنند.
بر اساس این خبر، راهاندازی برخی خبرگزاریهای نیمه رسمی، تعدادی رادیو و تلویزیون، گسترش و فعال کردن پایگاههایی در اردن، عربستان، کویت، امارات، پاکستان و رژیم صهیونیستی نیز در همین رابطه بود ضمن اینکه فعالیتهای اروپایی و آمریکایی نیز در خدمت چنین سیاستی بود، به عبارتی نوک پیکان تمام تلاشهای منافقین به پادگان اشرف ختم میشد…
بیش از ۷۵ درصد هزینههای مادی و تشکیلاتی گروهک تروریستی منافقین در هشت سال گذشته صرف عراق شده است... .. (سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک ۱۳۸۹/۱۰/۲۶).
***
راستی که وقتی کار به مجاهدین میرسد، سراپای رژیم در هراس و وحشت فرو میرود. در نیمه بهمن دیلیتلگراف اسناد بسیار قابل توجهی را در این باره از ویکیلیکس منتشر کرد.
در این اسناد تصریح شده است که دولت انگلیس معتقد است که نگرانیهای رژیم تهران و جنون و سوءظن آن نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران تا آیندهیی نامحدود و بشکل شدیدی ادامه خواهد داشت و اضطراب شدید رژیم ایران در مورد روابط سازمان مجاهدین خلق ایران با دولتهای غربی بر روی مقامات رژیم، در مورد موضوعاتی از قبیل پرونده اتمی، تاثیرات منفی دارد.
سه روز پیش، در ادامه همین جنون و هراس و اضطراب شگفت انگیز، وزارت اطلاعات رژیم بار دیگر به عقده گشایی پرداخت. یکی از سخنگویان وزارت بدنام گفت «سران فتنه» همان حرفهای ۲۰-۳۰سال پیش مجاهدین را «تکرار میکنند». به گفته او:
- «جریان نفاق از روزی که این کشور اسلامی به وجود آمد کار خود را در ایران آغاز کرد و تا زمان ظهور امام زمان هم به فعالیت خود ادامه میدهد».
- «بنی صدر در دام منافقین افتاد»
- و «آیتالله منتظری... قائممقام رهبری این کشور که دارای سوابق فراوانی در انقلاب بود (نیز) در عرض کمتر از چهار سال آدم منافقین شد».
- «انتشار لیست جعلی کشته شدگان حوادث سال گذشته (هم) از سوی فرزند یکی از بزرگان انقلاب، در واقع... از طرف منافقین صادر شد و به دست این فرد رسیده بود که او هم بدون هیچ دقتی آن را منتشر کرد»
-از اینرو «تمامی حوادث سال گذشته دقیقاً ۳۰سال پیش توسط منافقین هم در کشور انجام شده بود و معلوم بود که صحنه گردان اصلی حوادث سال گذشته منافقین هستند».
- «امروز سران فتنه دقیقاً همان مطالبی را میگویند که مسعود رجوی سرکرده منافقین سالها است آنها را تکرار میکند».
-و ای دریغ که «امروز منافقین در خانههای ما نفوذ کردهاند و پیامکهای آنان در گوشیهای فرزندان ما وجود دارد و باید حواسمان را بیشتر جمع کنیم تا در دام منافقین نیفتیم» (هاشمی نژاد- خبرگزاری مهر، ۲۶بهمن۸۹).
به روشنی پیداست که جریان تعمیق و رادیکالیسم قیام، و پیشروی انقلاب دموکراتیک مردم ایران، تا کجا سردمداران و مهرههای رژیم را دچار وحشت و اضطراب و سوءظن کرده است.
اما حرف اصلی مجاهدین و مقاومت ایران با رژیم خمینی و ولایتفقیه، از روز اول یک چیز بیشتر نبوده و نیست. حرف در یک کلام، حاکمیت و رأی جمهور مردم است. آزادی است. فریاد هر ایرانی است. داستان انقلابی است که به سرقت بردند و به مسلخ کشاندند. اما، نه مرده، و نه خاکستر شده است. زنده و رویان است.۳۰سال است در کوران حوادث و آزمایشات بسیار، برجای مانده و تداوم یافته است. به یمن وجود مریم رهایی و انقلابش و زادگان آرمانی و گوهران بیبدیلش در صفوف مجاهدین پیش میرود، شاخ و برگ میگسترد و خود را در طول زمان، بیشتر و بیشتر اثبات میکند. این اثبات حق حاکمیت و بشارت پیروزی و آزادی مردم ایران است.
***
جباران و دیکتاتورهای قد و نیم قد تاریخ، از تونس و مصر تا عراق و ایران، همیشه در مرحله پایانی به یک دوراهی میرسند: عقبنشینی یا سرکوب خونین؟
بن علی و مبارک این شانس را داشتند که سریعاً عقب نشستند و به اراده خلقهایشان تسلیم شدند.
اکنون نوبت تصمیمگیری خامنهای است.
وزیر خارجه آمریکا اخیراً گفت «تاریخ نشان داده است که سرکوب، اغلب اوقات، نهایتاً بذرهای انقلاب را میپراکند» (هیلاری کلینتون-خبرگزاری فرانسه ۲۶/۱۱/۸۹)
انقلاب دموکراتیک مردم ایران پیروز میشود.
رودخروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران
ضامن پیروزی محتوم خلق ماست
مرگ بر دعی بن الدعی، سیدعلی خامنهای
زنده باد ارتش آزادی
مسعود رجوی- ۲۹بهمن ۱۳۸۹
در یک کنفرانس بینالمللی در پاریس در روز شنبه ۲۶ فوریه، مقامهای ارشد آمریکا در دوران ریاستجمهوری کلینتون، بوش و اوباما، سیاستمداران و شخصیتهای ارشد اروپایی تأکید کردند که تغییر دموکراتیک در ایران توسط مردم این کشور، تضمین روند دموکراتیک و آزادیخواهانهیی است که خاورمیانه و دنیای اسلام را فراگرفته است.
هیأتهای پارلمانی از ایتالیا و اتریش بیانیههای اکثریت این پارلمانها از مقاومت مردم ایران و بهطور مشخص ساکنان کمپ اشرف را اعلام نمودند.
هیأتهای پارلمانی و فعالان حقوقبشر و حقوق زنان از کشورهای فرانسه، اسپانیا، اتریش، فلسطین، تونس، مصر، اردن، مراکش، کویت، لبنان، الجزایر، افغانستان، کانادا و استرالیا و رومانی نیز در این کنفرانس شرکت کرده بودند.
هیأت نمایندگی مجلس سن مارینو، مصوبه ۲۴فوریه مجلس این کشور مبنی بر بهرسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران را اعلام کرد.
در کنفرانس از قیامهای مردم ایران که در ماه فوریه مجدداً تهران و شهرهای مهم ایران را در برگرفت و تمامیت رژیم ملایان را به چالش کشید، حمایت شد. شرکتکنندگان در کنفرانس تأکید کردند جامعه جهانی بهطور عام و غرب بهطور خاص میبایست در کنار مردم ایران و خواست آنها برای تغییر قرار گیرند.
آنها ضمن هشدار در مورد تلاشهای رژیم برای صدور بنیادگرایی اسلامی به کشورهای منطقه، خاطرنشان کردند که تغییرات بزرگ و بیسابقه در کشورهای اسلامی ضرورت اتخاذ یک سیاست صحیح در مقابل رژیم ایران و ممانعت از دخالتهای آن در این کشورها را دوچندان نموده است.
جیمز جونز، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما (۲۰۰۹ تا اکتبر ۲۰۱۰)، بیل ریچاردسون، وزیر انرژی و نماینده سازمان ملل دولت کلینتون، نماینده سازمان ملل، فرستاده ویژه اوباما به کره شمالی، هوارد دین (رئیس حزب دموکرات آمریکا، ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹)، تام ریج، وزیر امنیت داخلی آمریکا در دولت بوش، خانم مری رابینسون، کمیسیر عالی حقوقبشر سازمان ملل (۱۹۹۷-۲۰۰۲) رئیسجمهور ایرلند (۱۹۹۰-۱۹۹۷) و خانم آیرین خان، دبیرکل عفو بینالملل (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰)، از جمله سخنرانان این کنفرانس بودند.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در سخنان خود خاطرنشان کرد: «مسیر یک خاورمیانه دموکراتیک و صلحآمیز، خاورمیانهیی که در آن زنان و جوانان، نقش شایسته خود را داشته باشند، لاجرم، از تغییر رژیم در ایران میگذرد. جز با این تغییر، دموکراسی و ثبات در این منطقه ممکن نیست. تغییر این رژیم در اوضاع جدید، صدبار ضروریتر است. والا تحولات منطقه را به انحراف میکشاند. راهحل بحران ایران، نه مماشات است و نه جنگ. گزینه ما برای ایران، گزینهیی است که تمام منطقه از آن سود میبرد. این راهحل، تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران است»،
شرکتکنندگان در این کنفرانس بینالمللی ضمن ابراز حمایت از حقوق ساکنان اشرف، محل سکونت ۳۴۰۰عضو سازمان مجاهدین خلق ایران در عراق، بر ضرورت تضمین حقوق آنان توسط دولت آمریکا و همچنین تأمین حفاظت از هیأت دائم نظارت سازمان ملل تأکید کردند.
