براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
همميهن عزيز: آدرسهاى جديد سايت سازمان مجاهدين را به اطلاع دوستان و آشنايان خود برسانيد
براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
http://raha.dnsdojo.org
http://raha.dnsdojo.org
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.does-it.net
http://azadi.does-it.net
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.cechire.com
http://azadi.cechire.com
هفته همبستگى با اشرف و جوانان بپاخاسته در ميهن
بازگشايى دانشگاهها و مدارس در امتداد قيامها و شعلهورتركردن آن، يكبار ديگر اركان ولى فقيه درهمشكسته
Petitionدرخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Sign the petition to prevent further massacre of unarmed and defenseless residents of Ashraf .
درخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف را متوقف كنيد
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Stop War Crimes in Ashraf Petition
شهر پایداری و شرف اشرف
Thursday, March 31, 2011
آرش صادقی بر اثر شکنجه دژخیمان در زندان اوین بهحالت کما رفت
زندانی سیاسی آرش صادقی دانشجوی دانشگاه علامه تهران که از 24اسفند در اعتصاب غذا بهسر میبرد، بر اثر شکنجه دژخیمان در زندان اوین بهحالت کما رفت و به بیمارستان منتقل شد.
وی در اعتراض به انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زده است. خاطرنشان میشود کتف و دندههای این دانشجو بر اثر شکنجه دژخیمان شکسته بود، ولی شکنجهگران به جای بیمارستان، وی را به سلول انفرادی منتقل نمودند.
انعکاس خبر شهادت مجاهد خلق محسن دگمهچی در رادیو صدای آلمان
سایت رادیو آلمان: رادیو صدای آلمان خبر شهادت مجاهد خلق محسن دگمهچی را منعکس کرد و گفت: محسن دگمهچی اولین زندانی سیاسی نیست که در اثر بیماری و خودداری از رسیدگیهای پزشکی در زندان فوت میکند. امیرحسین حشمتساران، امیدرضا میرصیافی و اکبر محمدی از جمله زندانیانی بودند که در سالهای اخیر به همین دلیل در زندان فوت کردهاند. در حال حاضر نیز بسیاری از زندانیان دچار بیماریهای مزمن و گاه خطرناک هستند. از جمله حامد روحینژاد، منصور اسانلو و فرح واضحان.
Wednesday, March 30, 2011
یورش نیروهای سرکوبگر ولیفقیه به مراسم خاکسپاری مجاهد صدیق زندانی سیاسی محسن دگمه چی
بنابه گزارشات رسیده، مراسم گسترده خاکسپاری شهید راه آزادی محسن دکمهچی با یورش وحشیانۀ نیروهای سرکوبگر ولیفقیه به خانواده و حاضرین مواجه شد و آنها قصد دستگیری کسی که مراسم مذهبیخاکسپاری را برگزار نموده است را داشتند.
روز چهارشنبه ۱۰ فروردین ماه جمعیت زیادی در بهشت زهرا حضور یافتند و مراسم خاکسپاری شهید راه ازادی مردم ایران را برگزار کردند. این مراسم که از ساعتهایی پیش شروع شده بود حوالی ساعت ۱۵:۰۰ در حال پایان یافتن بود. که نیروهای سرکوبگر ولیفقیه به حاضرین یورش بردن و قصد داشتند یکی از کسانی که مراسم مذهبیخاکسپاری را برگزار میکرد را دستگیر کنند.
حاضرين به مقابله با آنها بر خواستند و از دستگیری او ممانعت نمودند. درگیری بین حاضرین در مراسم و نیروهای سرکوبگر ولیفقیه که بیش از ۱۰۰ نفر میباشند همچنان ادامه دارد. حاضرین در مقابل حملات نیروهای سرکوبگر مقاومت میکنند و اجازه دستگیری را به آنها نمیدهند.
نیروهای سرکوبگر ولیفقیه که تعداد آنها بیش از ۱۰۰ نفر تخمین زده میشد از بدو شروع مراسم خاکسپاری اقدام به ایجاد مزاحمت برای حاضرین نمودند و حتی اقدام به توهینهای زننده به خانمهای حاضر در این مراسم نمودند. درگیری همچنان در بهشت زهرا ادامه دارد و احتمال ضربوشتم و دستگیریهای گسترده میرود.
مراسم خاکسپاری مجاهد صدیق زندانی سیاسی محسن دکمهچی
گزارشها از تهران حاکی است ساعت یازده صبح امروز خانواده مجاهد صدیق محسن دکمهچی و صدها تن از اقوام، دوستان و مردم تهران پیکر این شهید را در قطعه سیصد و یک؛ ردیف صدوبیست، شماره سی بهشت زهرا به خاک سپردند. در این مراسم زیارت عاشورا خوانده شد و جمعیت نیز آن را تکرار میکردند. همچنین جمعیت با شعارهای یا حسین، یا حسین، هیهات منالذله، پیکر این شهید را همراهی و مشایعت کردند.
برگزار کنندهاین مراسم با خواندن دعای روز عاشورا از جمله گفت: گواهی میدهیم که شما آنطور که شایسته بود در راه خدا جهاد کردید و از دین او دفاع کردید و در نتیجه از پیامبرش دفاع کردید.
گواهی میدهیم که شما در راه و روش پیامبر خدا کشته شدید
شما از شهدا و صالحین بودید...
پس هرکه شما را کشت، یعنی خدا را کشت. لعنت خدا و تمامی خلق بر آنان باد...
براساس گزارش دریافتی مأموران اطلاعات رژیم آخوندی به شرکتکنندگان در این مراسم حمله کردند. آنها قصد دستگیری فردی را داشتند که مراسم خاکسپاری را برگزار میکرد. ولی جمعیت کثیر مردم با مزدوران درگیر شده و مانع از دستگیری وی شدند.
گزارشهای دریافتی حاکی است قرار است روز شنبه نیز در مسجد حجت ابن الحسن در خیابان سهروردی از ساعت 16 الی 17 و سی دقیقه مراسمی برگزار شود.
شهادت محسن دکمهچی اجرای حکم نانوشته «شبه اعدام» زندانیان سیاسی است
خانه حقوقبشر ایران با ابراز تأسف عمیق از مرگ محسن دکمه چی که بهخاطر تأخیر عمدی در درمان پزشکی توسط مسئولان زندان رجاییشهر و دستگاه قضایی جان خود را از دست داده، جمهوری اسلامی را مسئول دانسته و این اقدامات و تصمیمات که منجر به مرگ زندانیان میشود را «شبه اعدام» زندانیان سیاسی میداند. عدم رسیدگی پزشکی لازم و کافی، عدم اجازه مرخصی استعلاجی، نرساندن دارو و قرار دادن زندانی بیمار تحت فشارهای روحی همچون زدن دستبند و پابند به تخت بیمارستان از جمله مواردی است که در طول سالهای گذشته به مرگ زندانیان در زندان منجر شده و آنها بدون دریافت حکم اعدام، جان خود را از دست دادهاند. امیرحسین حشمتساران، امیدرضا میرصیافی، اکبر محمدی از جمله این زندانیان در سالهای گذشته بودند.
محسن دگمهچی از بازاریان تهران که از تاریخ ۱۶ شهریور ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود روز گذشته بعد از طی یک دوره سخت بیماری در زندانهای اوین و رجاییشهر بهخاطر عدم رسیدگی پزشکی و تأخیر در درمان جان خود را از دست داد.
مریم دگمهچی همسر مرحوم محسن دگمهچی به خانه حقوقبشر ایران در مورد وضعیت جمسی ایشان در زندان گفت: «ایشان که از وضعیت نامناسب جسمی از همان ماههای ابتدایی بازداشت رنج میبردند، بعد از یک دل درد شدید بعد از چهار ما تأخیر درمان و رسیدگی پزشکی به بیمارستان اعزام شدند، با ناراحتی قلبی و لاغری ۲۰ کیلو در عرض یک هفته. بعد از انجام آزمایشها و عمل جراحی، پزشکان تشخیص سرطان پانکراس را برای ایشان دادند».
همسر ایشان در ادامه گفت: « برای ایشان شیمی درمانی تجویز شده بود که با تأخیر بسیار زیادی این درمان صورت پذیرفت. ایشان باید در واقع از ۲۵ دی ماه ۸۹ شیمی درمانی خود را آغاز میکرد که با تأخیر مسئولان زندان این تاریخ به اوایل اسفند ماه موکول شد. توجه کنید که این شیمی درمانی با چقدر تأخیر برای یک بیمار سرطانی آغاز شد. در واقع چهار دوره شیمی درمان ایشان به تأخیر افتاد».
خانم دگمهچی همچنین به خانه حقوقبشر گفت: «بعد از اینکه ایشان را در اوایل اسفند ماه به بیمارستان منتقل کردند و آزمایش و عکسبرداری و درمان ایشان شروع شد، دست و پای ایشان را با دستبند و پابند به تخت بسته بودند که مورد اعتراض آقای محسن دگمهچی قرار گرفت و ایشان اعلام کردند یا دست و پای مرا باز کنید و درمان کنید یا اصلاً نمیخواهم بدین شکل درمان بشوم. با این اعتراض ایشان را مجدداً به زندان فرستادند. سه هفته از این اتفاق گذشت و روز به روز حال ایشان بدتر بدتر شد تا بهاجبار خود زندان بهخاطر شرایط بسیار بد جسمی ایشان را به بیمارستان مدرس در تهران اعزام کردند، و ایشان سه هفته در بیمارستان بودند تا سرانجام روز گذشته فوت کردند. آقای دگمهچی ۵۳ سال داشتند که از نظر پزشکان این بیماری برای یک آدم ۵۳ ساله بسیار زود است».
سعید پورحیدر از اعضای خانه حقوقبشر ایران که خود مدتی در زندان با محسن دگمهچی همسلول بوده است در مورد وضعیت ایشان در زندان گفت: «محسن دگمهچی که به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان رجایی شهر محکوم شده بود، مدتی قبل از تبعیدش به رجایی شهر در بند ۳۵۰ اوین زندانی بود. از اواسط آبان سال گذشته که علائم بیماری در او نمایان شد و هر روز اوضاع جسمی او رو به وخامت میگذاشت مسئولان دادستانی و بهداری زندان اوین نه تنها از هرگونه رسیدگی پزشکی به وضعیت او خودداری میکردند بلکه با تبعیدش به زندان رجایی شهر که وضعیت نامناسبی از نظر بهداشتی و امکانات پزشکی برخوردار است باعث وخیمتر شدن اوضاع این زندانی سیاسی شدند».
پور حیدر گفت: «در زندان اوین مسئولان بهداری این زندان نسبت به وضعیت او بیتفاوت بودند و به همبندیان وی نیز اعلام کرده بودند که دیگر او را به بهداری منتقل نکنند. دادستانی تهران نیز علیرغم اطلاع از وضعیت حاد و وخیم او به نهادهای امنیتی از ادامه درمان پزشکی وی نیز ممانعت کردند».
خانم مریم دگمهچی در مورد اتهامات وی و دلیل زندانی شدن ایشان گفت: «آقای دگمهچی بهخاطر کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی بازداشت شدند و این مسأله یکی از اتهامات ایشان در دادگاه بود که بهخاطر آن به ۱۰ سال زندان و تبعید به زندان رجاییشهر از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی محکوم شدند».
امکانات درمانی زندانهای ایران با استاندارهای جهانی فاصله بسیار داشته و از سویی دیگر دستگاه امنیتی در خصوص پروندههای سیاسی با اعمال فشارهای و سختگیریهای مضاعف اجازه درمان بازداشت شده را چه در زندان و چه در خارج از زندان نمیدهد. محمد مصطفایی سخنگوی خانه حقوقبشر ایران گفت: «خبر جان باختن محسن دگمهچی از جمله دلائل بیمسئولیتی دستگاه قضایی در مراقبت از متهمین و مجرمین است. متهمین و مجرمین در هر شرایطی و به هر نحوی میبایست از سلامت روحی و جسمانی برخوردار بوده و سازمان زندانها بهعنوان یکی از زیر مجموعههای دستگاه قضایی مکلف به حفظ و مراقبت از سلامت فرد بازداشت است».
سخنگوی خانه حقوقبشر ایران همچنین گفت: «با مراجعه به مقررات قانونی در صورتی که دستگاه قضایی از رسیدگی بهداشتی نسبت به هر یک از بازداشتشدگان بیاحتیاطی نماید و بر اثر بیاحتیاطی و بیمبالاتی قتل یا ضرب یا جرح واقع شود بهنحوی که اگر مقررات بهداشتی و اصول ایمنی رعایت میگردید حادثهای اتفاق نمیافتاد؛ عمل قتل محسوب گشته و مسئولان مراقبت از زندانی قاتل محسوب میگردند. مستند به ماده ۲۹۱ قانون آیین دارسی کیفری و تبصره سه ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی، بیماری محکوم علیه اگر تشدید گردد موجب توقف اجرای مجازات حبس است و چون در این پرونده دستگاههای امنیتی از جمله وزارت اطلاعات دخالت نموده و موجبات مرگ آقای محسن دگمهچی را فراهم کردهاند به اتفاق با مسئولان دستگاه قضایی و سازمان زندانها مجرم بوده و در قتل محسن دگمهچی شریک هستند».
خانه حقوقبشر ایران ضمن محکوم کردن جملگی تصمیمات و اقدامات دستگاه قضایی، نهادهای امنیتی و مسئولان زندانها که منجر به اجرای شبه اعدام برای زندان میشود، نسبت به وضعیت جسمی دیگر زندانیانی که هماکنون در زندان نیاز مبرم به مراقبت پزشکی و درمان دارند هشدار داده و جمهوری اسلامی را مسئول هرگونه اتفاقی برای آنها میداند. حسین رونقی ملکی، هاشم خواستار، منصور اسانلو، فاطمه رهنما، فرح واضحان از جمله زندانیانی هستند که نیاز فوری و سریع به درمان و رسیدگی پزشکی دارند.
کارزار همبستگی با قیام مردم ایران و حمایت از اشرف ومحکومیت شهادت مجاهد صدیق زندانی سیاسی محسن دکمهچی -اتاوا - کانادا
امروز ایرانیان آزاده، خانوادههای اشرفیان و هواداران مجاهدین و مقاومت ایران در محکوم کردن جنایت سبعانه رژیم آخوندی که منجر بهشهادت مجاهد زندانی محسن دکمهچی شد و حمایت از قیام مردم ایران و اشرفیان قهرمان تظاهراتی در مقابل سفارت رژیم آخوندی برگزار کردند.
تظاهرکنندگان که عکسهای مجاهد شهید محسن دکمهچی را در دست داشتند از جمله شعار میدادند شهادت دکمه چی، جنایت خامنهای – مرگ بر خامنهای. تظاهر کنندگان با خواهر مجاهد اشرفی نرگس دکمهچی ابراز همدردی کردند و با همخوانی سرود قسم بر عزم خود در ادامه راه محسن تا سرنگونی رژیم پلید آخوندی تاکید کردند.