در کنفرانس از دولت آمریکا خواسته شد که نام سازمان مجاهدین خلق ایران، نیروی اصلی اپوزیسیون ایران را از لیست سازمانهای تروریستی وزارت امور خارجه حذف نماید. سخنرانان این کنفرانس تأکید کردند که تحولات شتابان و بیسابقه هفتههای اخیر منطقه، این ضرورت را بیش از پیش عاجل نموده است.
هیأتهای شرکت کننده از کشورهای اسلامی بر همبستگی قیامهای کشورهای منطقه و ایران تأکید کردند و گفتند دموکراسی و پیروزی قیام در ایران لازمه دموکراسی در دیگر کشورهای عربی و اسلامی است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۷اسفند۱۳۸۹ (۲۶فوریه۲۰۱۱)
اتحادیه اروپا بررسی مجازات ۸۰تن از رهبران و مقامهای رژیم را که در قتل و شکنجه شهروندان دست داشتهاند آغازمیکند
سایت رادیو فرانسه: منابع دیپلوماتیک اعلام کردند: اتحادیه اروپا از ماه مارس آینده بررسی مجازات ۸۰تن از رهبران و مقامهای رژیم ایران را که در قتل، شکنجه و نقض حقوقبشر شهروندان ایرانی دست داشتهاند آغاز میکند. این فهرست دربرگیرنده اسامی برخی وزرای کلیدی دولت پاسدار احمدینژاد، نظیر وزارتخانههای کشور، اطلاعات، ارشاد و همچنین عالیترین مقامهای نظامی، قضایی، رؤسای بیدادگاهها و زندانها و حتی زندانبانان رژیم است. از میان اسامی ذکر شده در این فهرست میتوان به این نامها اشاره کرد:
حسین الله کرم، فرمانده انصار حزبالله، محمدرضا نقدی، فرمانده شبه بسیج، حسین طائب، فرمانده پیشین بسیج، احمدرضا رادان، قائممقام نیروی انتظامی، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، محسن نایبی، فرماندار کل تهران، حسین ذبحی، معاون قضایی دادستان کل تهران، علی فضلی، معاون فرمانده بسیج و فرمانده پیشین سپاه سیدالشهدا استان تهران، عباس کارگر جاوید، عضو بسیج و متهم به قتل ندا آقا سلطان، حسین مطلق، فرمانده لشگر سیدالشهدا استان تهران، حسین همدانی، فرمانده لشگر ضدرسولالله تهران بزرگ، محمد حجازی، فرمانده لشگر موسوم به ثارالله تهران، حسن آخریان، رئیس بند یک زندان گوهردشت، رضا تقی پور، وزیر اطلاعات و ارتباطات، مصطفی محمدنجار، وزیر کشور، صولت مرتضوی، معاون امور سیاسی وزیر کشور، صادق محصولی، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی، کامران دانشجو، وزیر آموزش عالی رئیس ستاد انتخابات دهم ریاستجمهوری رژیم، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه رژیم، ابراهیم رئیسی، معاون اول رئیس قوه قضاییه، سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور و وزیر پیشین اطلاعات، قربانعلی دری نجف آبادی، دادستان پیشین کل و وزیر پیشین اطلاعات، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، محمود سالارکیا، معاون پیشین دادستان تهران در امور زندانها، عبدالقاسم صلواتی، رئیس شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران، محمد مقیسه، رئیس شعبه بیستوهشت دادگاه انقلاب تهران، قاضی حسن حداد، رئیس شعبه بیستو شش دادگاه انقلاب تهران، قاضی علی اکبر حیدری فر، قاضی پیرعباسی، قاضی احمد زرگر، قاضی حاج محمدی، قاضی کاووسی، قاضی کابلی، قاضی سلطانی، قاضی هاشم زاده، امیر مرتضوی، معاون دادستان مشهد، محمدعلی زنجیرهای، معاون رئیس سازمان زندانهای کشور، حجت الله سوری، رئیس زندان اوین، مصطفی بزرگ نیا، رئیس بند ۳۵۰ زندان اوین، محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدعلی رامین، معاون پیشین مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسین شریعتمداری، گرداننده روزنامه کیهان.
Friday, February 25, 2011
پیام مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت، بهمناسبت روز خشم و قیام مردم عراق علیه دیکتاتوری و فساد
در روز خشم مقدس و قیام سراسری مردم عراق علیه دیکتاتوری و فساد، رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی فروریختن دیوار ترس و اختناق در این کشور را که از میدان آزادی در بغداد آغاز شد، به مردم و بهویژه جوانان و زنان این کشور تبریک گفت و از سوی مردم و مقاومت ایران و از سوی خانوادههای شهیدان مقاومت و قیام مردم ایران به شهیدان قیام مردم عراق درود فرستاد.
رئیسجمهور برگزیده مقاومت با دعا برای شفای مجروحان گفت:
رحمت خدا بر شهیدان و سلام و درود مردم ایران بر خلق برادر عراق که امروز فریادشان از میدان تحریر در بغداد تا جنوب و شمال و در شرق و غرب این کشور ستمزده طنین افکند و زمین را در زیر پای دیکتاتوری و فساد و دستنشاندگان رژیم ایران به لرزه درآورد.
دیکتاتور عراق از شب گذشته با همان الگوی قذافی به تهدید و تیغکشی و لجنپراکنی علنی علیه مردم آزاده و حقطلب عراق برخاست و همان شیوههای خامنهای و گماشته هزارتیر او احمدینژاد را برای ممانعت از شکلگیری تظاهرات مردم عراق بکار گرفت، از منع رفتوآمد و انبوه دستگیریهای شبانه تا حمله به تجمعات و دستگیریهای خودسرانه و از حملات چماقداران تا ضربوجرح جوانان و زنان غیرتمندی که برای احقاق حقوق خود بپاخاسته و قصد تظاهرات داشتند. اما نه دجالگریها و تهمتزدنها، نه برچسبها و نه سرکوب وحشیانه صادراتی از حاکمیت پلید آخوندها دیگر اثر ندارد. مردم عراق آزادی را اراده کردهاند. بنابراین بر زنجیرهاست که گسسته شوند و بر صبح آزادی و عدالت است که بدمد. الیس الصبح بقریب
جامعه جهانی بهویژه دبیرکل و کمیسر عالی و شورای حقوقبشر مللمتحد و همچنین دولت آمریکا و اتحادیه اروپا باید بلادرنگ تمامی روشهای سرکوبگرانه مالکی برای خفهکردن صدای اعتراض مردم عراق را محکوم کنند و به حقوق مردم مظلوم عراق برای اعتراض و تظاهرات که دستنشاندگان رژیم ایران از آن ممانعت میکنند، اذعان کنند.
اکنون خامنهای و مالکی حاصل آنچه را که در عراق کشتهاند، در خشم مقدس مردم عراق به چشم میبینند. همان فریادهای فروخته 5میلیون و 200هزار در سال ۱۳۸۵، همان خروش سرکوبشده 3میلیون شیعه در سال ۱۳۸۷ و همان ندای 480هزار مردم دیالی را در تابستان ۱۳۸۹.
اگر حدود 850هزار نیروی پلیس و ارتش، امروز به دستور مالکی بر مردم عراق راه را نمیبستند و شلیک نمیکردند، اگر با گاز اشکآور، انواع نارنجکها و آبپاش و باتون و انبوه دستگیریها مقابله نمیکردند، مردم عراق همین امروز رژیم ولایتفقیه و دستنشاندگان آن را در عراق جارو میکردند. همچنان که مسعود گفته است: به راستی که در این منطقه از جهان زمین و زمان علیه دیکتاتوری به لرزه درآمده است.
خامنهای، ولیفقیه خونآشام و منفور رژیم ایران و بخش ولایت فقیه در حاکمیت عراق بدانند که دوران دیکتاتوری و ستم و خونریزی و سرپوش گذاشتن بر جنایتها به ضرب سرکوب و خفقان به سرآمده است.
دیکتاتورها باید بروند و حقوق به یغما رفته مردم ایران و عراق و دیگر کشورها و در رأس همه، حق حاکمیت و انتخاب آزاد و دموکراسی و آزادی و حق برخورداری از نعمتها و ثروتهای طبیعی و حق برخورداری از حاصل کار مردم را به آنها بازگردانند.