سی و ششمین روز تحصن در مقابل سفارت در پاریس
روز دوشنبه ۸ فروردین سی و ششمین روز تحصن ایرانیان آزاده در مقابل لاله جاسوسی آخوندی در پاریس با سرود این ایران برگزار شد.
دراین تحصن تعدادی ازمسئولان کمیسیونها و اعضای شورای ملی مقاومت ایران و نیز جمعی از ایرانیان حامی مقاومت ایران حضورداشتند. در برنامه امروز یاد زندانی سیاسی زهرا جباری گرامی داشته شد.
در محل تحصن نمایشگاهی از تظاهرات قیام آفرینان و تصاویری از شکنجه و آزار معترضان وزندانیان سیاسی وجود داشت که توجه عابرین را به خود جلب میکرد.
متحصنان برادامه حمایت و تحصن خود از قیام آفرینان تأکید کردند.
کشته شدن یک فعال عرب اهوازی در زندانهای اهواز در زیر شکنجه
بنابر گزارشات دریافتی: یک فعال عرب اهوازی به نام ”رضا مغامسی“ از ساکنان شهر دزفول در یکی از زندانهای مخفی شهر اهواز، زیر شکنجه بهشهادت رسیده است. گویا وی روز چهارشنبه سوم فروردین هزارو سیصد و نود بر اثر ضربههای شدید بر روی لگن خاصره و خونریزی داخلی به دست نیروهای امنیتی کشته میشود.
بر اساس گزارش اهواز نیوز همچنین حال هادی راشدی که طی روزهای اخیر دستگیر شده بر اثر شکنجههای پیاپی، وخیم است و زیر اکسیژن قرار دارد و هماکنون بیهوش است.
شایان ذکر است که سالانه دهها تن از زندانیان در ایران زیر شکنجههای جسمی و روحی بازجویان دچار مصدومیتهای شدید شده که بعضاً به فوت ایشان منجر میشود.
انتقال یک زندانی به سلول انفرادی در زندان مرکزی سقز
بنابر گزارشات دریافتی: دژخیمان رژیم آخوندی در سقز، یک زندانی سیاسی به نام مصطفی سلیمی را به سلول انفرادی در زندان مرکزی این شهر منتقل کرده و تحت شکنجههای شدید قرار دادند. وی که بیش از هفت سال است در زندان بهسر میبرد، بهدلیل درگیری با یکی از دژخیمان زندان به سلول انفرادی منتقل شده است. وی اوایل سال ۸۲ در نهاوند لرستان دستگیر و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد.
وضعیت وخیم جسمی دانشجوی زندانی آرش صادقی
بنابر گزارشات دریافتی: آرش صادقی، دانشجوی زندانی زندان اوین که در اعتراض به اعمال شکنجههای وحشیانه و انتقال به سلول انفرادی از۲۴اسفند اقدام به اعتصاب غذا کرده است در وضعیت وخیم جسمی بهسر میبرد.
آرش صادقی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در جریان شکنجهها با کتف و دندههای شکسته دژخیمان از رسیدگی به وضعیت این دانشجو و انتقال مناسب وی به بهداری زندان ممانعت بهعمل میآورند. از سوی دیگر، ماههاست که وی از هرگونه ملاقات با خانواده و وابستگان خویش محروم شده است. همچین با یورش وحشیانه مأموران بدنام اطلاعات به منزل وی مادرش بر اثر فشارهای وارده جان خود را از دست داد.
مجاهد صدیق رضا شیرمحمدی جاودانه شد
با کمال تاسف از درگذشت مجاهد خلق، رضا شیرمحمدی ازمسئولان باسابقه سازمان مجاهدین خلق ایران و عضو شورای ملی مقاومت در اثر ایست قلبی مطلع شدیم.
خانم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت، فقدان دریغ انگیز این مجاهد صدیق را که ۴ دهه سابقه مبارزانی با دو دیکتاتوری داشت، تسلیت گفت.
مراسم خاکسپاری و بزرگداشت رزمنده دیرین آزادی، رضا شیرمحمدی متعاقباً اعلام میشود.
Tuesday, March 29, 2011
پیام خانم مریم رجوی بهمناسبت شهادت مجاهد والامقام محسن دکمهچی
مجاهد قهرمان محسن دکمه چی، زندانی سیاسی مقاوم، با ۹سال سابقه زندان و پدر یک مجاهد اشرفی، بر اثر محرومیت عمدی از مداوا و درمان پزشکی، در زندان گوهردشت بهشهادت رسید و به همرزمان و همبندان شهیدش، علی صارمی، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی پیوست.
سلام بر این مجاهد والامقام که در اوج پایداری و مقاومت در برابر شکنجههای دژخیمان و دردهای جانکاه بیماری، حسرت تسلیم را بر دل خامنهای و دژخیمانش گذاشت. و همچون بیماران قهرمان اشرفی که در برابر همان محرومیتهای پزشکی مقاومت میکنند، به سمبلی از اراده خللناپذیر مردم ایران برای آزادی و سرنگونی فاشیسم مذهبی تبدیل شد. مجاهد شهید محسن دکمه چی، از بازاریان خوشنام تهران، از سال ۶۰تا۶۷به مدت هفت سال در اسارت و تحت شکنجه بود و مجدداً در شهریورماه ۸۸ بهخاطر کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی و حضور دخترش در اشرف، دستگیر و به ۱۰سال زندان و تبعید محکوم شد.
او که از ماهها قبل در زندان، با ابتلاء به بیماری سرطان در وضعیت وخیمی قرار داشت، با ممانعت دژخیمان از معالجات ضروری که آن روی سکه محاصره دردناک پزشکی مجاهدان اشرف و نمونه بارز خشم و انتقام جویی جنون آمیز ولیفقیه درمانده ارتجاع است، روبهرو بود.
شهادت مجاهد خلق محسن دکمهچی را به مردم ایران، به مجاهدان اشرف، به خانواده بزرگ مقاومت، به زندانیان سیاسی، به خانواده دکمهچی، به ویژه دخترش، مجاهد اشرفی نرگس دکمهچی، تسلیت میگویم.
از دبیرکل مللمتحد و کمیسر عالی شورای حقوقبشر و تمامی مدافعان حقوقبشر میخواهم به قویترین صورت ممکن، زجرکش کردن این زندانی سیاسی مقاوم با محرومیتهای عمدی پزشکی در شکنجهگاههای خامنهای را که مصداق روشن “ جنایت علیه بشریت» است، محکوم کنند و برای نجات زندانیان سیاسی ایران از چنگال دژخیمان، دست به اقدام عاجل بزنند. ارجاع پرونده نقض حقوقبشر توسط رژیم آخوندی، به شورای امنیت ملل متحد، یک اقدام ضروری است.
مقاومت ایران نسبت به سلامتی یکی از بیماران اشرف هشدار میدهد
مقاومت ایران نسبت به سلامتی آقای اکبر شفقت، از ساکنان اشرف، مبتلا به سرطان، که بیش از هفت ماه است در انتظار رادیوتراپی به سر می برد هشدار میدهد و خواستار دخالت فوری ملل متحد و نیروهای آمریکایی برای لغو محاصره ضد انسانی پزشکی اشرف است.
قرارهای آقای شفقت برای رادیوتراپی بارها، به بهانه های واهی توسط عمر خالد، مدیر شکنجه گاه موسوم به ”بیمارستان عراق جدید” لغو شده است. وی سرانجام روز دوشنبه ۲۸مارس پس از هفت ماه به بیمارستانی در بغداد اعزام شد. پزشک متخصص بعد از ویزیت او گفت به خاطر تأخیر در رسیدگی به بیمار، وضعیت او به نقطه بحرانی رسیده و باید در فاصله ۳۰روز، ۲۰بار رادیوتراپی کند.
بیماری سرطان آقای شفقت که بیش از ۱۰سال در زندانهای دیکتاتوری آخوندی تحت انواع شکنجه ها در اسارت بوده است، به خاطر محاصره پزشکی دوسال گذشته پیشرفت زیادی کرده است. او وقتی از بیمارستان عراق جدید شیمی درمانی خود را پیگیری میکرد به او گفتند چون به سرطان مبتلا هستی بالاخره خواهی مرد و نیازی به شیمی درمانی نیست.
تا قبل از انتقال حفاظت اشرف به نیروهای عراقی، مسایل درمانی ساکنان با هزینه خود آنها و به طور مستقیم در ارتباط با مراکز پزشکی عراق حل می شد. اما از ابتدای۲۰۰۹ نیروهای تحت امر مالکی یک محاصره پزشکی ضد انسانی را علیه اشرف اعمال می کنند. چیزی که در ماه دسامبر۲۰۱۰ موجب درگذشت دو تن از بیماران شد
دادگاه اسپانیا در تاریخ ۱۷مارس۲۰۱۱ طی حکمی شکنجه روانی با ۲۴۰بلندگو و محاصره شدید پزشکی و محاصره ظالمانه و ضدانسانی که بیش از دو سال است ادامه دارد را نقض شدید کنوانسیون ۴ ژنو دانست و علی یاسری و صادق محمد کاظم رئیس و مدیر کمیته سرکوب اشرف و سرهنگ نزار و ستوان حیدرعذاب ماشی از مسئولان شرکوب اشرف را به خاطر ارتکاب جرائم علیه جامعه بین المللی به دادگاه احضار کرد
مقاومت ایران دولت عراق و شخص مالکی را مسئول هر آسیبی میداند که به خاطر این محاصره جنایتکارانه به ساکنان اشرف وارد شود. این محاصره از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است و مسئولان آن باید تعقیب و مجازات شوند. مقاومت ایران همچنین خواستار اقدام فوری دبیرکل ملل متحد، نماینده ویژه دبیرکل و یونامی و سفیر و نیروهای آمریکایی در عراق برای پایان دادن به این محاصره ضدانسانی و تضمین دسترسی آزادانه ساکنان اشرف به خدمات پزشکی هستند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۹فروردین ۱۳۹۰ (۲۹مارس ۲۰۱۱)
زندانی سیاسی مجاهد خلق محسن دگمهچی، بر اثر محدودیت عمدی از مداوا بهشهادت رسید
زندانی سیاسی مجاهد خلق محسن دگمهچی شب گذشته بهدلیل محدودیت عمدی از مداوا توسط دژخیمان رژیم آخوندی در اسارت بهشهادت رسید.
مجاهد خلق محسن دگمهچی به اتهام کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی و حضور فزرندش در اشرف دستگیر شده بود.
دژخیمان رژیم آخوندی بهرغم اینکه این مجاهد خلق مبتلا به بیماری سرطان بود و نیاز به رسیدگیهای فوری و مداوم پزشکی داشت مانع این رسیدگیها میشدند. حتی هنگام انتقال وی به بیمارستان چهار تن ازمأموران اطلاعات او را تحت کنترل داشتند تا مانع از تماس خانواده و بستگانش شوند.
به این ترتیب پس از ماهها درد جانکاه، مجاهد خلق مجاهد خلق محسن دگمهچی شب گذشته در اسارت دژخیمان بهشهادت رسید.
رودی جولیانی: مهمترین کار، تغییر رژیم ایران است
رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک اظهارات باراک اوباما در مورد لیبی را متناقض خواند و گفت: مهمترین تغییر رژیم در این میان، باید تغییر رهبران ارشد در ایران باشد، این واقعاً جایی است که منافع ملیما در آن قرار دارد. وی افزود: من هنوز نمیفهمم که چرا آمریکا بهروشنی نمیگوید که ما خواستار تغییر در ایران هستیم، تمام منطقه آلوده به آخوندها و احمدینژاد بوده و هسته اصلی اکثر مشکلات ما قرار دارند، این جایی است که تغییر رژیم اساساً ضروریست.
پدر شهید قیام بهنود رمضانی: به من گفتند حادثه بر اثر انفجار نارنجک و سوختگی بوده است
پدر شهید قیام بهنود رمضانی دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که روز چهارشنبهسوری توسط مزدوران بسیجی بهشهادت رسید، گفت: در بیمارستان به من گفتند حادثهای که رخ داده است، بر اثر انفجار نارنجک و سوختگی بوده است. من به آنها گفتم کسی که دچار سانحه سوختگی شود، دچار چنین وضعیتی نمیشود. آثار کوفتگی و شکستگی دست و پا روی بدنش را دیدم. سرش را که دیدم خیلی ناراحت شدم، همانجا با پزشکان گفتم این چه وضعی است.
Monday, March 28, 2011
مصاحبه هفتهنامه المجله با رئیسجمهور برگزیده مقاومت
لمجله ـ مریم رجوی: موج تغییر در خاورمیانه بر ایران تأثیر میگذارد
مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران (در تبعید) خاطرنشان ساخت که رژیم ایران دشمن همه آحاد ملت ایران چه فارس و چه کرد و عرب هست و همگی از نظر سرکوب یکسان هستند.
رجوی در یک گفتگوی طولانی با المجله گفت: رژیم حاکم بر تهران با تمام قوا تلاش میکند شرایط ناشی از موج قیامها و تغییراتی که خاورمیانه و شمال آفریقا شاهدش هست را بهنفع خودش برای صدور بنیادگرایی و تروریسم با دست بازتر مصادره کند.
رجوی گفت که وقایع سرنگونی دولت ائتلافی در لبنان (به رهبری سعد الحریری) طرحی بود که بهدستور خامنهای اجرا شد و همین رژیم بخشی از فلسطین را از طریق جلوگیری از تحقق صلح عادلانه و دائمی تحت نفوذ خود درآورده و این وضع منجر به افزایش بنیادگرایی گردیده است.
او خاطرنشان ساخت که رژیم ایران اصلیترین خطری است که موجودیت کشورهای منطقه را تهدید میکند زیرا که این رژیم نمیتواند جز با سرکوب در داخل کشور و صدور تروریسم به خارج در ایران بر سر قدرت باقی بماند.
متن گفتگو بهشرح زیر است:
المجله: آیا فکر میکنید تغییری که به سمت دموکراسی در تونس و مصر رخ داده و در برخی کشورهای عربی رخ میدهد، بهواقع در ایران تأثیر خواهد گذاشت و از خواستههای رفرم و تغییر حمایت میکند؟
مریم رجوی: بله، موج تغییر در خاورمیانه، بهمثابه یک شرط خارجی، بر حرکت مردم ایران تأثیر میگذارد و انگیزش بیشتری برای قیام و اعتراض ایجاد میکند. همانگونه که در 14فوریه شکل گرفت. روشن است که تغییرات در خاورمیانه به این دلیل توانست بر جامعه ایران اثر بگذارد که اولاً یک نارضایتی انفجاری درون این جامعه و یک مقاومت ریشهدار با خواست سرنگونی رژیم ولایتفقیه و برقراری آزادی و دموکراسی در آن وجود دارد، ثانیاً ، رژیم حاکم، بهکلی نامشروع و منفور است و در سطح رهبریکننده خود دچار یک شکاف لاینحل شده است.