خدا پیروزی اراده مردم و قیامهای حقطلبانه و آزادیخواهانه را اراده کرده است.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
تصویری دیدنی از پاره کردن عکس ولی فقیه نظام در قزوین
Thursday, February 24, 2011
استقبال از اعمال تحریم بر دو تن از عوامل سرکوب و فراخواندن به تحریمهای فراگیر علیه رژیم ایران
مقاومت ایران اعمال تحریم علیه محمدرضا نقدی و عباس جعفری دولت آبادی، دو سر دژخیم رژیم آخوندی، را یک اقدام مثبت اما ناکافی توصیف میکند و اعمال تحریمهای همهجانبه به ویژه نفتی علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران و اعمال تحریم علیه سردمداران رژیم را خواستار است. سرمایههای مردم ایران از جمله درآمد نفت بهطور کامل صرف سرکوب وحشیانه مردم، دستیابی به بمب اتمی و صدور تروریسم میشود یا توسط سردمداران رژیم چپاول شده و به حسابهای بانکی آنها سرازیر میشود.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۴ اسفند۱۳۸۹ (۲۳فوریه۲۰۱۱)
هویت یکی دیگر از شهدای ۲۵ بهمن مشخص شد: امیر حسین تهرانچی نفر برتر کنکور ۸۸
هویت یکی دیگر از شهدای ۲۵ بهمن مشخص شد: امیر حسین تهرانچی نفر برتر کنکور ۸۸در پی تحویل جسد امیرحسین تهرانچی، دوستان وی اعلام کردند که وی از شهدای تظاهرات ۲۵ بهمن می باشد. حسین تهرانچی نفر برتر کنکور ۸۸ سراسری می باشد. تحویل پیکر این شهید به خانواده اش پس از اخذ تعهد برای عدم اطلاع رسانی صورت گرفته است.
به گزارش رسانه های اینترنتی، امیر حسین تهرانچی یکی دیگر از هموطنانی است که روز ۲۵ بهمن ماه براثر اصابت گلوله به شهادت رسیده و شهادت وی از سوی اقوام ودوستان وی مورد تایید قرار گرفته است.
بنا به این گزارش، مسئولین مرکز پیش دانشگاهی صالح واقع در منطقه دروس تهران این خبر را مورد تایید قرار داده اند. خبر شهادت امیرحسین از طریق دوستان وی اطلاع رسانی شده چراکه گفته می شود خانواده وی تحت فشار نیروهای امنیتی بوده وتحویل جنازه فرزندشان را منوط به اخذ تعهد کتبی از خانواده وی دانسته اند.
جنایت علیه بشریت:استفاده از گازهای شیمیایی علیه تظاهرکنندگان توسط رژیم
اطلاع رسانی پزشکان ایران ۵ اسفند، طی نامه ای به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد,خواستار اقدامات فوری آن سازمان, جهت جلوگیری از استفاده گازهای شیمیایی مخرب, که توسط نیروهای پلیس ضد شورش رژیم به سمت معترضین خیابانی شلیک می گردد, شدند. به گزارش خبرگزاری پزشکی-ایرمنا- در این نامه ضمن برشمردن خطرات آنی و درازمدت استفاده از این نوع گازها بر تظاهرکنندگان و حتی مردم عادی ساکن در شهرهای محل تظاهرات و خطرات زیست محیطی اینگونه گازها, خواستار اعزام گروه کارشناسی به ایران , برای بررسی ابعاد استفاده از این گازهای شیمیایی خطرناک گردید که در قالب گازهای اشک آور جدید به سمت معترضین خیابانی شلیک می گردد. گازهای شیمیایی جدید بدلیل ایجاد ترس و وحشت در مصدوم به” گاز ترس” نیز شهرت یافته اند. متن کامل نامه به این شرح است:
دبیر کل محترم سازمان ملل
آقای بان کی مون
همانطور که شاید در اخبار این روزها شنیده باشید چندی است که نیروهای امنیتی ایران برای مقابله با مردم در تظاهرات خیابانی شهرهای ایران از نوعی گاز شیمیایی جدید استفاده می کنند که بدلیل آثار زیانبار بر انسانها و محیط زیست , نگرانی های زیادی را برای اینجانب و همکاران من در سرتاسر ایران بوجود آورده است.
این گازها که حاصل تجربیات واحد پدافند شیمیایی , میکروبی سپاه پاسداران در طی جنگ هشت ساله ایران و عراق می باشد , اولین بار بطور آزمایشی در اعتراضات خیابانی سال ۲۰۰۹ بصورت محدود مورد استفاده قرار گرفت اما در طی روزهای جاری و بخصوص در جریان تظاهرات مردم ایران در روزهای ۲۵ بهمن و اول اسفند امسال بصورت گسترده علیه مردم ایران مورد استفاده قرار گرفته است .
هرچند استفاده از گازهای اشک آور معمولی که عموما حاوی ترکیبات گوگرد بوده و پس از آزاد شدن , تولید اسید سولفوریک می کند و باعث ایجاد سوزش در چشم و بینی می گردد نیز عملی غیر انسانی و ناپسند است اما بدلیل نیمه عمر کوتاه این مواد و اندک سازگاری با محیط زیست, خیلی نگران کننده نیست. اما گازهای شیمیایی جدید که بدلیل ایجاد ترس و وحشت در مصدوم به گاز ترس نیز شهرت یافته است, علاوه بر ترکیبات فوق حاوی CHLOROBENZALDOXIM NITRIL و باران زرد و مقادیر کمی از گازهای اعصاب مانند سارین، تابون و یا سومان نیز هست که اینها ترکیبات آلی فسفردار و جزو سموم ارگانو فسفره هستند و در برخی موارد سبب بروز علائم شدیدی در بین مصدومان این گازها مانند سرگیجه، درد قفسه ی سینه ، سردرد شدید ، دو بینی و تاری دید ، خستگی تهوع، استفراغ، استفراغ خونی ، دردهای شکمی و افزایش ترشحات دهان، بینی، چشم و سیستم تنفسی و دردهای شدید عضلانی میگردد. در موارد متعدد در آزمایش خونی که از مصدومان توسط همکاران ما گرفته شده است در خون آنها مقادیری فنیل انالین؛ نیتریت و گوگرد دیده شده و سطح اوره خون آنها نیز بالا بوده است . همچنین بدلیل تاثیر بر DNA می تواند سبب عوارض دیررس و تغییرات کارسینوژنیک و سرطانزایی در انسان نیز شود. و بعلاوه بدلیل نیمه عمر طولانی با شسته شدن توسط آب باران در خیابانها و سرازیر شدن به مزارع پایین دست که از آبهای سطحی استفاده می کنند سبب بروز عوارض زیست محیطی دهشتناکی میگردد.
مشاهدات همکاران ما در کلینیک ها و مراکز اورژانس و مطب ها حاکی از آنست که علی رغم گذشت چندین روز از تظاهرات خیابانی ۲۵ بهمن هنوز در برخی موارد علائم مصدومیتهای افرادی که در جریان تظاهرات این روز آسیب دیده اند برطرف نشده و ما نگران عوارض دیررس این گازهای شیمیایی نیز هستیم. و این در حالی است که مصدومان این روزها به میزان بسیار زیادی در شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و تویتر از بروز علائم جدید مانند استفراغ خونی و دردهای عضلانی شدید و تهوع در خود خبر می دهند که تاییدی بر استفاده از این گونه گازها در سطح وسیع در جریان تظاهرات روزهای اخیر ایران است.
بر اساس پروتکل منع کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک سال ۱۹۲۵ ژنو که کشور ایران نیز یکی از امضا کنندگان این پروتکل است , استفاده از این گازها غیرمجاز است و از طرفی این سلاحها در سطح خیابانها و معابر عمومی استفاده می گردد که محل رفت و آمد هزاران کودک و زن و مردی است که در این مناطق سکونت دارند و ممکن است در جریان این اعتراضات، شرکت نداشته باشند.
لذا بر اساس مسئولیتی که جنابعالی دارید از شما بعنوان دبیر کل سازمان ملل متحد در آستانه سالروز استفاده حکومت عراق از این گونه سلاحهای شیمیایی علیه مردم حلبچه در سال ۱۹۸۸ , تقاضا دارم در سریعترین زمان ممکن برای توقف استفاده از گازهای شیمیایی که این روزهاعلیه مردم ایران استفاده می شود اقدام کنید و در صورت لزوم گروه کارشناسی برای بررسی اثرات مخرب این گازها بر انسانها و محیط زیست به ایران اعزام نمایید.