المجله: موضع شورای ملی مقاومت ایران در رابطه با خیزشهای اخیر ایران چیست؟
مریم رجوی: آنچه در 14 و 20فوریه و اول و 8مارس رخ داد، خواست قدرتمند جامعه ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را نشان داد. در این روزها مردم در سراسر ایران با شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایت فقیه به خیایانها رفتند درحالیکه قوای سرکوبگر با تمام قوا و خشونت و سبعیتی بیسابقه درصدد جلوگیری از آن بودند.
تنها در تهران شمار پاسداران و بسیجیها و سایر یگانهای ضدشورش به 60هزار نفر میرسید. از جمله 10هزار نفر از یگان ضربت سپاه موسوم به ثارالله و ۳۰۰۰نفر از یگان ضربت موتوری این سپاه، همراه با 105دستگاه تانک و نفربر و شماری از مزدوران غیرایرانی رژیم در صحنه حضور داشتند.
مردم ما در این قیامها، بسیج سیاسی و امنیتی و نظامی و کارزار جنگ روانی خامنهای را نقشبرآب کردند. بسیجی که از یک سال پیش با اعدام پیدرپی زندانیان سیاسی بهویژه اعضای سازمان مجاهدین و دیگر تدابیر سرکوبگرانه شروع کرده بود تا به گفته خودش «فتنه» را مهار کند.
این قیامها نشان داد که ملاها در فاز پایانی خود بهسر میبرند.
تازهترین گواه این واقعیت، حذف رفسنجانی از ریاست خبرگان است که به دستور خامنهای صورت گرفت. این یک جراحی اجتنابناپذیر در درون رژیم بود که محصول قیامهای مردم ایران است. تحولی که ولایت خامنهای را در درون نظامش به کلی بیاعتبار میکند و سرنگونی تمامیت رژیم را سرعت میبخشد.
المجله: آیا مقاومت ایران در میان نیروهای مسلح و دیگر دستگاههای مهم رژیم کانالهای ارتباط محرمانه دارد؟
مریم رجوی: کثرت هواداران مقاومت در طیفهای مختلف اجتماعی و در بالاترین سطوح حکومتی، دسترسی به اسرار اتمی ملایان را امکانپذیر کرده است. این هواداران در میان تکنوکراتها، نیروهای نظامی، و حتی دفاتر رهبریکننده حضور دارند و منبع لایزالی برای مقاومت فراهم کردهاند که قدرتهای بزرگ جهان هم از آن بیخبرند. حامیان مقاومت در داخل ایران برای به دست آوردن این گزارشها، بهای سنگینی پرداختهاند. چون اغلب خود را به خطر انداختهاند و این به قیمت دستگیری، شکنجه و اعدام و یا از دست دادن شغل و بعضاً ترک ایران بوده است.
بعد از افشای سایتهای نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲، ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم، کنترلهای خود حول مراکز اتمی را شدت بخشیدند. اما از آن موقع تا امروز، یعنی ظرف 9سال گذشته، دهها مرکز و پروژه اتمی دیگر رژیم توسط مقاومت برملا شده است.
پس از هرکدام از این افشاگریها، یک بحران امنیتی در درون رژیم ملایان شکل میگیرد. پس از افشای مرکز تولید کلاهک اتمی در فوریه ۲۰۰۸، ملایان دست بهنقل و انتقال بزرگی زدند و مرکز وزارت دفاع را به جای دیگری بردند.
همچنین باید به افشاگری بینظیر این مقاومت درباره نفوذ نیروی تروریستی قدس در عراق اشاره کنم که اسامی و مشخصات 32هزار تن از حقوقبگیران سپاه قدس در عراق را فاش کرد.
رأی مردم
المجله: اگر در ایران به قدرت برسید، شما که به دموکراسی و حقوقبشر دعوت میکنید، آیا با دشمنان سابق خودتان تعامل خواهید کرد یا سیاست حذف و ریشهکنی اجرا خواهید نمود؟
مریم رجوی: ایرانی که مقاومت ما آرزو دارد و برای آن تا بهحال 120هزار نفر از اعضای این مقاومت جان خود را فدا کرده ، یک جمهوری پلورالیست مبتنی بر آراء مردم است که آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی بیان و مذهب و ممنوعیت سانسور و تفتیش عقاید در آن تضمین داشته باشد و بیانیه جهانی حقوقبشر در آن بهاجرا در بیاید. در این ایران پیروان هیچ دینی در برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی بر پیروان دین دیگر برتری نخواهند داشت و هیچکس بهخاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین امتیاز یا محرومیتی نخواهد داشت.
باید یادآوری کنم که مقاومت ایران حتی نسبت به عوامل رژیم که در نبردهای ارتش آزادیبخش ملی ایران به اسارت در میآمدند، رفتاری بهغایت انسانی و بر اساس پیام عفو و رحمت حضرت محمد (ص) داشت. بهطوری که همه آنها را پس از رسیدگیهای بسیار آزاد کرد و به ایران فرستاد. در حالی که درست در همان ایام خمینی به قتلعام زندانیان ما مشغول بود.
آنچه مهم است گسترش برادری و دوستی بین آحاد مردم در ایران است زیرا ملاها طی 32سال گذشته مرگ و خشونت و غم و اندوه و تفرقه و دشمنی به ارمغان آوردهاند. بنابراین مشکل کسانی نیستند که با ما مخالفت یا دشمنی داشتهاند، بلکه هر کس در جنایتهای بزرگ علیه مردم ایران دست داشته است، میبایست در محاکم عادلانه و علنی با حضور ناظران بینالمللی محاکمه شود.
المجله: موضع شما در قبال برنامه اتمی ایران چیست؟ آیا شما با غنیسازی در داخل موافقید یا با پیشنهاد غنیسازی در خارج؟
مریم رجوی: فعالیت غنیسازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آنها به تسلیحات کشتار جمعی کمک میکند.
میدانید که این رژیم به مدت 18سال بهطور پنهانی در حال تأسیس مراکز غنیسازی و تهیه مواد و تجهیزات مورد نیاز آن بود. جهان فقط هنگامی متوجه این فعالیتها شد که در سال ۲۰۰۲ مقاومت ایران سایتهای سری «نطنز» و «اراک» را فاش کرد.
ملاها برنامه اتمی را ـ چنان که رفسنجانی هنگام ریاست جمهوریش بیان کرد ـ برای بقای نظام خود میخواهند. نظام ولایت فقیه تنها با سرکوب جامعه و تروریسم و برنامه اتمی میتواند سرپا بماند.
روشن است که ملاها میخواهند از سلاح اتمی بهعنوان یک ابزار ارعاب برای نفوذ و سلطه خود در کشورهای منطقه استفاده کنند.
المجله: در دهه 90 یک نزدیکی با کشورهای همسایه وجود داشت سپس با آمدن احمدینژاد این روابط تیره شد. در صورتیکه شما زمام امور را در دست بگیرید، سیاست شما در رابطه با کشورهای همسایه چیست؟
مریم رجوی: سیاست ما با کشورهای برادر و همسایه بر اساس حسن همجواری و برادری و صلح است. ما مصمم هستیم به دشمنی که رژیمهای شاه و خمینی در 70سال گذشته با کشورهای منطقه از جمله عراق و سعودی دامن میزدهاند، برای همیشه پایان داده شود.
تا آنجا که به کشورهای همسایه و عربمان برمیگردد، روابط برادرانه و دوستانه با ملت ایران باید از همین حالا با دوری جستن از این رژیم که بدترین دشمن مردم ایران و همه مردم منطقه است، پایهگذاری شود.
المجله: واکنشهای بینالمللی را نسبت به فعالیتهایی که ایران برای تغییر شاهدش هست. را چگونه ارزیابی میکنید؟
مریم رجوی: واکنش دولتهای غرب که عمدتاً ملاها را از سرکوب اعتراضها برحذر داشته یا آن را محکوم کردهاند، گام مثبتی است. اما بسیار ناکافی است. دولتهای غربی تاکنون از راه مماشات با رژیم در بقای آن و استمرار سرکوب کمک کردهاند. حالا اگر میخواهند این گذشته تلخ را پشت سر بگذارند، باید گامهای مادی و قاطعی بردارند. یکی از این گامها تعلیق روابط با رژیم برای واداشتن آن به توقف اعدامها و دستگیریهاست. گام دیگر ممنوع کردن خرید نفت از این رژیم است.
من به آنها توصیه میکنم که بیم و نگرانی از واکنشهای رژیم را کنار بگذارند و در کنار مردم ایران قرار بگیرند. این فقط به سود مردم ایران نیست، بلکه قویاً به سود کشورهای منطقه نیز هست.
المجله: اوضاع کنونی اپوزیسیون ایران در کمپ اشرف در عراق چگونه است؟
مریم رجوی: اشرف که ۳۴۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای میدهد، امروز سمبل مقاومت علیه ملاهاست. چه برای مردم ایران، چه برای مردم منطقه.
بسیاری از ساکنان اشرف، فارغالتحصیلان دانشگاههای اروپا، کانادا، آمریکا و ایران هستند یا زندانیان سیاسی در همین رژیم و حتی بسیاری از زندانیان سیاسی زمان شاه. در میان آنها هزار زن مجاهد و مسلمان هستند که هر یک سوابق مبارزاتی درخشانی دارند.
یکی از اولویتهای رژیم ایران در جریان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نابودی مجاهدین بود. در یک معامله 3جانبه بین آمریکا و انگلیس و رژیم ایران، که بعداً رسانههای آمریکایی آن را فاش کردند، آمریکا و انگلستان متعهد شدند در جریان جنگ، اشرف و دیگر پایگاههای مجاهدین در عراق را بمباران کنند و متقابلاًًً رژیم ایران قول داد که در عراق مداخله نکند. البته طرف آمریکایی به قولش عمل کرد و رژیم به عکس دخالتهای خودش را تشدید کرد. در جریان این بمبارانها دهها تن از مجاهدان از جمله زنان کشته و مجروح شدند. این در حالی بود که مقاومت ایران قبل از شروع جنگ به آمریکا و انگلستان و سازمان ملل اطلاع داده بود که هیچ دخالتی در جنگ ندارد و حضورش در عراق صرفاً بهخاطر مبارزه علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران است.
بعد از جنگ، آمریکا و نیروی چندملیتی و سازمانهای بینالمللی اذعان کردند که ساکنان اشرف شهروندانی تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و بر همین اساس و بر اساس توافق دوجانبه با ساکنان اشرف، نیروهای آمریکایی حفاظت ساکنان اشرف را برعهده گرفتند.
اما متاسفانه نیروهای آمریکایی در ابتدای سال ۲۰۰۹ در یک اقدام کاملاً غیرقانونی حفاظت اشرف را به نیروهای عراقی که تحت نفوذ کامل رژیم ایران هستند، تحویل دادند.
از آن زمان تاکنون دولت و نیروهای عراقی به درخواست رژیم ایران فشار و محاصره و اقدامات سرکوبگرانه ساکنان اشرف را شروع کردند که مستمرا و تا به همین امروز ادامه یافته و تشدید شده است.
المجله: پیشنهاد شما برای حل مسأله اشرف چیست؟
مریم رجوی: ما فکر میکنیم که آمریکا و سازمان ملل چه از نظر بینالمللی و چه از نظر اخلاقی و سیاسی مسئولیت مشخصی در قبال حفاظت ساکنان اشرف دارند. ما خواهان استقرار تیم ناظر دائمی مللمتحد در اشرف و حفاظت این تیم توسط نیروهای آمریکایی هستیم. این موضوعی است که من بارها مقامات مللمتحد و مقامات آمریکایی را نسبت به چنین پیشنهادی مطلع کردهام. علاوه بر این ما خواهان این هستیم که آمریکا و سازمان ملل و دیگران به وظیفه خود عمل نموده و از دولت عراق بخواهند که هر چه سریعتر و بلادرنگ بلندگوها را جمع کرده و به شکنجه روانی ساکنان پایان دهد و دسترسی آزادانه ساکنان به خدمات پزشکی را تامین کنند.
المجله: در پایان رئیسجمهور در تبعید ایران به کشورهای عربی و جهان چه میخواهد بگوید؟
مریم رجوی: پیام من از جانب مقاومت ایران و از جانب مردم ایران که در ماههای فوریه و مارس با شعار سرنگونی رژیم ولایت فقیه در سراسر ایران قیام کردند، این است که زمان همبستگی و حمایت از ملت ایران و فاصله گرفتن از رژیم ایران فرا رسیده است.
امروز مردم در سراسر ایران برای آزادی و دموکراسی بپاخواستهاند و خواهران و برادران شما، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف در مقابل این رژیم ضداسلامی و ضدانسانی و بنیادگرایی صادراتیشان به عراق ایستادهاند.
ملاهای ایران زیر پرده دین میخواهند تروریسم و بنیادگرایی را به جهان عرب صادر کنند و با دستیابی به بمب اتمی هژمونی خود را بر منطقه تحمیل نمایند.
آنها با تمام قوا تلاش میکنند شرایطی را که پس از قیامها و موج تغییر در خاورمیانه و شمال آفریقا پیش آمده، به سود خود مصادره کنند و با دست بازتری بنیادگرایی و تروریسم را به آنجا صادر کنند.
این رژیم ولایت فقیه است که مانع از به ثمر رسیدن نتیجه طبیعی انتخابات عراق شده و تلاش میکند کماکان بر حاکمیت آن کشور تسلط داشته باشد. این ملاهای ایراناند که سرنوشت لبنان را گروگان تروریسم و سلطهطلبی خود کردهاند. ماجرای ساقط شدن دولت ائتلافی لبنان طرحی بود که به دستور خامنهای اجرا شد. و همین رژیم است که بخشی از فلسطین را تحت نفوذ خود درآورده با ممانعت از صلح عادلانه و پایدار، افراطیگری را دامن زده است.
پیام ما به خواهران و برادرانمان در مصر و تونس، کما اینکه به قیام کنندگان در سایر کشورها، این است: از قاتلان جوانان و نوجوانان ایران بر حذر باشید. این رژیم، بدترین دشمن اسلام و مسلمانان است. گردباد سیاهی است که جز مصیبت و پریشانی برای مردم این منطقه چیزی نیاورده است. اما یقین کنید که به یاری ملت ایران آن را از اریکه قدرت به زیر خواهیم کشید.
مبارزه شما به یمن خونها و رنجهایتان به ثمر میرسد. به شرط اینکه آن را از این بلیه شوم در امان نگهدارید.
با استقرار دموکراسی در ایران، بساط تروریسم و بنیاد گرایی و افراطیگری از منطقه رخت برمیبندد و اسلام از اسارت دینفروشان رها میشود و برادری و اخوت بین شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان برقرار میشود.
پایان رژیم آخوندی در ایران بشارت پایان دشمنی، خصومت، تروریسم و قشریگری در این منطقه خواهد بود، و این روزی مبارک برای مردم ایران و ملتهای عربی و اسلامی است.
نبرد آفتاب علیه نیروهای جنگافروز و سرکوبگر رژیم خمینی
نیمهشب یکشنبه7فروردین۱۳۶۷ پانزدهتیپ رزمی ارتش آزادیبخش ملی ایران، درغرب شوش در استان خوزستان با قوای جنگافروز و سرکوبگر رژیم خمینی مستقر دراین منطقه، چنگدرچنگ شدند. در این نبرد، 2تیپ رزمی شیرزنان ارتش آزادی، برای اولینبار بهطور مستقل وارد نبرد با مزدوران خمینی شدند. دلاوری این زنان مجاهد خلق، مورد توجه فراوان رسانههای بینالمللی قرار گرفت. در نبرد آفتاب، که در 3محور و درمنطقهیی بهوسعت 600کیلومترمربع جریان داشت، 10گردان از نیروهای سرکوبگر و نورچشمی خمینی از دور خارج شدند. خبرگزاری فرانسه 10فروردین گزارش داد: «طی بزرگترین تهاجم ارتش آزادیبخش ملی ایران، 10گردان از نیروهای رژیم ایران ازهم پاشیده شدند». در نبرد آفتاب همچنین، 508نفر از قوای رژیم بهاسارت درآمدند که در میان آنها دهها افسر و درجهدار ازجمله فرمانده گردان110 لشکر77، فرمانده نیروی کمکی ژاندارمری و جانشین فرمانده گردان110 دیده میشدند. در گیرودار نبرد آفتاب، دهها تانک و خودروی زرهی، جنگافزار سنگین و تجهیزات و مهمات قوای سرکوبگر و جنگافروز خمینی، بهارزش 100میلیون دلار، منهدم شد و 4فروند تانک با کلیه تسلیحات و تجهیزات، یک نفربر زرهی و دهها قبضه توپ، توپهای ضدهوایی، خودرو و انبوهی سلاحهای سنگین و سبک، همچنین زاغهها و انبارهای مهمات و تجهیزات و… بهغنیمت گرفته شد که بسیاری از آنها درجریان نبرد، منهدم گردید. بسیاری از کارشناسان نظامی، پساز پیروزی شگرف رزمآوران ارتش آزادی در عملیات آفتاب، فروریزی ماشین نظامی رژیم خمینی را پیـــشبیــنی کـــردند. چیزی که در کمـــتر از 4مــاه بعد از این عملیات، بـــا نوشـــیدن جام زهرآتــشبــس توســط خمـینی، محقق شد. نبردهای دلاورانه رزمندگان ارتش آزادیبخش با نیروهای دشمن، برای اولینبار، در طول روز بعد ادامه یافت. رژیم خمینی که فکر میکرد با بسیج نیروهای کمکی از محورهای مختلف میتواند، پاسخی بهارتش آزادیبخش بدهد، در تمام طول شب و صبح روز بعد، یکانهای کمکی خود را بهمنطقه نبرد اعزام میکرد اما این نیروها بهسرعت منهزم شده و باقیمانده آنها نیز مجبور بهعقبنشینی میشدند. در نبرد حماسی آفتاب که تمامی لحظاتش سرشار از رشادت، جنگاوری و فداکاری رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی بود، 32تن از رشیدترین فرزندان خلق سرفرازانه بهشهادت رسیدند و خون پاکشان را فدیه صلح و آزادی و رهایی مردم ایران از ظلمات رژیم خمینی کردند. این شهیدان قهرمان عبارتند از: 1ـ عباس محسنزاده کاشانی از مشهد 2ـ بهنام طاهریان از کرمانشاه 3ـ سید عبدالحمید حسینی از لارستان 4ـ جلیل درگاهی از قزوین 5ـ بهزاد صالحیپور باورصاد از مسجدسلیمان 6ـ احمد شربتی از گلپایگان 7ـ اکبر صادقی آهنگری از تهران 8ـ داریوش جعفری از تهران 9ـ حسین تیموری از ارومیه 10ـ شریفعلی دوستیزاده از صومعهسرا 11ـ علی اصغرزاده رودسری از رودسر 12ـ اسماعیل آزیش از بندرترکمن 13ـ علی حسینی از سقز 14ـ فریبرز سالک گیلانی از دزفول 15ـ محمدعلی زنگیآبادی از جیرفت 16ـ علی ظهوری از رشت 17ـ محسن آماری از تهران 18ـ محمدجواد درویش از تهران 19ـ غلامعباس محمدپناه از نفتشهر 20ـ محمدمهدی امانپورقرایی از مشهد 21ـ علی شکوهزاده از تهران 22ـ علی مریخی آهنگرکلایی از قائمشهر 23ـ محمدحسن ابراهیمی از بیرجند 24ـ علیرضا احمدزاده از چابکسر 25ـ نادر شاهیآذر از تهران 26ـ مرتضی طاهراردبیلی ثانی از مشهد 27ـ نصیر قائمی اقبال از گرگان 28ـ محمودرضا بحرینیان از بهبهان 29ـ ناصر حیدری از آمل 30ـ مصطفی رحیمینژاد تفرشی از تهران 31ـ هادی آقابزرگی از آستانهاشرفیه 32ـ مهرداد رضایی تهرانی از تهران پیکرهای پاک این شهیدان پرافتخار توسط همرزمانشان بهپشتجبهه انتقال یافت و روز چهارشنبه10فروردین طی مراسم باشکوهی، بااحترامات نظامی توسط رزمندگان و فرماندهان ارتش آزادیبخش ملی، در خاکپای سرور آزادگان و امام و مقتدای تاریخی مجاهدان، سیدالشهدا حسینبنعلی (ع)، تشییع و بهخاک سپرده شد. یاد این قهرمانان سرفراز، گرامی و راهشان پررهرو باد.
8 فروردین1362– 28 مارس : قتل عام روستاهای کردستان توسط نیروهای خمینی
روز 8فروردین سال 1362، دهها تن از هموطنان ستمدیدهٌ کرد در چند روستای کردستان توسط پاسداران جنایتکار خمینی قتلعام شدند. پاسداران سرکوبگر روستای پیرانجیق را مورد تهاجم وحشیانه خود قرار دادند و 16تن از اهالی بیگناه روستا را به جرم پناه دادن به پیشمرگان به قتل رساندند. در میان قربانیان از کودکان 3- 4ساله، تا زنان و مردان سالخوردهٌ 60ساله دیده میشدند. پیش از آن نیز پاسداران جنایتکار در روزهای سوم و پنجم فروردین روستاهای گیچه، هلهقوش، خلیفهلیان، گورخارن، صوفیان و کانیرش، دهها تن از مردم از کودکان شیرخواره تا زنان باردار و پیرزنان و پیرمردان را قتلعام کردند. این کشتارها با قساوت و وحشیگری خاص مزدوران خمینی، از جمله آتش زدن خانهها و زنده زنده سوزاندن مردم، پرتاب نارنجک به درون خانهها و تیرباران افراد در جلوی چشم فرزندان و اعضای خانوادهشان صورت میگرفت. در این تهاجمات بیش از 60تن از مردم بیدفاع کشته شده و صدها تن مجروح و مصدوم گردیدند. در این ایام پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور فعلی ارتجاع, از فرماندهان سپاه در کردستان بود و نقش مستقیم در قتل عام مردم کردستان داشت.
گرامی باد خاطره مجاهد شهید منیره رجوی، سمبل 30هزار زندانی سیاسی قتلعام شده در سال 67
”اینها میخواهند انسانیت آدم را نابود کنند و باید با همین هم جنگید“
روز هفتم فروردینماه سال ۶۸، اعلام شد که منیره رجوی خواهرکوچکتر مسعود رجوی، رهبر مقاومت، توسط دژخیمان خمینی بهشهادت رسید.
سازمان مجاهدین خلق ایران بههمین مناسبت اطلاعیهیی منتشر کرد که در آن آمده است:
«رژیم زخمخورده خمینی پس از تسلیمشدن ناگزیر در جنگ ضدمیهنی و سرکشیدن جامزهرآتشبس، وحشیانه بهقتلعام زندانیان مجاهد خلق کمر بست… و رشیدترین فرزندان مردم ایران را، بهخاطر هواداری از مجاهدین و ایستادگی بر سر مواضع انقلابی خود اعدام نمود. در میان این قهرمانان، مجاهد شهید، منیره رجوی، خواهرکوچک رهبر مقاومت ایران، آقای مسعود رجوی، پس از ۶سال اسارت، توسط دژخیمان خمینی، تیرباران شد. اما برخلاف نیات لئیمانه خمینی که بهنسلکشی مجاهدین روی آورده بود، در خون پاک مجاهد شهید منیره رجوی، خونهای تمامی مجاهدان قتلعامشده در شکنجهگاههای خمینی، هرچه بیشتر با یکدیگر و در رهبری مقاومت عادلانه مردم ایران پیوند خورد و در مسیر رهایی خلق و میهن اسیر، جوشش و اوج تازهیی یافت. بدینترتیب نام مجاهد شهید، منیره رجوی، بهعنوان سمبل زندانیان قتلعام شده، در تاریخ خونبار مقاومت ایران بهثبت رسید. زن پاکبازی که بهخاطر نسبت خانوادگیاش با برادر مجاهد مسعود رجوی، همراه با همسر و دو دختر خردسال ۳ساله و ۲سالهاش دستگیر شد و آنگاه تمامعیار قدم در طریق اشرف زنان مجاهد گذاشت. بیش از ۶سال در شکنجهگاه اوین تحت اسارت و شکنجه بهسر برد و با مقاومتی سرسخت و استوار از پذیرش خواسته خمینی دژخیم، برای تخطئه رهبر مقاومت سر باز زد.
یاد و راه مجاهد شهید منیره رجوی و همه زندانیان مجاهد قتلعامشده در سال ۶۷، گرامی باد».
مجاهد شهید منیره رجوی بههنگام اعدام، ۳۸سال داشت.
وی در سال ۱۳۲۹ در طبس متولد شد و پس از پایان دوره دبیرستان، مدتی تحصیلات خود را در خارجکشور ادامه داد. وی در زمان شاه، هنگامی که برادرش مسعود در زندانهای ساواک، محکوم بهاعدام شده بود، همراه با برادر بزرگترش دکترکاظم رجوی دست بهتلاش گستردهیی برای نجات جان مسعود زد که منجر بهتخفیف حکم اعدام او بهحبسابد شد. در پاییز سال ۶۰، رژیم آخوندی تمامی اعضای خانواده مسعود رجوی را دستگیر کرد و منیره مجبور بهاتخاذ زندگی مخفی شد. او در تابستان سال ۶۱ همراه با همسر و دوفرزند خردسالش دستگیر شد و بهمدت ۶سال زیر شکنجههای وحشیانه روحی و جسمی قرار گرفت اما هرگز تسلیم خواستهای رژیم ضدبشری آخوندی نشد.
منیره رجوی در خاطره همزنجیران ازبندرسته:
مجاهد شهید منیره رجوی را فقط بهخاطر اینکه خواهر «مسعود» بود بهاتفاق همسر و دوفرزند خردسالش دستگیر کردند.
منیره در بیدادگاه رژیم به۲سال حبس محکوم شده بود و باید در سال۶۳ آزاد میشد، اما هرگز آزادش نکردند و ۴سال بعد از پایان دوران محکومیتش، در قتلعامهای سال۶۷ بهدستور شخص خمینی، او را اعدام کردند.
آخوند نیری، حاکمشرع اوین، دنبال اعدام منیره بود و اصرار داشت که اینکار در اسرع وقت صورت بگیرد.
۷سال مداوم با وارد کردن سختترین فشارها و شکنجهها تلاش کردند تا او را درهم بشکنند و با وادار کردن او بهموضعگیری علیه مقاومت و بخصوص علیه رهبری پاکباز آن، بهجنبش ضربهبزنند. دژخیمان خمینی از بهکاربردن انواع شکنجهها و رفتارهای ضدانسانی دریغ نکردند. دژخیمان پلید، ماههای متمادی، فرزند خردسالش را نیز زیر فشار قرار دادند. در برابر دیدگان این کودکان معصوم، مادرشان منیره و دیگر زندانیان سیاسی را شکنجه میکردند.
یکی از زندانیان سیاسی که منیره رجوی را در شکنجهگاه خمینی دیده است، مینویسد:
«یک روز که برای بازجویی بهشعبه۷ دادستانی رفته بودم، پشت در اتاق شکنجه در اوین، دو کودک ۵ساله و ۳ساله را دیدم که موهای بور و چهرههایی سفید داشتند. خیلی تعجب کردم که بچههایی در این سن و سال، کنار اتاق شکنجه چهکار میکنند و چرا باید ناظر اعمال شکنجهگران باشند؟ مادرشان بهسختی آرامشان میکرد و نمیدانست با آنها چهکار کند. نگهبان هم مدام آنها را دعوا میکرد و کتک میزد. در داخل اتاق، در یک فرصت مناسب، نام مادرشان را پرسیدم. او گفت: «من منیره رجوی هستم، جرمم فقط خواهرمسعود بودن است». منیره برایم تعریف کرد که او را با وجود دو فرزند خردسالش بهسلول ۳۱۱ برده بودند. سلولی که فاقد آب و توالت و نور و کمترین امکانی بود. منیره گفت «طی مدتی که در سلول ۳۱۱ بودم، باید بچهها را نظافت میکردم، بهدستشویی میبردم، ولی نگهبانها در را باز نمیکردند و من نمیدانستم جواب بچهها را چه بدهم.
یکبار منیره را بهخاطر اینکه در داخل بند به بچهها زبان انگلیسی درس میداد، به بازجویی بردند. آن شب، او را بهصورت وحشیانهیی زدند. طوری که وقتی برگشت تمام بدنش ورم کرده و کبود شده بود. پاهایش بهاندازه یک متکا باد کرده و خونین بود. ولی او با روحیه شاداب همیشگیش آمد، در راهروی بند نشست و با آرامش تمام گفت: «امروز همه حرفشان این بود که چرا بهبچهها زبان انگلیسی یاد میدهم. گفتند تو داری آدمها را تربیت میکنی که وقتی از زندان آزاد شدند، بروند خارج پیش برادرت!». باآنکه ارج و قرب خاصی در میان بچهها داشت ولی هیچوقت ذرهیی غرور در او دیده نمیشد. آنقدر خاکی بود که کسی او را معرفی نمیکرد، هیچوقت نمیشد فهمید که او خواهرمسعود است. مهربانی او زبانزد همه بود. هروقت از بازجویی برمیگشتی، اولین کسی که بالای سرت میآمد، منیره بود. بارها از او شنیدم که میگفت:
«اینها میخواهند انسانیت آدم را نابود کنند و باید با همین هم جنگید. باید هرچه بیشتر عاطفههایمان را نثار کنیم».
و خودش شاخص عالیترین عواطف و روابط انسانی بود.