دکتر محمد کاظم عطاری
مدیر پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران
ایرمنا
Wednesday, February 23, 2011
وقت است که روحانیان آزاد، ناوابسته و به خود آمده به صفوف حقطلبی مردم بپیوندند
مطابق گزارشهای خبری، برخی «علما و مراجع حوزوی» و البته «حکومتی» از قم هوار برداشته و حاکمان «جزیرهٴ بحرین» را زینهار دادهاند که حقوق مردمان معترض در این کشور عربی را محترم بدارند. کاری که بیتردید در خدمت به «ولیفقیه» فاسد و منعزل صورت گرفته است. و گرنه این نوع زینهارها اندر دفاع از حقوق مردم، قبل از هرجا «به خانه روا بود» و آنها بایستی رودرروی سرکوبگری وحشیانهٴ علی خامنهای هشدار میدادند. بهخصوص در این زمان که خیزش مردم ایران با اوج تازهیی در سراسر میهن موج میزند و فاشیسم دینی حاکم، با ماسک و چماق دین به جنایت دست میزند و به خواستهای حقطلبانه مردم ایران پاسخی جز قتل و شکنجه و تجاوز به نوامیس، روا نمیدارد.
لیکن همین آقایان نگران برای بحرین، نسبت به جنایتهای جاری و فزاینده در خانه و میهن خویش، نه تنها در سکوت و تسلیم غرقهاند، بلکه در دستبوسی خامنهای جلاد از یکدیگر سبقت میگیرند. فضیحتی که بسی بیش از ضرب المثل «یک بام و دو هوا» مایه آبروریزی این قبیل مدعیان «علم شریعت و دیانت» است.
همگان میدانیم که خامنهای در سفرهای پیدرپی رسمی و غیررسمی به قم و طی ملاقاتها و خطابههایش برای مراجع و سران حوزوی، مصرانه گوشزد و تکرار کرده است که: «سرنوشت روحانیت از سرنوشت نظام جدا نیست». اما آیا هیچ خردمندی باور خواهد کرد که این «علمای دین» تا بدین حد به بلاهت دچار باشند که باور کرده باشند که سرنوشت دین و رهبران دینی به یک رژیم سراسر فساد و ستم به رهبری علی خامنهای گره خورده باشد؟ این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که دستگاههای مذهبی در اغلب کشورهای اسلامی از قدیم تا هماکنون بهطور رسمی عامل دولتها بودهاند. بالاترین مقامهای مذهبی این کشورها، مانند «امام الازهر»، از دیرباز توسط حاکم وقت گماشته میشده و حتی «شیخ الازهر» کنونی و همچنین سلف وی و مقام مفتی کل جمهوری مصر و... را شخص حسنی مبارک، رئیسجمهور استبدادی سابق این کشور، تعیین کرده بود. در حالی که رهبران دینی در ایران، همیشه مدعی استقلال بوده و هنوز همچنین وانمود میکنند. با این همه، در مصر امروز مشاهده میکنیم که با سقوط حکومت استبدادی در مصر، مقام کنونی شیخ الازهر، الامام دکتر احمد الطیب، که خود منصوب حسنی مبارک بود، طی یک کنفرانس خبری بزرگ و در تعمیق قیام ضداستبدادی جوانان مصر، اعلام میکند که «در شرایط تعلیق قانون اساسی دوران استبداد و تدوین قانون اساسی تازه، درخواست دارد که از یک سو، مقام ”شیخ الازهر ”از این پس ”انتخابی ”شود و از سوی دیگر، به دورهٴ زمانی مشخصی محدود شود و تضمینهایی مقرر شود که اختیارات این مقام به ”اختیارات مطلقه ”تبدیل نشود». شیخ دکتر احمد الطیب میافزاید: هنگام پذیرش این مقام به انتصاب حسنی مبارک، بر این اندیشه بود تا راهحلی برای انتخابی و زمانمند شدن مقام ”امام الازهر ”در همان نظام سابق را جسته و به کرسی بنشاند.
این تنها در کشورهایی از نوع مصر و با سوابق انتصابی بودن رهبران مذهبی نیست که سرنوشت دین و روحانیان به استبداد حاکم وابستگی ندارد. بعکس، آقایان مدعی «علم و اعلمیت در دین» در ایران، برای فهم این حقیقت نیاز به پیمودن راه دوری ندارند، چرا که –دست کم- سرنوشت مرحوم آیتالله منتظری را مشاهده کردهاند که نه خامنهای، و نه حتی شخص خمینی نتوانست سرنوشت او را تعیین و تحمیل کنند، و این بهخاطر همان اندازه محدودی بود که به این آموزش دیانت اسلام عمل کرد که «افضل الاعمال کلمه حق عند امام جائر» (برترین عمل مقبول نزد خداوند، کلام حقی است که رودرروی پیشوای ستمکار بیان شود).
امروزه شاهد هستیم که جدا از مصر و «شیخ الازهر» بسی علمای مسلمان، حتی بسیاری از علمای دینی لیبیایی، به نکوهش وحشیگری استبداد سرهنگ قذافی در سرکوب مردم بهپاخاستهٴ لیبی برخاسته و قبایل و مردمان این کشور و همچنین نیروهای نظامی و مسلح را به پیوستن و حمایت صفوف هم میهنان خویش فرا میخوانند. آنها حتی فتوای مجازات فوری سرهنگ قذافی را بهطور علنی از تلویزیونهای ماهوارهیی بینالعربی و غیره اعلام و ابلاغ کردهاند. اما این دسته از علمای دینی ایران را بنگرید که گویا بیش از کبکی نابخرد نیستند که از بیم و بیچارگی سر در برف فرو میکند تا شکارچی را نبیند. این آقایان هم از سر تابهپا در لجن فرومایگی و تسلیم به استبداد خامنهای در غلتیدهاند بیآنکه بتوانند رسوایی از بام فتادهٴ خویش را اندکی بپوشانند.
لیکن جدا از این به اصطلاح عالمان بیخردتر از کبک، ما و ملت بهپاخاسته و مقاومت پیشتاز مردمی ایران از روحانیان شریف ایران میخواهیم، از آنان که اساس دینداری را به دنیا نفروخته و کارشان مانند احبار و رهبان دین فروش، به مسخ و دگردیسی نکشیده است، از امواج خیزش تطهیر کنندهٴ فرزندان میهن در جای جای ایران و محیط مقدس اشرف بهره جسته و با پیوستن به این امواج و شکستن سکوت در مقابل جنایتهای خامنهای و رژیمش هم در مقابل خلق قهرمان ایران و هم پیشگاه خداوند متعال روسفید شوند. وقت آن است که روحانیان اصیل ایران نیز همانند شیخ الازهر دریابند که دوران حاکمیتهای استبدادی و مطلقه سپری و منقضی شده و دیانت را نیازی به دکان «مقامهای دایمی» و «اختیارات مطلقه» نیست و نخواهد بود تا چه رسد به نظام پلید «ولایت مطلقهٴ فقیه» که ماهیتی جز فساد و مظلمهٴ مطلقه ندارد.
اینک هر عالم و روحانی که اهل دیانت و خدمت به انسانیت و ترویج اخلاق و فضیلت باشد، بایستی هرچه زودتر و از ریشه، صف خود را از سلک جیرهخواران استبداد ضددینی ملاهای خمینی صفت و خامنهای خصلت، جدا کرده و به صفوف مردم آزاده، ستم ستیز و عدالتخواه بپیوندد. آنان که چنین نکنند سرنوشت خویش را با فاشیسم حاکم که به غایت دشمن دیانت و دینداران است، گره زده و چه زود است که بهدنبال دیگر استبدادهای منقرض منطقه، به فاضلاب تاریخ سرازیر خواهند شد. «و ما علی الرسول الا البلاغ».
جلال گنجهای
مسئول کمیسیون مذاهب و آزادی ادیان شورای ملی مقاومت ایران
4اسفند۱۳۸۹ (32فوریه۲۰۱۱)
Tuesday, February 22, 2011
فراخوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی به گرامیداشت شهیدان و اعتصاب عمومی
با درود به شهیدان قیام اول اسفند، عموم هموطنان را به خیزش هرچه گستردهتر در هفتمین روز شهادت آنها و برپایی اعتصاب عمومی در برابر ولایت خونآشام خامنهای فرا میخوانم.
با تسلیت به خانوادههای شهیدان باید گفت که حالا ستارگان شبکوب دیگری به کهکشان شهیدان پیوستهاند.
فداکاری آنها باز هم گواهی میکند که ملت ما هیچگاه، هیچ روز و هیچ ساعتی ارتجاع قرونوسطایی حاکم را نپذیرفته و به آن تسلیم نشده است. به عکس بر آن است که این دیکتاتوری ضدبشری را به تسلیم وادارد. و چنین خواهد شد.
شجاعت نسل دلیران اشرفنشان، خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران را مقهور خود کرده است. در برابر این همه بیباکی، جهانی زبان به ستایش گشوده است. بر عموم هموطنان است که صفوف آنها را فشرده و فشردهتر سازند.
همچنین نفتگران، کارگران، معلمان، بازاریان و تمامی اقشار شریف ملت ایران را به استمرار خیزشها و اعتراضات و اعتصاب عمومی فرامیخوانم.
خامنهای و ولایت طلسمشکسته و فرسودهاش، یارای ایستادگی در برابر اراده متحد مردم ایران را ندارد. با استمرار خیزشها و اعتصاب عمومی، قیام ملت ایران برای به زیرکشیدن دیکتاتوری ولایت فقیه و برقراری آزادی و دموکراسی را میتوان و باید به پیش برد.
مريم رجوى3اسفند 1389
Monday, February 21, 2011
پیام رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی بهمناسبت قیام اول اسفند
ملت ایران یکصدا میگویند: خامنهای باید برود
رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، برپایی قیام روز اول اسفند در تهران، شیراز، سنندج، مهاباد، مریوان، همدان، تبریز، رشت، زاهدان، کرمان، مشهد، نجفآباد و اصفهان را به مردم ایران تهنیت گفت و تأکید کرد که عزم استوار و رشادت و رزمآوری بپاخاستگان در این قیام، خشم فشرده تمام ملت ایران را ابراز کرد که یکصدا میگویند: خامنهای باید برود.
مریم رجوی با درود به جوانان دلیر و اشرفنشان که روز یکشنبه رودرروی گلههای لجامگسیخته دژخیمان لباسشخصی و پاسدار و بسیجی، با شعار مرگ بر خامنهای تظاهرات میکردند افزود: پراهمیتترین وجه قیام اول اسفند، دلاوری جوانان بیباک بود که با پاسداران چنگدرچنگ شدند و در برخی نقاط در حال نبرد تنبهتن با آنها بودند. این نشانه قاطعی است از این واقعیت که نسلی که با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف، یعنی نبرد برای سرنگونی ولایت فقیه به میدان آمده، دیگر به خانهها باز نمیگردد.
بهخصوص که آثار قیامهای سال گذشته از جمله شکستن طلسم ولایت پابرجاست. بهعلاوه، امروز موج تغییر و انقلاب سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا را فراگرفته است و دوران نوینی در سرنوشت مردم تمام این منطقه آغاز شده است.
خانم رجوی در این پیام همچنین به هموطنان کرد که در بسیاری شهرهای کردستان ایران به اعتصاب دست زدهاند درود فرستاد و از پایداری آنان در برابر رژیم ولایت فقیه تجلیل کرد.
وی مأموران نیروی انتظامی و کسانی را که تا امروز تحت استخدام قوای سرکوبگر بودهاند، فراخواند که بیش از این در لجنزار رژیم آخوندی غوطه نخورند و بیش از این در خونریزی و فساد این رژیم شریک نشوند. و به جای گرهزدن سرنوشت خود به سرنوشت رژیمی که هیچ آیندهیی ندارد، به جبهه مردم ایران پناه بیاورند.
خانم مریم رجوی گفت: رژیم ولایت فقیه که با بسیج تمامعیار سیاسی، تبلیغاتی و سرکوبگرانه یکسال گذشته نتوانست از فوران دوباره قیامها جلوگیری کند، در برابر اراده آزادیستان مردم ایران دوام نمیآورد.
فداکاری دختران و پسران دلیری که در این قیامها در مصاف با پاسداران بهشهادت رسیده یا مجروح و دستگیر شدهاند و مقاومت زندانیان سیاسی قهرمان ما، انقراض حکومت آخوندها را گواهی میکند.
همگان را به استمرار خیزش و قیام فرا میخوانم.
Sunday, February 20, 2011
قیام تا پیروزی , جنگ صد برابر تا سرنگونی- پیام به جوانان اشرفنشان و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران - مسعود رجوی- ۲۹بهمن ۱۳۸۹
قیام تا پیروزی
جنگ صد برابر تا سرنگونی
با درود به شهیدان و مجروحان خروش بهمن
پیام به جوانان اشرفنشان
و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران
مرگ بر دعی بن الدعی سیدعلی خامنهای
زنده باد آزادی
مسعود رجوی- ۲۹بهمن ۱۳۸۹
ساعتی پیش فراخوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت به مردم ایران برای ادامه خروش و خیزش و دعوت عموم اقشار و طبقات خلق به قیام منتشر شد.
این قیامی است تا پیروزی، در جنگ صد برابر برای سرنگونی. سرنگونی رژیم پلید ولایت به سرکردگی «دعی بن الدّعی» سیدعلی خامنهای که حکومت نامشروع او محصول تعرض و تجاوز خمینی لعنت شده، به حق حاکمیت مردم ایران، و جایگزین کردن آن با حاکمیت آخوندیست.
فرزندان دلاور و اشرفنشان میهن، به راستی از بهمن ماه خروش آزادی ساختند. کلید طلایی پیروزی را به دست گرفتند و با آن غیرممکن را، ممکن کردند.
نگاهی به آرایش نظامی و وضعیت امنیتی و تجهیزات و اقدامات دشمن در تهران از شروع دهه زجر رژیم تاکنون، این حقیقت را آشکار میکند. در این آرایش، علاوه بر نیروهای همیشگی، بیش از ۶۰هزار نفر برای کنترل تهران بهکار گرفته شدند. رژیم گمان میکرد به این ترتیب آب از آب تکان نخواهد خورد اما توفان قیام طومار حسابهای ارتجاعی را در هم پیچید. به گفته خرچنگ نظام ( آخوند دهان دریده احمد خاتمی را میگوییم) : جنس و سنخ اغتشاشات همان جنس روز عاشورا و همان کسانی بودند که «مرگ بر اصل ولایتفقیه» میگفتند:
«جنس اغتشاشات روز ۲۵بهمن، جنس اغتشاش روز عاشورا بود. یعنی همون جنایتکارانی که به عزاداران سید الشهدا حمله کردند، همون جنایتکارانی که مرگ بر اصل ولایتفقیه گفتند، همانها آفریننده جنایت ۲۵بهمن بودند، به همین دلیل است ما از مسئولان محترم نظام میخواهیم، برخورد قاطع، انقلابی، با همه جریانهای فتنه داشته باشند».
(تکبیر جمعیت: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خامنهای رهبر، مرگ بر ضد ولایتفقیه... .) - ( آخوند احمد خاتمی- تلویزیون رژیم ۱۳۸۹/۱۱/۲۷).
***
-به دستور خامنهای، در ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، ستادی بهنام ”ستاد مقابله“ تشکیل شد.
-سپاه موسوم به ولی امر، حفاظت بیتالعنکبوت خامنهای و مقر ریاستجمهوری احمدینژاد را در خیابان پاستور و خیابانها و چهارراههای اطراف آن به عهده گرفت.
-سپاه پاسداران ۴۶هزار نفر را در قالب ۱۸۴گردان از ۲۳ ناحیه بسیج و از سپاه ضدمحمد در نقاط مختلف تهران مستقر کرد.
-سپاه ضدسیدالشهدا، مسئول حفاظت و کنترل ثابت از میدان آزادی و مناطق اطراف آن گردید.
-۳۰۰۰نفر از یکان ضربت موتوری و ۱۰۰۰نفر از یکان ضربت پیاده از سپاه ضدثارالله در خیابانها گشت میدادند.
- ۴۰۰۰ مأمور سرکوبگر نیروی انتظامی از شهرستانها به تهران منتقل شدند.
- ۱۵۰۰ مزدور از حزبالله لبنان به نیروی عملیاتی تهران افزوده شد که ۶۰۰نفر از آنها جدید الورود بودند.
- ۸۰۰ کماندوی شهری از نیروی تروریستی قدس برای کنترل اوضاع از میدان امام حسین تا میدان آزادی بهکار گرفته شدند.
-بسیجیان ناحیه مقداد و ناحیه ابوذر و همچنین بسیجهای دانشجویی و اصناف و ادارات با لباسشخصی در خیابانها و مناطق مختلف بهطور شبانه روزی پرسه میزدند.
- نیروی هوایی و هوانیروز و کلیه کلانتریها در آمادهباش کامل بودند
سپاه پاسداران ۵۵ دستگاه آبپاش با مخزن ۲۰۰۰۰ لیتری با موتور جت بهکار گرفت و قرار بر این شد در صورت نیاز ۱۵۰دستگاه از آتش نشانی امانت گرفته شود.
- ۳۰ دستگاه آبپاش دیگر برای پاشیدن مواد سوزان بهکار گرفته شد
-۸۰۰ دوربین مداربسته جدید با زاویه چرخش۳۶۰ درجه در نقاط مختلف تهران نصب گردید.
-به هر پایگاه ۱۰۰نفره بسیج، شوکر، گاز تهوعآور، و انواع گلولهها از جمله گلوله لاستیکی دادند.
- طرح پارازیت ماهوارهیی و اختلالات اینترنتی و موبایل به اجرا درآمد.
-بر کنترل ایمیل توسط افتا (امنیت فضای تبادل اطلاعات) و واجا (وزارت اطلاعات ج ا) و همچنین شنود کامل تلفنهای داخلی و خارجی و موبایل تأکید مؤکد گردید.
-و سرانجام دستور آتش به اختیار در صورت حمله مردم به مراکز حساس رژیم صادر شد.