یکی دیگر از زندانیان ازبندرسته درباره او نوشته است:
«در ۱۹اسفند سال۶۳ بعدازظهر، منیره را بهبازجویی بردند. ما خیلی نگران شدیم، که چرا دوباره بازجویی، آنهم بعد از دادگاه و ابلاغ حکم؟ منیره، شب برگشت. منتظر بودیم که بگوید کجا بوده است. گفت مرا بهملاقات اصغر برده بودند. او آرام آرام تعریف میکرد تا ما از شنیدن این خبر که اصغر در آستانه اعدام است، زیاد ناراحت نشویم. منیره تعریف میکرد که اصغر خیلی خونسرد و آرام بود. نماز خواند و بهمن وصیتهایش را کرد و گفت «من ۳روز روزه قرضی دارم. بهکسی آزار نرساندم و همه بچهها را هم دوست دارم. هیچگونه خیانت بهخلق و سازمان و همکاری با رژیم نکردهام. من راهم را آگاهانه انتخاب کردهام و سلام مرا هم بهتمام بچهها برسان. تو هیچ ناراحت نباش، امیدوارم خدا از من قبول کند». دژخیم، حاجیمجتبی، مأمور اعدام که بالای سر آنها ایستاده بوده لحظهبهلحظه ساعت خود را نگاه میکرده و میگفت، زود باشید ملاقاتتان را تمام کنید؛ ساعت ۹شب باید اصغر را اعدام کنم، نباید دیر بشود؛ حکم حاکمشرع را باید سر ساعت اجرا کنم و یکربع دیگر باید اصغر را تیرباران کنم.
ما میدانستیم که قرار است روز بعد، خانواده اصغر بهملاقات او بیایند. ناخودآگاه صبح فردا در نظرمان مجسم میشد که خانواده اصغر بهجای دیدار فرزندشان خبر اعدام او را دریافت میکنند.
اصغر روی یک دستمال، عکس ۲تا دختر را گلدوزی کرده بود و در گوشه دستمال نوشته و (دوخته) بود: «از طرف بابااصغر و مامانمنیره» ؛ تا در روز ملاقات، این هدیه را به۲دخترش یادگاری بدهد.
علاوهبر گزارشهایی که خواهران مجاهد درباره منیره نوشتهاند، یکی از زنان زندانی سیاسی مارکسیست در کتاب خاطراتش از زندان، در قسمتی از آن، راجع بهمنیره نوشته است:
«من ملاقات نداشتم و پول و لباسی دریافت نمیکردم. بچههای اتاق برای «سحر» [فرزند خردسال نویسنده] لباس میدوختند، با قیچیکردن لباسهای خودشان اسباببازی درست میکردند. لباسهای کاموایشان را میشکافتند و با سنجاققفلی، بافتنی میبافتند. اما علاوه براینها گاهی قوطی شیر، وسایل بهداشتی و پول در کارتن مخصوص سحر میدیدم، یا یکیدوبار دیدم که پس از ملاقات، پستانک و جوراب بچگانه بههمینصورت برای سحر میآوردند. چهکسی اینکار را میکرد؟ … آن روز، روز ملاقات بود. بند، شور و هیجان ملاقات داشت. اما سحر که چند روزی بود پستانکش را گم کرده بود مرتباً بهانه میگرفت. او را بغل زده در راهرو راه میرفتم و برایش قصه میخواندم. منیره را برای ملاقات صدا زدند. موقع رفتن گفت که هردو کودکش مریم و مرجان، بهملاقاتش میآیند. سحر را بوسید و رفت. من همچنان برای سحر قصه میخواندم. تا روی شانههایم بهخواب رفت. گروههای ملاقاتکننده کمکم بهبند بازگشتند. منیره هم برگشت. بهاتاق رفتم. سحر را آرام در جایش خواباندم. منیره خوشحال بود و چادرش را تا میزد. یکی از هماتاقیها پرسید راستی منیره، چرا مرجان را بهگریه انداختی؟ چرا پستانک او را گرفتی؟ پستانکی در دست منیره بود و من چیزی مثل برق از ذهنم گذشت. منیره را در آغوش گرفتم. بغضی گلویم را میفشرد. این همه محبت خالصانه. منیره پستانک را از دهان دخترش میگرفت، جوراب او را درمیآورد. پول، شیر، اینها همه، کار منیره بود. او در جواب احساسات من گفت که این کمترین وظیفه است و اینکار را بهاین دلیل علنی نمیکرده تا مرا دچار محظور نکند. حس احترام عمیقی بهاو داشتم. اما فروتنی او اجازه نداد که ابرازش کنم.
بعد طی سالهای زندان حتی وقتی با هم نبودیم محبت او را احساس میکردم. و آخرین خداحافظی با او در سال۶۷ جزء زیباترین و دردناکترین خاطرات من از زندان شد».
(از کتاب یادهای زندان، نوشته خانم ف ـ آزاد، صفحه۶۰).
شب عید رنجبر هم شب رنج و انتظار است
شب عید رنجبر هم شب رنج و انتظار است دل کارگر غمین است که این چه روزگاراست
شب عید و وقت شادیست ولی ز بهر اینان
نه به عید جشن و شادی، نه بهارشان بهار است
همه روز حمل بار و همه وقت رنج و زحمت
چه کسی ست آگه از او، که دلش پر از شرار است
همه روزها بهدنبال یکی دو لقمه نانی
همه شب زخستگی ها، تن خستهاش نزار است
نه مقام آدم است این که به پشت، بار سنگین
بکشد بهزور بازو، تو بگو که این چه کار است؟
به زمانه ای که شیخان همه ثروت تو بردند
بنگر بساط شیخان چه بساط شاهوار است
ز نگاه شرم دارم که به رویت افکنم من
که سکوت بر چنین رنج، حقیقتاً که عار است
پی چاره رفت باید که شود طی این زمستان
بنگر تو هموطن را، پی چاره بیقرار است
بنگر که کودکانش، سر رهگذار بازار
چو گلان نوبهاریست ولی چگونه زار است
به خروش باید آمد ز چنین زمانه یارا
که جواب این شبانه، همه آتش و شرار است
زهرا جباری در آستانه مرگ
زندانی سیاسی، زهرا جباری، بر اثر عدم رسیدگی پزشکی در حالت کما و در آستانه مرگ قرار دارد.
خانم زهرا جباری، ۳۷ ساله، از زندانیان سیاسی زندان اوین که به بیماری حاد قلبی مبتلا است، از روز شنبه، اول فروردین، به خاطر خودداری دژخیمان رژیم آخوندی از رسیدگیهای درمانی به وی، به حالت کما رفته است. وی که با تاخیر بسیار زیاد به یکی از بیمارستانهای تحت کنترل رژیم منتقل شده، در آستانه مرگ قرار دارد. او که مادر یک فرزند چهار ساله است، روز ۲۷ شهریور۸۸ دستگیر شد و صرفا به خاطر حضور خواهر و دو برادرش در اشرف تحت شدیدترین فشارها و شکنجه ها قرار گرفت.
زهرا جباری در دادگاه نمایشی به این شکنجه های وحشیانه ازجمله کشیدن ناخن پایش اعتراض کرد. این اقدام شجاعانه خشم دژخیمان را بیش از پیش برانگیخت. شکنجه گران برای به زانو درآوردن او که از بیماری حاد قلبی و رماتیسم شدید رنج می برد، از هرگونه رسیدگی درمانی به وی خودداری کردند. به همین خاطر، حال او روز به روز وخیمتر شده و ماههاست توان حرکت را از دست داده است.
مریم رجوی: موج تغییر در خاورمیانه بر ایران تأثیر میگذارد
«به قیام کنندگان درمصر و تونس و دیگر کشورها... از رژیمی که بدترین دشمن اسلام و مسلمین است برحذر باشید»
مصاحبه هفته نامه المجله با رئیس جمهور برگزیده مقاومت
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران (در تبعید) خاطرنشان ساخت که رژیم ایران دشمن همه آحاد ملت ایران چه فارس و چه کرد و عرب هست و همگی از نظرسرکوب یکسان هستند. رجوی در یک گفتگوی طولانی با المجله گفت رژیم حاکم بر تهران با تمام قوا تلاش میکند شرایط ناشی از موج قیامها وتغییراتی که خاورمیانه و شمال آفریقا شاهدش هست را بنفع خودش برای صدور بنیادگرایی و تروریسم با دست بازتر مصادره کند. رجوی گفت وقایع سرنگونی دولت ائتلافی در لبنان ( به رهبری سعد الحریری) طرحی بود که بدستور خامنهای اجرا شد، و همین رژیم بخشی از فلسطین را از طریق جلوگیری از تحقق صلح عادلانه و دائمی تحت نفوذ خود درآورده، و این وضع منجر به افزایش بنیادگرایی گردیده است. او خاطرنشان ساخت که رژیم ایران اصلیترین خطری است که موجودیت کشورهای منطقه را تهدید میکند زیرا که این رژیم نمیتواند جز با سرکوب در داخل کشور وصدور تروریسیم به خارج در ایران بر سر قدرت باقی بماند.
متن گفتگو بشرح زیر است:
المجله: آیا فکر میکنید تغییری که به سمت دمکراسی در تونس و مصر رخ داده و در برخی کشورهای عربی رخ میدهد به واقع در ایران تأثیر خواهد گذاشت و از خواستههای رفرم و تغییر حمایت میکند؟
بله، موج تغییر در خاورمیانه، به مثابه یک شرط خارجی، بر حرکت مردم ایران تأثیر میگذارد و انگیزش بیشتری برای قیام و اعتراض ایجاد میکند. همانگونه که در ۱۴ فوریه شکل گرفت. روشن است که تغییرات در خاورمیانه به این دلیل توانست بر جامعه ایران اثر بگذارد که اولاً یک نارضایتی انفجاری درون این جامعه و یک مقاومت ریشه دار با خواست سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی و دمکراسی در آن وجود دارد، ثانیاً، رژیم حاکم به کلی نامشروع و منفور است و در سطح رهبری کننده خود دچار یک شکاف لاینحل شده است.
المجله: موضع شورای ملی مقاومت ایران در رابطه با خیزشهای اخیر ایران چیست؟
ـ آنچه در ۱۴ و ۲۰ فوریه و اول و هشتم مارس رخ داد، خواست قدرتمند جامعه ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را نشان داد. در این روزها مردم در سراسر ایران با شعارهای مرگ بر خامنه ای و مرگ بر اصل ولایت فقیه به خیایانها رفتند در حالیکه قوای سرکوبگر با تمام قوا و خشونت و سبعیتی بی سابقه در صدد جلوگیری از آن بودند.
تنها در تهران شمار پاسداران و بسیجیها و سایر یگانهای ضد شورش به ۶۰ هزار نفر میرسید. از جمله ده هزار نفر از یگان ضربت سپاه موسوم به ثارالله و ۳۰۰۰ نفر از یگان ضربت موتوری این سپاه ، همراه با ۱۰۵ دستگاه تانک و نفربر و شماری از مزدوران غیر ایرانی رژیم درصحنه حضور داشتند.
مردم ما در این قیامها بسیج سیاسی و امنیتی و نظامی و کارزار جنگ روانی خامنهای را نقش برآب کردند. بسیجی که از یک سال پیش با اعدام پیدرپی زندانیان سیاسی بویژه اعضای سازمان مجاهدین و دیگر تدابیر سرکوبگرانه شروع کرده بود تا به گفته خودش« فتنه» را مهار کند.
این قیامها نشان داد که ملاها در فاز پایانی خود بسر میبرند.
تازهترین گواه این واقعیت حذف رفسنجانی از ریاست خبرگان است که به دستور خامنهای صورت گرفت. این یک جراحی اجتناب ناپذیر در درون رژیم بود که محصول قیامهای مردم ایران است. تحولی که ولایت خامنهای را در درون نظامش به کلی بیاعتبار میکند و سرنگونی تمامیت رژیم را سرعت میبخشد.
المجله: آیا مقاومت ایران در میان نیروهای مسلح و دیگر دستگاههای مهم رژیم کانالهای ارتباط محرمانه دارد؟
کثرت هواداران مقاومت در طیفهای مختلف اجتماعی و در بالاترین سطوح حکومتی دسترسی به اسرار اتمی ملایان را امکان پذیر کرده است.این هواداران در میان تکنوکراتها، نیروهای نظامی، و حتی دفاتر رهبری کننده حضور دارند و منبع لایزالی برای مقاومت فراهم کردهاند که قدرت های بزرگ جهان هم از آن بیخبرند.حامیان مقاومت در داخل ایران برای به دست آوردن این گزارشها، بهای سنگینی پرداختهاند. چون اغلب خود را به خطر انداختهاند و این به قیمت دستگیری، شکنجه و اعدام و یا از دست دادن شغل و بعضاً ترک ایران بوده است.
بعد از افشای سایتهای نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲، ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم، کنترلهای خود حول مراکز اتمی را شدت بخشیدند. اما از آن موقع تا امروز، یعنی ظرف ۹ سال گذشته، دهها مرکز و پروژه اتمی دیگر رژیم توسط مقاومت برملا شده است.
پس از هرکدام از این افشاگریها، یک بحران امنیتی در درون رژیم ملایان شکل میگیرد. پس از افشای مرکز تولید کلاهک اتمی در فوریه ۲۰۰۸ ملایان دست به نقل و انتقال بزرگی زدند و مرکز وزارت دفاع را به جای دیگری بردند.
همچنین باید به افشاگری بینظیر این مقاومت درباره نفوذ نیروی تروریستی قدس در عراق اشاره کنم که اسامی و مشخصات ۳۲ هزار تن از حقوقبگیران سپاه قدس در عراق را فاش کرد.
رأی مردم
اگر در ایران به قدرت برسید، شما که به دمکراسی و حقوق بشر دعوت میکنید آیا با دشمنان سابق خودتان تعامل خواهید کرد یا سیاست حذف و ریشه کنی اجرا خواهید نمود؟
ـایرانی که مقاومت ما آرزو دارد و برای آن تا به حال ۱۲۰ هزار نفر از اعضای این مقاومت جان خود را فدا کرده، یک جمهوری پلورالیست مبتنی بر آراء مردم است که آزادی احزاب و اجتماعات, آزادی بیان و مذهب و ممنوعیت سانسور و تفتیش عقاید در آن تضمین داشته باشد و بیانیه جهانی حقوق بشر در آن باجرا در بیاید. در این ایران پیروان هیچ دینی در برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی بر پیروان دین دیگر برتری نخواهند داشت و هیچکس بخاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین امتیاز یا محرومیتی نخواهد داشت.
باید یادآوری کنم که مقاومت ایران حتی نسبت به عوامل رژیم که در نبردهای ارتش آزادیبخش ملی ایران به اسارت در میآمدند، رفتاری به غایت انسانی و بر اساس پیام عفو و رحمت حضرت محمد(ص) داشت. به طوری که همه آنها را پس از رسیدگیهای بسیار آزاد کرد و به ایران فرستاد. در حالی که درست در همان ایام خمینی به قتل عام زندانیان ما مشغول بود.
آنچه مهم است گسترش برادری و دوستی بین آحاد مردم در ایران است زیرا ملاها طی ۳۲ سال گذشته مرگ و خشونت و غم و اندوه و تفرقه و دشمنی به ارمغان آوردهاند. بنابراین مشکل کسانی نیستند که با ما مخالفت یا دشمنی داشتهاند، بلکه هر کس در جنایتهای بزرگ علیه مردم ایران دست داشته است می بایست در محاکم عادلانه و علنی با حضور ناظران بین المللی محاکمه شود.
المجله: موضع شما در قبال برنامه اتمی ایران چیست آیا شما با غنی سازی در داخل موافقید یا با پیشنهاد غنی سازی در خارج؟
فعالیت غنی سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آنها به تسلیحات کشتار جمعی کمک میکند.
میدانید که این رژیم به مدت هجده سال به طور پنهانی در حال تأسیس مراکز غنی سازی و تهیه مواد و تجهیزات مورد نیاز آن بود. جهان فقط هنگامی متوجه این فعالیتها شد که در سال ۲۰۰۲ مقاومت ایران سایتهای سری «نطنز» و «اراک» را فاش کرد.
ملاها برنامه اتمی را ـ چنان که رفسنجانی هنگام ریاست جمهوریاش بیان کرد ـ برای بقای نظام خود میخواهند. نظام ولایت فقیه تنها با سرکوب جامعه و تروریسم و برنامه اتمی میتواند سرپا بماند.
روشن است که ملاها میخواهند از سلاح اتمی به عنوان یک ابزار ارعاب برای نفوذ و سلطه خود در کشورهای منطقه استفاده کنند.
المجله: در دهه نود یک نزدیکی با کشورهای همسایه وجود داشت سپس با آمدن احمدی نژاد این روابط تیره شد. در صورتی که شما زمام امور را در دست بگیرید ، سیاست شما در رابطه با کشورهای همسایه چیست؟
سیاست ما با کشورهای برادر و همسایه بر اساس حسن همجواری و برادری و صلح است. ما مصمم هستیم به دشمنی که رژیمهای شاه و خمینی در ۷۰ سال گذشته با کشورهای منطقه از جمله عراق و سعودی دامن میزدهاند برای همیشه پایان داده شود.
تا آنجا که به کشورهای همسایه و عربمان بر میگردد، روابط برادرانه و دوستانه با ملت ایران باید از همین حالا با دوری جستن از این رژیم که بدترین دشمن مردم ایران و همه مردم منطقه است، پایه گذاری شود.
المجله: واکنشهای بینالمللی را نسبت به فعالیتهایی که ایران برای تغییر شاهدش هست. را چگونه ارزیابی میکنید؟
واکنش دولتهای غرب که عمدتاً ملاها را از سرکوب اعتراضها برحذر داشته یا آن را محکوم کردهاند، گام مثبتی است. اما بسیار ناکافی است. دولتهای غربی تاکنون از راه مماشات با رژیم در بقاء آن و استمرار سرکوب کمک کردهاند. حالا اگر میخواهند این گذشته تلخ را پشت سر بگذارند باید گامهای مادی و قاطعی بردارند. یکی از این گامها تعلیق روابط با رژیم برای واداشتن آن به توقف اعدامها و دستگیریهاست. گام دیگر ممنوع کردن خرید نفت از این رژیم است.
من به آنها توصیه میکنم که بیم و نگرانی از واکنشهای رژیم را کنار بگذارند و در کنار مردم ایران قرار بگیرند. این فقط به سود مردم ایران نیست ، بلکه قویاً به سود کشورهای منطقه نیز هست.
المجله: اوضاع کنونی اپوزیسیون ایران در کمپ اشرف در عراق چگونه است؟
اشرف که ۳۴۰۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای میدهد، امروز سمبل مقاومت علیه ملاهاست. چه برای مردم ایران چه برای مردم منطقه.
بسیاری از ساکنان اشرف، فارغالتحصیلان دانشگاههای اروپا، کانادا، آمریکا و ایراناند یا زندانیان سیاسی در همین رژیم و حتی بسیاری از زندانیان سیاسی زمان شاه. در میان آنها هزار زن مجاهد و مسلمان هستند که هر یک سوابق مبارزاتی درخشانی دارند.
یکی از اولویتهای رژیم ایران در جریان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نابودی مجاهدین بود. در یک معامله سه جانبه بین آمریکاو انگلیس و رژیم ایران، که بعدا رسانه های آمریکایی آن را فاش کردند، آمریکا و انگلستان متعهد شدند در جریان جنگ، اشرف و دیگر پایگاههای مجاهدین در عراق را بمباران کنند و متقابلا رژیم ایران قول داد که در عراق مداخله نکند. البته طرف آمریکایی به قولش عمل کرد و رژیم به عکس دخالتهای خودش را تشدید کرد. در جریان این بمبارانها دهها تن از مجاهدان از جمله زنان کشته و مجروح شدند. این در حالی بود که مقاومت ایران قبل از شروع جنگ به آمریکا و انگلستان و سازمان ملل اطلاع داده بود که هیچ دخالتی در جنگ ندارد و حضورش در عراق صرفا بخاطر مبارزه علیه فاشیسم دینی حاکم برایران است.
بعد از جنگ آمریکا و نیروی چند ملیتی و سازمان های بین المللی اذعان کردند که ساکنان اشرف شهروندانی تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و بر همین اساس و بر اساس توافق دو جانبه با ساکنان اشرف، نیروهای آمریکایی حفاظت ساکنان اشرف را بر عهده گرفتند.
اما متاسفانه نیروهای آمریکایی در ابتدای سال ۲۰۰۹ در یک اقدام کاملا غیر قانونی حفاظت اشرف را به نیروهای عراقی که تحت نفوذ کامل رژیم ایران هستند، تحویل دادند.
از آن زمان تا کنون دولت و نیروهای عراقی بدرخواست رژیم ایران فشار و محاصره و اقدامات سرکوبگرانه ساکنان اشرف را شروع کردند که مستمرا و تا به همین امروز ادامه یافته و تشدید شده است.
المجله: پیشنهاد شما برای حل مساله اشرف چیست؟
ما فکر میکنیم که آمریکا و سازمان ملل چه از نظر بین المللی و چه از نظر اخلاقی و سیاسی مسئولیت مشخصی در قبال حفاظت ساکنان اشرف دارند. ما خواهان استقرار تیم ناظر دائمی ملل متحد در اشرف و حفاظت این تیم توسط نیروهای آمریکایی هستیم. این موضوعی است که من بارها مقامات ملل متحد و مقامات آمریکایی را نسبت به چنین پیشنهادی مطلع کرده ام. علاوه بر این ما خواهان این هستیم که آمریکا و سازمان ملل و دیگران به وظیفه خود عمل نموده و از دولت عراق بخواهند که هر چه سریعتر و بلادرنگ بلندگوها را جمع کرده و به شکنجه روانی ساکنان پایان دهد و دسترسی آزادانه ساکنان به خدمات پزشکی را تامین کنند.
المجله: در پایان رئیس جمهور در تبعید ایران به کشورهای عربی و جهان چه میخواهد بگوید؟
پیام من از جانب مقاومت ایران و از جانب مردم ایران که در ماههای فوریه و مارس با شعار سرنگونی رژیم ولایت فقیه در سراسر ایران قیام کردند، این است که زمان همبستگی و حمایت از ملت ایران و فاصله گرفتن از رژیم ایران فرا رسیده است.
امروز مردم در سراسر ایران برای آزادی و دمکراسی بپا خواسته اند و خواهران و برادران شما, اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف در مقابل این رژیم ضد اسلامی و ضد انسانی و بنیاد گرایی صادراتی شان به عراق ایستادهاند.
ملاهای ایران زیر پرده دین میخواهند تروریسم و بنیاد گرایی را به جهان عرب صادر کنند و با دستیابی به بمب اتمی هژمونی خود را بر منطقه تحمیل نمایند.
آنها با تمام قوا تلاش میکنند شرایطی را که پس از قیامها و موج تغییر در خاورمیانه و شمال آفریقا پیش آمده، به سود خود مصادره کنند و با دست بازتری بنیاد گرایی و تروریسم را به آنجا صادر کنند.
این رژیم ولایت فقیه است که مانع از به ثمر رسیدن نتیجه طبیعی انتخابات عراق شده و تلاش میکند کماکان بر حاکمیت آن کشور تسلط داشته باشد. این ملاهای ایراناند که سرنوشت لبنان را گروگان تروریسم و سلطهطلبی خود کردهاند. ماجرای ساقط شدن دولت ائتلافی لبنان طرحی بود که به دستور خامنهای اجرا شد. و همین رژیم است که بخشی از فلسطین را تحت نفوذ خود درآورده با ممانعت از صلح عادلانه و پایدار، افراطیگری را دامن زده است.
پیام ما به خواهران و برادرانمان در مصر و تونس، کما این که به قیام کنندگان در سایر کشورها، این است: از قاتلان جوانان و نوجوانان ایران بر حذر باشید. این رژیم، بدترین دشمن اسلام و مسلمانان است. گردباد سیاهی است که جز مصیبت و پریشانی برای مردم این منطقه چیزی نیاورده است. اما یقین کنید که به یاری ملت ایران آن را از اریکه قدرت به زیر خواهیم کشید.
مبارزه شما به یمن خونها و رنجهایتان به ثمر میرسد. به شرط این که آن را از این بلیه شوم در امان نگهدارید.
با استقرار دمکراسی در ایران, بساط تروریسم و بنیاد گرایی و افراطی گری از منطقه رخت بر میبندد و اسلام از اسارت دین فروشان رها میشود و برادری و اخوت بین شیعه و سنی و مسلمان و غیر مسلمان برقرار میشود.
پایان رژیم آخوندی در ایران بشارت پایان دشمنی, خصومت, تروریسم و قشری گری در این منطقه خواهد بود, و این روزی مبارک برای مردم ایران و ملتهای عربی و اسلامی است.
رئیس سابق اف بی آی: چرا دولت آمریکا از تعقیب عاملان انفجار برجهای خُوبر جلوگیری کرد؟
در یک کنفرانس دو حزبی که روز ۲۶ اسفند۸۹ (۱۷مارس۲۰۱۱)، در کنگره آمریکا، در سالن کَنون کاکِس مجلس نمایندگان، برگزار شد، شماری از شخصیتهای برجسته از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا، نمایندگان ارشد کنگره و مقامات دولتهای کلینتون، جرج بوش و باراک اوباما، در باره قیام ایران و سیاست آمریکا در قبال ایران، سخنرانی کردند.
در این کنفرانس که به مناسبت آغاز سال نو ایرانی، تحت عنوان «ایران برای آزادی قیام میکند: چشماندازهای سیاست آمریکا»، برگزار شد، آقای لوییس فری، رئیس سابق اف. بی. آی ( اداره تحقیقات فدرال آمریکا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱)، در یک شهادت بی سابقه، پرده از مماشات مقامات دولت کلینتون و وزیر خارجه وقت این دولت (مادلین آلبرایت)، با دولت خاتمی برداشت.
لوئیس فری در این کنفرانس جزئیات گفتگوهای کاخ سفید، و وزارت خارجه آمریکا را برای متوقف کردن تحقیقات اف بی آی و جلوگیری از پیگرد قضایی عاملان حمله به برجهای خُوبر در عربستان، که فرماندهان ارشد سپاه پاسداران هدایت آن را به عهده داشتند و ۱۹ آمریکایی در آن کشته شدند، تشریح کرد.
لوئیس فری در بخشی از سخنان خود گفت: (بعد از روی کار آمدن خاتمی)، «در کاخ سفید باوری حکمفرما بود که رژیم مدره جدیدی به قدرت رسیده بود و فرصت مناسبی برای آمریکا ایجاد شده که حسن نیت خود را نشان داده و شاخه زیتونی به گروه حاکم پیشنهاد کند. در ژوئن ۱۹۹۳ به ناگهان تغییر برجستهیی در سیاست خارجی آمریکا نسبت بهرژیم ایران مشاهده شد. طنز تاریخ این است که این امر درست چند هفته بعد از حمله به برجهای خبر صورت گرفت که طی آن ۱۹سرباز آمریکایی در یک عملیات حزبالله که از استان شرقی عربستان آمده بود کشته شدند».
رئیس سابق اف بی آی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «بگذارید بگویم که من در طول فعالیتم در واشینگتن لحظات غریبی داشتهام اما این لحظه شاید عجیبترین آن لحظات محسوب میشد. من به مشاور امنیت ملی گفتم این عملیات توسط سپاه پاسداران انجام شده و تمامی حقایق و شواهدی که برای شما برشمردم در اختیار او قرار دادم. او نگاهی به من انداخت و پرسید چه کسی از این موضوع اطلاع دارد؟ جواب دادم ۵۰ افسر اف.بی.آی، وزیر دادگستری ایالات متحده و جنابعالی.
عکسالعمل این بودکه برای پاسخگویی به جمهوریخواهان در کنگره آماده شویم».
متن سخنرانی لوئیس فری از این قرار است:
بسیار مفتخرم که در کنار شمار زیادی از همکاران برجسته و در بین دوستان بسیار عزیزم حضور پیدا کنم تا برخی نظرات را با شما در میان بگذارم. امروز روزی است که توأم با امید است و درعینحال ما سال نو ایرانی را جشن میگیریم و یاد تمامی شهدا، این دانشجویان جوان که تاثیری که روی شما تاثیر میگذارند، تاثیر یک عمر است و نمادی از شجاعت، شرف و تعهد هستند را گرامی میداریم. همانطور که رئیس کنفرانس گفت، زنان ایران نهتنها در صحنه علنی جنبش و در خط مقدم، بلکه در پشت صحنه هم قهرمانان و رهبران آن بودهاند.
برخی منتقدین میگویند که سیاست خارجی ما کمی از شتاب وقایع عقب افتاده و از انقلاب یاسمین عقب است و قدری از مصر عقب هستیم. نقطهیی که ما در آن هستیم موضوع مباحث طولانی است شاید با مقداری سردرگمی.
در جریان وقایع شگفتآوری که قاضی موکیزی در رابطه با آنها سخن گفت، یکی از رهبران دنیا گفت که وقتی دشمن از نیروهای امنیتی خود برای ایجاد رعب و وحشت در قلب شما استفاده میکند هراس به دل راه ندهید. شما از این افراد که برای خدمات خود پول دریافت کردهاند نیرومندترید.
وینستون چرچیل روزی گفت آمریکاییها تنها وقتی بهترین راه را برمیگزینند که تمام راههای ممکن دیگر را آزمایش کردهاند. ۱۴سال زمان بسیار طولانی است که صرف بررسی حقایق شود. ما میدانیم که وزارت امور خارجه از ماه اوت که دادگاه استیناف در همین واشینگتن به آن گفت که حق دفاع مجاهدین را نقض کردهاید و در رابطه با آن برخلاف قانون اساسی عمل کردهاید باز هم مشغول بررسی حقایق بوده است.
در رابطه با مجاهدین، ما ۱۴سال است که عقب هستیم. و این مدت اشتباه مرتکبشدن در پرتو حقایق بسیار طولانی است و فکر میکنم همانطور که قاضی پو گفت مدارک را به ما نشان دهید. به من شواهدی را نشان دهید که ثابت کند نام مجاهدین باید در لیست قرار گیرد. هیچگونه شواهدی از این نوع وجود ندارد. من دیشب بر روی سایت گوگل تحقیق میکردم. برخی اوقات وکلایی که مشغول آمادهکردن کیس خود هستند مایلند بدانند در دو طرف قضیه چه کسانی قرار گرفتهاند و مخصوصاً چه کسی در طرف او نیست. خیلی جالب است من تحقیقات نسبتاً جامعی انجام دادم و فرزند ده سالهام هم به من کمک کرد بنابراین میدانم که درست کار کردم. من هیچ کسی را جز رژیم ایران نیافتم که مخالف لغو نامگذاری مجاهدین باشد. شما میتوانید از این امر بهنتیجه خاصی برسید.