***
اما بهرغم همه این لشگرکشی و این تجهیزات و اقدامات بازدارنده، فرزندان دلیر و اشرفنشان میهن، دیوار قطور اختناق را در ۲۵بهمن و روزهای بعد از آن، در جنگ صد برابر با شعار «بیا، بیا» و عزم حداکثر، درهم شکافتند. قیام فرو خفته، اینچنین از زیر خاکستر شعله کشید.
گفته بودیم که آتش قیام، دیگر بار میتواند و باید فروزان و شعلهور شود بهشرط اینکه بهای آن را هرچه که باشد بپردازیم.
اکنون برآنیم که این آتش ادامه و استمرار و گسترش یابد.
هدف، درهم شکستن زنجیرها و طلسم اختناق است. یک آزمایش تاریخی، که حالا دیگر، در این شرایط مشخص داخلی و منطقهای و بینالمللی، میتواند و باید، موفق و پیروزمند گردد. از اینرو تکرار میکنم که کلید پیروزی همان جنگ صد برابر با عزم حداکثر، با «بیا، بیا» و پرداخت بها، سنگینترین بها، با الگوی مجاهدان سوگند خورده اشرف است. پیشتازان وفا و صدق و فدا.
آنان که ۸سال است، بیسلاح و محصور و محبوس، ایستادهاند و جهانی را به ایستادگی برانگیختهاند. خانواده حقیقی آنان، نخستین اعدامیان قیام ۸۸ بودند.
حفرهها و کمبودهای قیام در این فاصله، با رنج و خون و محاصره آنان جبران گردید و اخگر قیام و ایستادگی این چنین در کانون استراتژیکی نبرد، حفظ و حراست شد.
***
در خروش بهمن حقایق مهمی به اثبات رسید:
۱-درهم شکستن طلسم ولایت بهمعنی هیمنه و هژمونی ولیفقیه ارتجاع بهگونهای بازگشتناپذیر و درمانناپذیر
۲-بینتیجه بودن و اثرات معکوس اعدامها و تشدید سرکوب و استمرار انقباض در درون و بیرون رژیم
۳-برباد رفتن تمام بافتهها و یاوهها و ترفندها و توطئههای یکساله خامنهای و احمدینژاد و تمامیت رژیمشان درباره عبور از «فتنه» و بحران و بیاثر بودن شعبدهها و نمایشاتی از قبیل ۲۲بهمن با گردآوری جمعیت انبوه و ساندیس خواران نظام.
۴-این وضعیت خواه و ناخواه به تعمیق و رادیکالیسم قیام راه میبرد. کفهای روی آب را کنار میزند و فرصت طلبان و سیاستبازان حرفهای را، گام به گام، ناگزیر از «انطباق» میکند.
۵-نتیجه اینکه رژیم ولایتفقیه، در تمامیت خود رفتنی و در مرحله پایانی است.
منتهای ترس و وحشت رژیم در این مرحله را میتوان از نسبت دادن قتل شهیدان قیام به مجاهدین، دریافت. رژیمی که ادعای ابرقدرتی و شراکت در مدیریت جهان دارد، بهرغم همه خط و نشان و شاخ و شانه کشیدنها، به آنجا رسیده است که از برعهده گرفتن شلیک به جانب حتی یکنفر در جریان تظاهرات، بهشدت میهراسد. در فضیحتی پر تعفن یک شبه از یک شهید قیام، بسیجی میسازد و برای او کارت بسیج جعل میکند.
پسر خاله اینجانب بدون اینکه من خبر داشته باشم داداشم شهید شده، به در منزل من میاد و ازم عکس صانع رو میخواد، ما هم بهخاطر فامیلی بهش دادیم. متاسفانه بعدازظهر ایشون این عکس رو به سایتهای خودشون میدن و اون رو بسیجی قلمداد میکنن. ولی خود من اون روز دیدم کارتشو درست کردن. خیلی ما رو تحت فشار گذاشتند گفتند آقا حرف نزنید و چه و از این چیزها. جنازشم به ما نمیدن. ما هنوز موندیم چهکار کنیم اگه جنازشو به ما ندن ما نمیریم، ما تو سرختم هم نمیریم – (قانع ژاله برادر صانع ژاله-۱۳۸۹/۱۱/۲۷)
این کارتی که الآن برای ایشون درست شد و تو تلویزیون پخش شد این کارت اون هم در عرض یک روز تهیه شده و حتی صحبتهایی که در مورد ایشون شده و گفتند که بسیجی هستند نخیر ایشون هیچ ربطی به بسیج ندارند چون من شناخت کلی دارم از ایشون و از نزدیک با ایشون بودم، میتونم بگم که چندین سال با ایشون بودم میتونم بگم از مخالفین بسیج بودن – (کامیار، رفیق صانع- ۱۳۸۹/۱۱/۲۷).
***
اشتباه مهلک و استراتژیک ولیفقیه فرتوت در این بود که غافل از قانونمندیهای دوران شکستن طلسم ولایت، با خام طمعی و پاچه ورمالیدگی آخوندی، از هول هلیم با خطبه خوانی به زبان عربی در دیگ مصر و تونس شیرجه زد اما جوشش قیام در ایران دامنگیر خودش شد.
بوی کباب شنید اما نمیدانست که دیکتاتور و ولیفقیه داغ میکنند!
اگر خامنهای هوشیار میبود، باید در این مقطع بالکل از قیامهای منطقه فاصله میگرفت و خودش را نخود این آش نمیکرد. قانونمندی دوران طلسم شکستگی، حرکت با احتیاط است. حرکت بیدنده و ترمز، کار دستش میدهد. زیادهطلبی و خیز برداشتن برای مصادره قیامها و سرقت انقلابهای سایرین، مناسب این روزگار نیست. چسبیدن قاچ زین در نظام زهوار در رفته کفایت است!
با اینحال خامنهای کرد آن غلطی را که نباید میکرد و آتش به قبایش افتاد. حالا در سراسر عالم بهخاطر نمایش رسوای یک بام و دو هوا، در مورد قاهره و تهران، زیرضرب است که چرا همان حق و حقوقی را که برای مردم مصر طلبکاری میکند، از مردم ایران دریغ میدارد!
الغرض، امروز، ولیفقیه بیچاره، مصر را بهدست نیاورده در عراق هم دارد تلوتلو میخورد.
سه ماه پیش، سفیرش در بغداد با صراحت پز میداد که مالکی را ما روی کار آوردیم. اما اکنون زمین در زیر پای آقای مالکی هم به لرزه درآمده و او دارد از ترس خیزشهای مردم عراق علیه دیکتاتوری و غارت و جنایت، قالب تهی میکند. با سبک مغزی، کماکان شاخ و شانه میکشد و تهدید به سرکوب تظاهرات میکند. روز در میان بر شمار بلندگوهای نظام در اطراف اشرف میافزاید بلکه فرجی حاصل شود! خامنهای و مالکی در این ایام، مانند دو جذامی هستند که در یک مداوای مشترک، به خاراندن پشت یکدیگر مشغولند! سرنوشت خود را به یکدیگر گره زدهاند ولی بعید است که در این معالجه مشترک، توفیق پیدا کنند.
به قسمتی از حرفهای پاسدار داناییفر، سفیر نورسیده رژیم در عراق و یک مهره دیگر رژیم در اواخر آبان ماه گوش کنید:
دانائیفر، سفیر رژیم در عراق: بله، من ابتدا لازمه بگم که یک ماراتن هشت و نیم ماههیی که خیلیها رو خسته کرد و احزاب و جریاناتی که بعد از انتخابات فکر نمیکردند یک همچی کار فشرده، پیوسته و این همه رایزنی و صحبتهای متعدد، مختلف با احزاب مختلف با همدیگه داشته باشند.
صلاحی: دردور قبل آقای مالکی در بعضی از حوزهها با آمریکاییها نزدیک بود، در انتخابات اونا آمدند در مقابل آقای مالکی ایستادند و جریان مقابل آقای مالکی رو تقویت کردند و آن انفجارها هم رو در عراق بالاخره بهوسیله نیروهایی که زیر سلطه و نفوذ آمریکاییها صورت گرفت. به نظر میرسه که آمریکاییها صحنه را کاملاً باختند، قافیه رو کلاً باختند و الآن خبرگزاریهای دنیا کلاً اینو مطرح میکنند که ایران پیروز این میدان بود. علتشم این بود که ایران بهدنبال خواست مردم عراقه، ایران اجازه نخواهد داد که در عراق یک حکومتی روی کار بیاد که هم برای مردم عراق مشکلزا باشه هم برای منطقه مشکلزا باشه هم برای کشور بزرگی مثل ایران که روابط بسیار سنتی و دیرینهای با عراق داشته و مردم اساساً ارتباطات فرهنگی و اعتقادی گستردهای با هم دارند. ایران اجازه نخواهد داد که همچین حرکتی را چه آمریکا و چه عربستان و چه دیگری در عراق انجام بده. بنابر اینم بحمدالله یک صحنه بزرگی، پیروزی بزرگی برای سیاست خارجی ما بود. در این دوره که من فکر کنم در داخل ایران خیلی روی این بحث صحبت نشد، کار نشد. به نظر من یک مقداری ظلم شد چون این دوره ۸ماهه که آقای سفیر محترم هم فرمودند یک جنگ سیاسی تمام عیاری بود. آمریکا عربستان و برخی کشورهای دیگر در آنطرف و جمهوری اسلامی ایران
اما نگاه بکنید به آمدن آقای نوری مالکی به تهران و نشستهایی که با مسئولین جمهوری اسلامی ایران داشتند. از مقام معظم رهبری تا رئیسجمهور و سایر مسئولین جملهای که عمدتاً مورد تأکید مسئولین جمهوری اسلامی در صحبت با آقای نوری المالکی این بود که ما خواهان عمران، آبادانی و سازندگی در عراق هستیم.