موضوع بحث امروز صبح بسیار جدی است. بسیار حائز اهمیت است و همانطور که یکی از سخنرانان گفت باید به یک تصمیم فوری راه ببرد. ما میدانیم که بوروکراسی آهسته حرکت میکند. من سالیان سال هدایت شاید یکی از بزرگترین بوروکراسیهای جهان را برعهده داشتم. اما در نقطهیی تصمیمات باید گرفته شوند و حقایق باید صحت و سقم آنها را اثبات کنند. به عقیده ما مطلقاً هیچگونه شواهد معتبری در مطالب محرمانه وجود ندارد که ادامه نامگذاری سازمان مجاهدین در لیست را توجیه کند. برعکس تمامی شواهد علیه این نامگذاری میباشند.
خانمها و آقایان، ما با یک موضوع خیلی پیچیدهیی مواجه نیستیم. رشتههای حقایق در این زمینه با مسائل پیچیده و نامعلوم سیاست خارجی تنیده نشده است. موضوع این است که آیا این سازمان طبق قانون یک سازمان تروریستی است یا خیر. کاری که وزیر امور خارجه کلینتون و رئیسجمهور اوباما باید سریعاً انجام دهند این است که امیدواریم مجاهدین را از لیست خارج کند، قهرمانان اشرف را تحت حفاظت قرار دهد و اطمینان حاصل کند که ما حامی آزادی در ایران هستیم و ساکت نماندهایم. ما با سکوت خود ارتکاب کشتار توسط رژیم را تسهیل میکنیم. دو هفته پیش رژیم درحالیکه دانشجویان و جوانان را در تهران به تیر میبست در روزنامههایش نوشت که حتی آمریکا هم مجاهدین را بهعنوان یک سازمان تروریستی میشناسد و این افراد هم به وضوح با این سازمان تروریستی همکاری میکنند. ما با سکوت خود و ادامه نامگذاری مجاهدین تبلیغ و گسترش تروریسم را تشویق و تسهیل میکنیم. در سال ۲۰۰۹، مشاور امنیت ملی وقت عراق که در رابطه با اشرف مسئولیت داشت، اظهار کرد نیتی در کار است تا زندگی را برای ساکنان اشرف غیرقابل تحمل کنند. همان افراد اکنون مسئول حفاظت از اشرف میباشند. در فوریه ۲۰۰۹، خامنهای علنا از یک توافقنامه با مالکی پرده برداشت که طبق آن خواستار از بینبردن اشرف شد و در عینحال زبان بهشکایت گشود که عراق در این رابطه خیلی کند عمل میکند.
نقطه آغاز این وقایع چه بود؟ در سال۱۹۹۳ این سازمان به عنوان گروه تروریستی نامیده شد. آنچه در آن زمان میگذشت بسیار شناخته شده است و به چرایی تکرار این اشتباه، که واقعاً اشتباه هم هست، مربوط میشود. در کاخ سفید باوری حکمفرما بود که رژیم مدره جدیدی به قدرت رسیده بود و فرصت مناسبی برای آمریکا ایجاد شده که حسن نیت خود را نشان داده و شاخه زیتونی به گروه حاکم پیشنهاد کند. در ژوئن ۱۹۹۳ به ناگهان تغییر برجستهیی در سیاست خارجی آمریکا نسبت بهرژیم ایران مشاهده شد. طنز تاریخ این است که این امر درست چند هفته بعد از حمله به برجهای خبر صورت گرفت که طی آن ۱۹سرباز آمریکایی در یک عملیات حزبالله که از استان شرقی عربستان آمده بود کشته شدند.
بعد از تحقیقات اف.بی.آی، که رئیسجمهور دستور آن را داده بود، روشن شد که بمبگذاران توسط سپاه پاسداران در دره بقاع آموزش دیده بودند و سفارت رژیم در دمشق به آنها پاسپورت داده بود و ژنرال شریفی که یک ژنرال ارشد سپاه پاسداران بود، به بمبگذار اصلی ۲۵۰ هزار دلار پول نقد داد تا عملیات را به انجام برساند. صدها تن در این واقعه مجروح شدند. شهروندان عربستان در پارکی که آن طرف خیابان بود کشته شدند. این یکی از بدترین انواع تحریک جنگی و عمل تروریستی علیه آمریکا بود که توسط رژیم فعلی در تهران صورت گرفت. بنابراین ما در اف.بی.آی تحقیقات را آغاز کردیم و به ما دستور داده شد که همه جا را بگردیم، دستوری که برای یک افسر پلیس بسیار روشن است. بنابراین ما تحقیقات بسیار جامع خود را آغاز کردیم و بعد از مدت طولانی و پس از روبهرو شدن با مقدار زیادی مقاومت در کاخ سفید ما صراحتاً بگویم بهشواهدی رسیدیم که برای شما مختصراً توضیح دادم. تنها جاییکه ما دارای حمایت در واشینگتن بودیم نزد ژنرال شلتون بود و این تنها جایی بود که ما در واشینگتن حمایت دریافت کردیم.
بالاخره ما این شواهد را نزد مشاور امنیت ملی آمریکا بردیم. بگذارید بگویم که من در طول فعالیتم در واشینگتن لحظات غریبی داشتهام اما این لحظه شاید عجیبترین آن لحظات محسوب میشد. من به مشاور امنیت ملی گفتم این عملیات توسط سپاه پاسداران انجام شده و تمامی حقایق و شواهدی که برای شما برشمردم در اختیار او قرار دادم. او نگاهی به من انداخت و پرسید چه کسی از این موضوع اطلاع دارد؟ جواب دادم ۵۰ افسر اف.بی.آی، وزیر دادگستری ایالات متحده و جنابعالی.
عکسالعمل این بودکه برای پاسخگویی به جمهوریخواهان در کنگره آماده شویم.
این موضوع فراحزبی نیست اما یک برآورد بسیار روشنی است که نشان میدهد چرا ما در این موقعیت مسخره هستیم و چرا مجاهدین نامگذاری شدهاند. در آن زمان وزیر امور خارجه مرا احضار کرد و به من گفته شد کشتیگیران ایرانی شکایت میکنند چراکه افسران اف.بی.آی از آنها عکس و اثر انگشت میگیرند. من گفتم علت شکایت آنها را میفهمم اما میدانید چرا این کار را میکنیم؟ پاسخ این بود که خب باید به هر حال این اقدامات را متوقف کنید چراکه شما رژیم را اذیت میکنید. من گفتم خانم وزیر ما به این نتیجه رسیدهایم که در آن تیمهای کشتی مأموران وزارت اطلاعات رژیم قرار داده میشوند که یکی از آنها در فرم نیست و خارج از روال است. وی مامور وزارت اطلاعات است و با عکسبرداری و گرفتن اثر انگشت آنها، مانع فعالیت آنها میشویم. این موضوع بزرگی بود. حقیقت این بود که دولت آمریکا با حسن نیت قصد داشت مشوق گفتگو و رابطه بهتر با رژیم ایران باشد. این اقدام همانطور که قاضی موکیزی گفت شکست خورد و در دولت بعدی هم شکست خورد دولتی که ما در آن فکر می کردیم با ادامه لیستگذاری مجاهدین و معامله با رژیم در این زمینه، رژیم حملات با بمبهای کنارجادهیی علیه سربازان آمریکایی را کاهش خواهد داد. اما این هم صورت نگرفت. در حقیقت افزایش هم پیدا کرد.
اگرچه این مسأله فراحزبی است، اما باید کاری در مورد آن صورت گیرد. آخرین موضوعی که میخواهم در مورد آن صحبت کنم، راستی وقتی نام سازمان مجاهدین در لیست گنجانده شد ما قرار بود که در قبال آن پاسخ بدهیم. این تنها سازمانی بود که از اف.بی.آی خواسته شد که در مورد آن تحقیق کند، درحالیکه ما حتی هیچ افسر اف.بی.آی را نیز به این گروه اختصاص نداده بودیم چون آنها را تهدید نمیدانستیم.
در رابطه با حکم دادگاه استیناف، قاضی موکیزی صحبت کرد. دادگاه تمامی حقایقی را که دولت برای توجیه ادامه نامگذاری مجاهدین در اختیار آن قرار داد تحت بررسی قرار داد. اما این دادگاه راضی نشد. در حقیقت، قضات این موضوع را به وزیر ارجاع دادند و گفتند که وزیر حق دفاع شاکی یعنی نماینده سازمان مجاهدین را نقض کرده است؛ حقوقی که در احکام قبلی دادگاه به آنها اذعان شده بود.
اگر به بیان حکم و شیوهیی که این پرونده به دادگاه استیناف ارائه شد نگاه کنید میبینید که دولت در واقع متناوباً بهپرونده خود مطالبی اضافه میکرد، یعنی دو بار مطالب اضافی را بهپرونده خود افزود که قبلاً محرمانه بودند. اینها هم موجب رضایت دادگاه نشدند چون در زمره حقایق نبودند و ربطی به این موضوع نداشت که آیا این سازمان مرتکب فعالیتهای ترروریستی میشد یا خیر. وزارت امور خارجه بیانیه شگفتانگیزی را صادر کرد. این چیزی است که این وزارتخانه هنگام ارائه توضیحات در رابطه با شواهد خود به دادگاه گفت: ما هیچ ابزاری برای تدقیق منابع نامبرده شده یا نشده خود نداریم و نمیتوانیم هیچ قضاوتی در رابطه با اینکه آیا مطالب پیش روی وزیر صحت دارد یا ندارد انجام دهیم.
بنابراین در جواب سؤال قاضی پو که پرسید شواهد کجاست باید گفت که هیچ شواهدی وجود ندارد. اگر این شواهد محرمانه است شیوهیی وجود دارد که آنها را در اختیار دادگاه قرار داد اما در این مورد هم دادگاه راضی نشد. بنابراین روشن است که وقت آن رسیده که تصمیم صحیح را گرفت. ما اطمینان داریم که وزیر این تصمیم صحیح را بسیار بسیار سریع اتخاذ خواهد کرد. خیلی متشکرم.
جشن نوروزی در شهر کلن - آلمان
به دعوت شورای ایرانیان شهر کلن ،هواداران شورای ملی مقاومت ایران ،به مناسبت فرارسیدن سال یکهزار و سیصد نود خورشیدی، در روز شنبه ششم فروردین؛ مراسم جشن و سرور نوروزی با حضور یاران مقاومت بر گزار گردید. در ابتدا پیام و شادباش حاضران به قیام آفرینان میهن و اشرفیان دلاور و رهبری مقاومت قرائـت شد و زادروز بانوی هنر آواز ایران زمین که با میلاد بهار مصادف است ،گرامی داشته شد و سروده ای از شاعر مقاومت ؛آقای حمید نصیری با نام هدیه در ستایش خنیاگر آزادی : « مرضیه »توسط آقای محمد بهروزی دکلمه گردید،اقایان جواد کیان خواه و مجید باقری در قسمتی از این سرور نوروزی اقدام به اجرای همنوازی تنبک و دف نمودند که با استقبال حاضرین روبرو شد.
میهمانان با باشیریتی و آجیل وشام مورد پذیرایی قرار گرفته و همگی با آرزوی برپایی جشن پیروزی بر نظام پلید ولایت فقیه،در خاک میهن یاد تمامی جانباختگان راه آزادی وطن را گرامی داشتند.تراته های نوروزی به ویژه آثار ماندگار بهاریی « بانومرضیه » دست مایه دست افشاتی و پایکوبی حامیان مقاومت در این جشن نوروزی بود.
سی و پنجمین روز تحصن ایرانیان حامی مقاومت درمقابل لانه جاسوسی رژیم در پاریس
روز یکشنبه ۲۷ مارس برابر با ۷ فروردین، سی وپنجمین روز تحصن ایرانیان حامی مقاومت ایران درحمایت از مبارزه قهرمانانه مردم دلیرایران درمقابل سفارت جورو جنایت رژیم ملاها درپاریس برگزارشد.
در این تحصن ایرانیان حامی مقاومت ایران وخانواده های مجاهدین وتعدادی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران حضورداشتند.
درجلوی جمعیت این شعار دردست متحصنین بود :
با عزم حداکثر با جنگ صدبرابر درراه آزادی می جنگیم تا پایان
متحصنین شعارمیدادند :
تنها ره رهایی نبرد صدبرابر
دراین برنامه تعدادی از شهروندان سایرکشورهابا امضای بیانیه ای از قیام مردم ایران حمایت کردند
انتقال چند شهروند بازداشتی درچهارشنبه سوری، به زندان مهاباد
چند شهروند بازداشتی در چهارشنبهسوری مهاباد به زندان این شهر منتقل شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، نام چند تن از این شهروندان جمال اسماعیل زاده، علی (زانیار) بهروز، سامان لاوی و مژده حسینی اعلام شده است. لازم به ذکر است علت دستگیری این افراد تاکنون از سوی مقامات قضایی شهر عنوان نشده است.
گفتنی است چند شهروند دیگر نیز در مهاباد در شب چهارشنبه سوری، به نامهای خضر سید خلیل پور، یحیی ابوبکری، یوسف محمدی و قادر قادری توسط نیروهای حکومتی بازداشت و روانه زندان شده بودند.
Thursday, March 24, 2011
خانم رجوی از انتصاب گزارشگر ویژه استقبال میکند و خواهان ارجاع پرونده به شورای امنیت است
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، از تصویب قطعنامه شورای حقوقبشر درباره نقض حقوقبشر توسط رژیم آخوندی و انتصاب گزارشگر ویژه در این مورد استقبال نمود و آن را نشانه روشنی از بیداری جامعه جهانی در مورد نقض سیستماتیک و شدید حقوقبشر در ایران خواند. در سال ۲۰۰۲ در چارچوب سیاست مماشات با فاشیسم دینی حاکم بر ایران، دستورکار گزارشگر ویژه حقوقبشر درباره ایران که از سال ۱۹۸۴ تصویب شده بود، تمدید نشد.
خانم رجوی تأکید کرد تصویب مجدد گزارشگر ویژه، یک اذعان آشکار بینالمللی به این حقیقت است که بربریت و سبعیت بخش تفکیک ناپذیر رژیم حاکم بر ایران است که بویی از حقوقبشر و اصول جهانشمول آن نبرده است. دوران چشم بستن به نقض حقوقبشر در ایران به پایان رسیده است.
وی ابراز امیدواری کرد با انتصاب گزارشگر ویژه، ابعاد واقعی نقض حقوقبشر در ایران به اطلاع جامعه جهانی برسد. چیزی که تاکنون رژیم ملایان با توسل به ارعاب، سرکوب، و مجازات فعالان حقوقبشر از آن ممانعت کرده است.