دانائیفر: اما دیگران و بهخصوص آمریکا بهدنبال این بودند کس دیگهیی بشود رئیسجمهور نه آقای طالبانی، کسی دیگهیی بشود بهعنوان نخستوزیر نه آقای مالکی، اما ما در عمل دیدیم که خوشبختانه این اتفاق افتاد – (تلویزیون رژیم۱۳۸۹/۰۸/۲۶).
***
و این هم تبریک و اعلام پیروزی وزارت اطلاعات آخوندها برای روی کار آوردن مالکی در عراق:
پیروزی ایران مبارک!
سرانجام پس از ماهها بلاتکلیفی سیاسی عراق، پارلمان تشکیل و با انتخاب رئیسجمهور، روند تشکیل دولت آغاز شد... ...
در این میان نوری المالکی هدف بیشترین حملات و تبلیغات قرار داشت و ماهها قبل از اتمام دوره نخست وزیریاش، تهاجم علیه وی آغاز گردید و بزرگترین ائتلاف از گروههای سنی با انگیزه مخالفت و کنار زدن وی شکل گرفت.
یکی از مهمترین برچسبهایی که بهدلیل شیعه بودن به وی زده شد ارتباط با ایران بود... ..
باند رجوی نیز آتشبیار این معرکه شد و با هدف تحریک آمریکا و با این عنوان که پیروزی مالکی، پیروزی ایران و باخت آمریکا در عراق خواهد بود به تبلیغ علیه وی پرداخت.
جنگ علیه مالکی که توسط رسانههای عربی و غربی نیز پشتیبانی شد، آرایش صحنه را به این شکل چید که مالکی مساوی است با ایران... .
سرانجام یک سال پس از جنگ بیوقفه و همهجانبه علیه مالکی، وی با توافق گروههای سیاسی عراق به نخستوزیری رسید که با توجه صفآرایی سیاسی و اتهامات و تبلیغات طراحی شده از سوی باند بعثی - مجاهدین علیه وی معنایی جز پیروزی ایران و گردن نهادن آمریکا و عربستان و گروههای سنی به آن ندارد... ... .
ایران در مصافی سیاسی و این بار در عراق، برنده شد. – (سایت اطلاعات آخوندی موسوم به ایراندیدبان ۱۳۸۹/۰۸/۲۲).
***
رژیم تا آنجا پیش رفت که اپوزیسیون عراق را بالکل ساخته و پرداخته مجاهدین توصیف کرد. پاسدار رضایی دبیر مصلحت نظام در این باره نوشت:
منافقین ۲۰ نشریه علیه مردم عراق منتشر کرد
سرکرده گروهک تروریستی منافقین در طول سالهای اخیر با هدف ماندن در عراق، سرمایهگذاری زیادی در این کشور انجام داد و با حمایت تشکیلاتی و مادی، علاوه بر اپوزیسیونسازی برای مردم عراق، بیش از ۲۰ نشریه و گروه سیاسی - اجتماعی به راه انداخت تا دولت مطلوب او در عراق بر سرکار بیاید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانیهابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) این هزینهها اهمیت فوقالعادهای برای سرکردهاین گروهک تروریستی داشت، چرا که علاوه بر تلاش برای شکست نوری المالکی ـ نخستوزیر عراق ـ در شرایط ویژه وقتی فشار برای باز کردن درب پادگان اشرف بالا میرود، این نشریهها و گروههای ساختگی میتوانند تحت عناوین حقوقبشری از او حمایت کنند.
بر اساس این خبر، راهاندازی برخی خبرگزاریهای نیمه رسمی، تعدادی رادیو و تلویزیون، گسترش و فعال کردن پایگاههایی در اردن، عربستان، کویت، امارات، پاکستان و رژیم صهیونیستی نیز در همین رابطه بود ضمن اینکه فعالیتهای اروپایی و آمریکایی نیز در خدمت چنین سیاستی بود، به عبارتی نوک پیکان تمام تلاشهای منافقین به پادگان اشرف ختم میشد…
بیش از ۷۵ درصد هزینههای مادی و تشکیلاتی گروهک تروریستی منافقین در هشت سال گذشته صرف عراق شده است... .. (سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک ۱۳۸۹/۱۰/۲۶).
***
راستی که وقتی کار به مجاهدین میرسد، سراپای رژیم در هراس و وحشت فرو میرود. در نیمه بهمن دیلیتلگراف اسناد بسیار قابل توجهی را در این باره از ویکیلیکس منتشر کرد.
در این اسناد تصریح شده است که دولت انگلیس معتقد است که نگرانیهای رژیم تهران و جنون و سوءظن آن نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران تا آیندهیی نامحدود و بشکل شدیدی ادامه خواهد داشت و اضطراب شدید رژیم ایران در مورد روابط سازمان مجاهدین خلق ایران با دولتهای غربی بر روی مقامات رژیم، در مورد موضوعاتی از قبیل پرونده اتمی، تاثیرات منفی دارد.
سه روز پیش، در ادامه همین جنون و هراس و اضطراب شگفت انگیز، وزارت اطلاعات رژیم بار دیگر به عقده گشایی پرداخت. یکی از سخنگویان وزارت بدنام گفت «سران فتنه» همان حرفهای ۲۰-۳۰سال پیش مجاهدین را «تکرار میکنند». به گفته او:
- «جریان نفاق از روزی که این کشور اسلامی به وجود آمد کار خود را در ایران آغاز کرد و تا زمان ظهور امام زمان هم به فعالیت خود ادامه میدهد».
- «بنی صدر در دام منافقین افتاد»
- و «آیتالله منتظری... قائممقام رهبری این کشور که دارای سوابق فراوانی در انقلاب بود (نیز) در عرض کمتر از چهار سال آدم منافقین شد».
- «انتشار لیست جعلی کشته شدگان حوادث سال گذشته (هم) از سوی فرزند یکی از بزرگان انقلاب، در واقع... از طرف منافقین صادر شد و به دست این فرد رسیده بود که او هم بدون هیچ دقتی آن را منتشر کرد»
-از اینرو «تمامی حوادث سال گذشته دقیقاً ۳۰سال پیش توسط منافقین هم در کشور انجام شده بود و معلوم بود که صحنه گردان اصلی حوادث سال گذشته منافقین هستند».
- «امروز سران فتنه دقیقاً همان مطالبی را میگویند که مسعود رجوی سرکرده منافقین سالها است آنها را تکرار میکند».
-و ای دریغ که «امروز منافقین در خانههای ما نفوذ کردهاند و پیامکهای آنان در گوشیهای فرزندان ما وجود دارد و باید حواسمان را بیشتر جمع کنیم تا در دام منافقین نیفتیم» (هاشمی نژاد- خبرگزاری مهر، ۲۶بهمن۸۹).
به روشنی پیداست که جریان تعمیق و رادیکالیسم قیام، و پیشروی انقلاب دموکراتیک مردم ایران، تا کجا سردمداران و مهرههای رژیم را دچار وحشت و اضطراب و سوءظن کرده است.
اما حرف اصلی مجاهدین و مقاومت ایران با رژیم خمینی و ولایتفقیه، از روز اول یک چیز بیشتر نبوده و نیست. حرف در یک کلام، حاکمیت و رأی جمهور مردم است. آزادی است. فریاد هر ایرانی است. داستان انقلابی است که به سرقت بردند و به مسلخ کشاندند. اما، نه مرده، و نه خاکستر شده است. زنده و رویان است.۳۰سال است در کوران حوادث و آزمایشات بسیار، برجای مانده و تداوم یافته است. به یمن وجود مریم رهایی و انقلابش و زادگان آرمانی و گوهران بیبدیلش در صفوف مجاهدین پیش میرود، شاخ و برگ میگسترد و خود را در طول زمان، بیشتر و بیشتر اثبات میکند. این اثبات حق حاکمیت و بشارت پیروزی و آزادی مردم ایران است.
***
جباران و دیکتاتورهای قد و نیم قد تاریخ، از تونس و مصر تا عراق و ایران، همیشه در مرحله پایانی به یک دوراهی میرسند: عقبنشینی یا سرکوب خونین؟
بن علی و مبارک این شانس را داشتند که سریعاً عقب نشستند و به اراده خلقهایشان تسلیم شدند.
اکنون نوبت تصمیمگیری خامنهای است.
وزیر خارجه آمریکا اخیراً گفت «تاریخ نشان داده است که سرکوب، اغلب اوقات، نهایتاً بذرهای انقلاب را میپراکند» (هیلاری کلینتون-خبرگزاری فرانسه ۲۶/۱۱/۸۹)
انقلاب دموکراتیک مردم ایران پیروز میشود.
رودخروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران
ضامن پیروزی محتوم خلق ماست
مرگ بر دعی بن الدعی، سیدعلی خامنهای
زنده باد ارتش آزادی
مسعود رجوی- ۲۹بهمن ۱۳۸۹
Saturday, February 19, 2011
فراخوان مریم رجوی به ادامه خیزش و قیام عمومی
مریم رجوی با گرمترین درودها و سلامها به رزمآوران اشرفنشان و برپادارندگان قیام برای آزادی در ۲۵بهمن، همگان را به خیزش و برپایی بزرگداشت شهیدان فراخواند.
او گفت: اکنون خامنهای و همدستان او از توفان خشم ملت ایران به خود میپیچند. جیغها و تهدیدهای آنها فقط درماندگی رژیمی را منعکس میکند که زیر آوار این ضربه سهمگین نه راه پیش دارد، نه راه پس. بهخصوص که تمام بسیج سرکوبگرانه یکساله برای به بند کشیدن ظرفیت انفجاری جامعه و تمام سرمایهگذاریها و دعاوی خامنهای درباره «مدیریت فتنه» نقش برآب شده است. سلام بر شهیدان سرفرازی همچون علی صارمی، جعفر کاظمی، حسین خضری، محمدعلی آقایی و زهرا بهرامی که خونهای پاکشان در رزم جوانان بیباک به جوشش درآمده است.
هزاران هزار جوانی که همچون 2شهید قیام ۲۵بهمن، صانع ژاله و محمد مختاری، در خیابانها با دژخیمان پاسدار و بسیجی جنگیدند، از همین خونها برخاستند.
و خوشا مجاهدان آزادی در اشرف که با پایداری حماسی در برابر شنیعترین حملهها و جنگ روانی رژیم، آتش مقاومت و قیام ملت ایران را فروزان نگهداشتند تا دوباره در خیابانهای تهران و اصفهان و مشهد و شیراز و کرمان و بوشهر و دیگر شهرهای میهن شکوفا و شعلهور شد.
چنین است که در توفان قیامهای ضددیکتاتوری و در زیر گامهای استوار بپاخاستگان و قهرمانان صدای درهمشکستن رژیم ولایت فقیه به گوش جهان میرسد.
و حالا همگان نسل دلیری را میبینند که برای به زیر کشیدن این رژیم نه مرعوب میشود و نه آرام میگیرد.
خانم رجوی در فراخوان خود برای استمرار خیزش و خروش قیامی که از بهمن آغاز شده، خاطرنشان کرد: همچنانکه مسعود در پیام خروش بهمن و فراخوان به اعتراض و قیام علیه دیکتاتوری، خطاب به «فرزندان رشید و اشرفنشان» گفت:
«مرعوب تنورهکشیدن دیو ولایت نشوید. آتش قیام، دیگر بار، میتواند و باید، از زیر خاکستر خیانت، شعله بکشد. بهای آن را هر چه که باشد، باید بپردازیم»...
قیام ملت ایران برای آزادی که دیگر بار در خروش بهمن شکفت، اوج میگیرد و قیام مردم تا سرنگونی دیکتاتوری و تا پیروزی آزادی ادامه مییابد.
Friday, February 18, 2011
هشدار نسبت به جان دو زندانی سیاسی کرد
جان دو زندانی سیاسی کرد لقمان و زانیار مرادی، که به اتهام آخوندساخته «محاربه» و «مفسد فیالارض» به اعدام در ملأعام محکوم شدهاند، در خطر است. رژیم ضدبشری آخوندی حکم اعدام زانیار مرادی، 25ساله، را که در روز اول دیماه صادر شد، مورد تأیید قرار داده است.
دژخیمان این دو زندانی سیاسی را که از فرزندان مردم محروم کردستان هستند، برای گرفتن اعترافهای اجباری تحت شکنجههای وحشیانه قرار دادند. آنها در اوایل دیماه از زندان مریوان به زندان گوهردشت کرج منتقل شدند و یکماه بعد همراه با 60زندانی سیاسی دیگر، بهدنبال افزایش فشار به زندانیان بند4 زندان گوهردشت به سالن 12 این زندان انتقال یافتند. زندانیان در این بند که تماماً از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام یا حبسهای سنگین هستند، در شرایط طاقتفرسایی بهسر میبرند و به یک مرگ تدریجی محکومند.
صدور و اجرای پیاپی مجازات وحشیانه اعدام توسط رژیم آخوندی نشانگر هراس نظام درهم شکسته ولایتفقیه از تداوم خیزش قهرمانانه 25بهمن، و بهمنظور تشدید فضای ارعاب در جامعه و ممانعت از گسترش فزاینده اعتراضات عمومی است.
روز پنجشنبه آخوند صادق لاریجانی و جعفری دولت آبادی، رئیس قوه قضاییه و دادستان رژیم آخوندی آشکارا به تهدید مخالفان و معترضان پرداختند و بر لزوم «برخورد قاطعانه» با آنها تأکید کردند.
مقاومت ایران عموم مجامع بینالمللی و ارگانهای حقوقبشری بهویژه کمیسر عالی حقوقبشر مللمتحد و گزارشگران دستگیریهای خودسرانه، شکنجه و اعدام را به محکوم کردن ابعاد فزاینده نقض حقوقبشر در ایران فرا میخواند و خواستار اعزام یک هیأت تحقیق برای رسیدگی به وضعیت وخامتبار زندانیان سیاسی در زندانها و شکنجهگاههای رژیم آخوندی است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
29بهمن۱۳۸۹ (18فوریه۲۰۱۱)
اطلاعیه قیام بهمن - شماره 13 : خانم رجوی: وحشت رژیم از موج بنیانکن قیام مردم و ممانعت از برگزاری مراسم بزرگداشت شهدا
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، ممانعت فاشیسم دینی حاکم بر ایران از برگزاری مراسم بزرگداشت محمد مختاری 22ساله و صانع ژاله 26ساله شهیدان خیزش قهرمانانه روز 25بهمن و تلاش برای رژیمی وانمود کردن آنها را یک اقدام حقیر توصیف کرد که تنها وحشت این رژیم را از توفان بنیانکن قیام مردم ایران برملا میکند. وحشتی که در عربدهکشیهای روز سهشنبه اراذل و اوباش مجلس آخوندی که همه جهانیان شاهد آن بودند، موج میزد.
خانم رجوی خطاب به شورای امنیت و دیگر ارگانهای ذیربط مللمتحد و همچنین اتحادیه اروپا و آمریکا تأکید کرد: صدور اطلاعیههای دیپلوماتیک کافی نیست، زمان اتخاذ یک سیاست قاطع و تصمیمات لازمالاجرا و مؤثر علیه حکام خونخوار حاکم بر ایران فرا رسیده است.
وی کمیسر عالی حقوقبشر و دیگر ارگانهای ذیربط مللمتحد و عموم سازمانهای مدافع حقوقبشری را به محکومیت این جنایتها و یک کارزار فوری برای آزادی دستگیر شدگان فراخواند.
محمد مختاری، 22ساله، روز 25بهمنماه، بر اثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر مجروح شد و روز بعد بهشهادت رسید. به گفته شهود عینی وی که از ناحیه کتف مجروح شده بود، توسط عوامل سرکوبگر بازداشت شد و با توجه به تأخیر در رساندن به بیمارستان در اثر خونریزی بهشهادت رسید. مختاری پیش از این در فیسبوک خود نوشته بود: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خستهام.
امروز -چهارشنبه، 27بهمن- نیروهای سرکوبگر رژیم با یورش وحشیانه به دانشجویان و دستگیری گروههای زیادی از آنان، مانع برگزاری مراسم برای صانع ژاله شدند. همزمان رژیم آخوندی با سرازیر کردن پاسداران مسلح و اراذل و اوباش گردآوری شده از شهرستانها و با دستگیری گسترده جوانان و دانشجویان تلاش میکند از گسترش حرکتهای اعتراضی مردم به جان آمده بهویژه جوانان دلیر جلوگیری کند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
27بهمن ۱۳۸۹ (16فوریه ۲۰۱۱)
Subscribe to:
Posts (Atom)