خانم رجوی تأکید کرد مقاومت ایران آماده هرگونه همکاری با گزارشگر ویژه برای دستیابی به وضعیت حقوقبشر در ایران است.
وی افزود زمان آن رسیده است که پرونده نقض حقوقبشر در ایران به شورای امنیت مللمتحد ارجاع شود و سردمداران رژیم و مسئولان اعدام و کشتار و نقض حقوقبشر مورد تحریم قرار گرفته و بهخاطر جنایت علیه بشریت در دادگاه بینالمللی محاکمه شوند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
4فروردین ۱۳۹۰ (24مارس ۲۰۱۱)
ثبت یک ستاره به نام اشرف در بانک اطلاعاتی جهانی ستارهها
در ارجگذاری به پایداری اشرف، حامیان مقاومت ایران، ستارهیی را در بانک اطلاعاتی جهانی ستارهها، بهنام شهر اشرف و سازمان مجاهدین خلق ایران ثبت نمودند.
این ستاره که دارای مشخصات دقیق ستارهشناسی میباشد، برای اولین بار در 6سپتامبر ۱۹۶۵ توسط رصدخانه دولتی ایالات متحده آمریکا رویت و توسط انستیتوی ستارهشناسی اسمیت سونیا، ثبت شده است.
این ستاره به نام «شهر اشرف» و مجاهدین خلق ایران، در بانک اطلاعات جهانی ستارهها، نامگذاری گردیده است.
شورای حقوق بشر ملل متحد تعیین گزارشگر ویژه برای حسابرسی از نقض حقوقبشر توسط رژیم ایران را تصویب کرد
فراخوان به شرکت در مراسم چهلم دانشجوی شهید، محمد مختاری
پنجشنبه، ۴ فروردین ۱۳۹۰، عصر روز پنجشنبه مراسم چهلم دانشجوی شهید محمد مختاری در بهشت زهرا تهران برگزار خواهد شد.
بنابر این گزارش، مراسم چهلم این شهید ساعت ۳ بعدازظهر روز جمعه پنجم فروردین در قطعه ۲۴۹ بهشت زهرا تهران، ردیف ۸۳ برگزار میشود.
لذا، خانواده شهید محمد مختاری و دانشجویان دانشگاه آزاد شاهرود و سایر فعالین جبش آزادیخواهی مردم ایران مردم را به شرکت در این مراسم دعوت نمودهاند.
مجید مختاری برادر شهید محمد مختاری نیز با انتشار متنی با عنوان ”محمد تو تنها نیستی“... در صفحه فیس بوک خود، ”مراسم چهلم شهید محمد مختاری“ در ”روز جمعه ۵ فروردین، ساعت ۳ بعدازظهر قطعه ۲۴۹، ردیف ۸۳، قبر ۶“ اعلام نموده است.
دانشجوی شهید محمد مختاری از دانشجویان رشته مهندسی معدن در دانشگاه شاهرود بود که در جریان قیام مردمی روز ۲۵ بهمن در سال گذشته توسط مأموران لباسشخصی خامنهای جلاد بهشهادت رسید و هنگام شهادت ۲۲ سال بیش نداشت.
پدر شهید صانع ژاله رشوه ۷۵ میلیون تومانی رژیم آخوندی را رد کرد
گزارشات دریافتی خبر از تطمیع و تهدید خانواده شهید صانع ژاله از سوی دو مسئول بسیج و مخالفت پدر این شهید با پرداخت هرگونه رشوه و حقالسکوت میدهد، پدر شهید ۲۵ بهمن بعد از شهادت پسرش حقالسکوت ۷۵ میلیونی بسیج را رد کرده است. گزارشات دریافتی حاکی از این است که دو تن از مسئولان بسیج غرب کشور، بعد از شهادت صانع ژاله در تظاهرات ۲۵ بهمن، ۷۵ میلیون پول نقد برای پدر شهید صانع ژاله میبرند، که این پدر از قبول آن خودداری میکند.
این اتفاق در زمانی روی داده است که برادر بزرگتر صانع ژاله توسط نهادهای امنیتی بازداشت و در زندان بهسر میبرده است
صانع ژاله دانشجوی تئاتر دانشگاه هنر در روز ۲۵ بهمن در تهران به ضرب گلوله مستقیم نیروهای شبهنظامی بهشهادت رسید و قانع ژاله پس از ادعای رسانههای حکومتی مبنی بر بسیجی بودن برادرش در مصاحبه با رسانهها به تکذیب این موضوع پرداخت و به همین علت بازداشت شد.
بنابه این گزارش پس از رد رشوه ۷۵ ملیون تومانی، مسئولان بسیجی به تهدید این پدر پرداختند و از سرنوشت مشابه برادر بزرگتر با صانع ژاله ابراز نگرانی کردند که در جواب پدر صانع ژاله میگوید: یک پسرم در راهی که فکر میکرد درست است کشته شد و پسر دیگرم هم کاری را کرده که اعتقاد دارد درست است و هر هزینهای را هم میپردازد.
خانوادههای شهیدان راهپیماییهای اعتراضی بعد از خرداد ۸۸ تحت فشارهای شدید نیروهای امنیتی قرار گرفتند تا به تکذیب خبر شهادت در تظاهرات بپردازند یا در مصاحبههایی فرزندان و عزیزان خود را از حامیان حکومت جلوه دهند و علیه رهبران جنبش سبز اظهارنظر کنند. در همین راستا سایتها و خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت بارها به جعل مصاحبه از این خانوادهها پرداختهاند که با تکذیب ایشان روبهرو شده است.
گزارشگر ویژه تلاش مهم چندملیتی برای فراهم ساختن زمینه اجرای حقوقبشر در ایران
دیپلماتها و فعالان خود را برای چیزی که آن را یک تلاش مهم چندملیتی برای فراهم ساختن زمینه اجرای حقوقبشر در ایران میخوانند، آماده میکنند.
به گزارش سایت وزارتخارجه آمریکا ۳ فروردین سوزان ناسل، معاون دستیار وزیر امور خارجه برای سازمانهای بینالمللی، در روز ۱۵مارس در کنفرانسی در کاپیتول هیل گفت: ”ایران خود را بهعنوان مکانی که در آن وضعیت حقوق اساسی بشر رو به وخامت گذشته و خواستهای مردم پایمال شده، متمایز ساخته است. تلاشهای ما ظرف چند هفته آینده برای تعیین گزارشگر ویژۀ جدیدی در زمینه حقوقبشر در ایران نشاندهندۀ یکی از بلندپروازانهترین تعهدات این دولت تا این زمان در شورای حقوقبشر سازمان ملل در ژنو بهشمار میرود“.
رأیگیری ممکن است بهزودی تا ۲۴مارس برای پیشنهاد تعیین گزارشگری از سوی سازمان ملل بهمنظور بررسی اقدامات ایران در زمینه حقوقبشر صورت گیرد. ناسل گفت: ”این اقدام تلاشی برای خود نمایی یا مقابله جویی نیست بلکه گامی عملی است که ما امیدواریم به مرور زمان، منجر به ایجاد تغییراتی در آن کشور شود“.
اکثر فعالیت جامعۀ بینالمللی در ارتباط با ایران در سالهای اخیر بر برنامه هستهای ایران بوده است. دولت ایران نگرانیهای ابراز شده توسط ایالات متحده و سایر کشورها در مورد اینکه آن کشور خود را آمادۀ ساختن تسلیحات هستهای میکند رد کرده است.
بانی اصلی این پیشنهاد برای انتصاب بازرس ویژه کشور سوئد است. یوناس هافتسروم، سفیر سوئد در ایالات متحده، گفت که تلاش دیپلوماتیک در جبهۀ هستهای مهم است اما نباید تنها موضوع مورد بحث باشد. هافتسروم وضعیت حقوقبشر در ایران را ”بسیار ناراحت کننده“ خواند و بهخصوص به دو مورد: نبود آزادی اینترنتی و افزایش چشمگیر اعدامها، از جمله اعدام ”افرادی که فقط افکار خود را بیان کردهاند و نظرات مخالفشان را ابراز داشتهاند، اشاره کرد“.
هم هافستروم وهم ناسل در بارۀ مؤثر بودن شورای حقوقبشر سازمان ملل و تمایل اکثریت اعضای آن برای مسئول دانستن ایران ابراز نگرانی کردند. هافستروم گفت: ”با وجود این، این حقیقت همچنان بهجای خود باقی است، شورا مهمترین نهاد سازمان ملل برای محافظت از حقوقبشر است“.
نوسل گفت: ”ما میدانیم که اگر هم موفق شویم، یک گزارش تنها نمیتواند یک شبه باعث به وجود آوردن تغییراتی شود که ما امیدواریم شاهد آن باشیم، و تلاش ما به پایان نخواهد رسید. ما آنقدر ساده نیستیم که فکر کنیم که این قطعنامه یا هر حکم دیگری به خودی خود تحول ساز خواهد بود. دستیابی به تأثیر در زمینۀ اقدامات حقوقبشر فرایندی طولانی و پیچیده است. هیچ گزارش، بیانیه یا شخص واحدی نخواهد توانست گشایشی را که ما به آن امیدواریم محقق سازد“.
این وظیفه هر دولتی است که احترام کامل به حقوقبشر همه شهروندانشرا تضمین کند. این وظیفه نمیتواند به هیچ کس دیگری محول شود گزارشگر ویژه به بررسی شکایات در مورد محدودیتهای مربوط حقوقبشر میپردازد و حداقل سالی یک بار، گزارشهایی را به مجمع عمومی سازمان ملل و کمیسیون حقوقبشر ارائه میدهد. ناسل گفت: ”امکان دارد، حتی محتمل است، که ایران از دیدار گزارشگر سازمان ملل جلوگیری بهعمل آورد و اجازۀ دسترسی آن شخص را به این کشور ندهد. ما این را در کرۀ شمالی، برمه و سایر نقاط دیدهایم. اگر این اتفاق بیفتد، گزارشگر لازم است که برای انجام کارش، به شاهدان خارج از کشور اتکا نماید“.
ناسل گفت، ایران ”به سازمان ملل و نهادها وابسته به آن بهعنوان مکانی برای مشروعیت بخشیدن به [اعمال] خود و جاهطلبیهای هایش در جهت رهبری منطقهای و جهانی مینگرد“.
چشمانداز تصویب گزارشگر ویژه نامطمئن است. ناسل گفت، بعضی کشورها ”معتقدند که اقدام سازمان ملل علیه یک کشور باید تنها با رضایت کشور مربوطه صورت گیرد. موضع ما این است که نقض جدی حقوقبشر، به همۀ کشورها مربوطه میشود“.
هافستروم مطلب را به این شکل بیان میکند: ”این وظیفۀ هر دولتی است که احترام کامل به حقوقبشر همه شهروندانشرا تضمین کند. این وظیفه نمیتواند به هیچ کس دیگری محول شود. اما این مسئولیت جامعه بینالمللی است که به ارتقاء احترام به حقوقبشر یاری دهد، توجه را به وضعیتهایی که در آنها این امر رعایت نمیشود جلب کند و برای اجرای تمامی حقوقبشر تلاش کند تا استیفای این حقوق را به واقعیت مبدل سازد“.
فعالان حقوقبشر و ایرانی-آمریکاییهای فعال در این زمینه، این اقدام را مورد تحسین قرار دادهاند. سارا لی ویتسون، رئیس بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی گروه غیردولتی سازمان دیدهبان حقوقبشر گفت: ”من فکر میکنم که نقش گزارشگر ویژه برای مستند ساختن موضوع و تمرکز بر آنچه که در ایران اتفاق میافتد و وادار ساختن شورای حقوقبشر به رسیدگی به این وضعیت بسیار مهم است“. وی همچنین در کنفرانس کاپیتول که توسط شورای ملی ایرانی آمریکایی ترتیب داده شده بود، صحبت کرد.
نادر هاشمی، کارشناس ایران و استاد دانشگاه دنور، گفت که این اقدام موارد نقض حقوقبشر در ایران را ”در مرکز توجه جهانی“ قرار خواهد داد. و علی رضا نادر، تحلیلگر موسسۀ رند، گفت، ایرانیها از بابت فشار ایالات متحده و متحدان آن برای رعایت حقوقبشر مردم قدردان خواهند بود ”. من فکر میکنم که دولت ایران در برابر چنین فشاری بسیار آسیب پذیر است چون این کار میتواند مقداری از فشار هستهای را سبک سازد - حتی در داخل جامعه بینالمللی، بسیاری از کشورهای جنبش غیرمتعهدها ممکن است با اقدام هستهای ایران احساس همدردی کنند - اما من فکر میکنم حقوقبشر، بهخصوص با وجود آنچه که در حال حاضر در جهان در حال رخ دادن است، مسئلۀ کاملاً متفاوتی است “.
جف بارون
عضو هیأت تحریریه America. gov.
بهکارگیری نیروهای سرکوبگرانتظامی در مبارزه با اتهام آخوندساخته بدحجابی
به گزارش سایت حکومتی خبر آنلاین ۳ فروردین، «منتقدان وضعیت حجاب در جامعه هنوز معتقدند اقدام قابلقبول و موثری در این رابطه صورت نگرفته است. فهیمه حسنمیری: چند سالی است که نزدیک شدن به تابستان با بالا گرفتن بحثهای مربوط به مبارزه با بدحجابی همراه میشود. هرچند عدهیی مبارزه با بدحجابی را کاری فرهنگی قلمداد میکنند و معتقدند این وظیفه نهادهای فرهنگی است که با اعمال روشهای مختلف از بروز چنین پدیدهای در جامعه پیشگیری کنند، اما در کنار آن این باور وجود دارد که هنگام بروز و ظهور موارد و مصادیق بدحجابی در جامعه، نباید دست روی دست گذاشت و به کار فرهنگی اکتفا کرد بلکه باید از ابزارهای دیگر نیز استفاده کرد و از سایر نهادها کمک گرفت. یکی از این نهادها نیروی انتظامی است. در همین راستا این نیرو از سال ۸۵ با راهاندازی گشت عفاف، اقدامهایی سلبی را در مقابل این پدیده اجتماعی - فرهنگی آغاز کرد که گرچه در جلوگیری از رواج بیحجابی مطلق در جامعه بیتأثیر نبود ولی نتوانست تغییر جدی در فرهنگ عمومی ایجاد کند. …».
کنگره شورای ملی مقاومت ایران - انعکاس کنفرانس برلین
سایت سیاسی- خبری یوروپین سیرکل سهشنبه ۲۲مارس گزارشی از کنگره بیناللملی شورای ملی مقاومت ایران در برلین را این چنین منعکس کرد:
کنگره شورای ملی مقاومت ایران
بهار ایران آزاد
5هزار شرکتکننده در روز شنبه دریای رنگارنگی را تشکیل میدهند. با بنرهایی دور گردن، ”موج بنفش“ همبستگیش را با مقاومت ابراز میدارد. این مراسم بایستی آغازگر یک فاز نوینی باشد: بهار آزادی ایران.
ایران روی موج تحولات شمال آفریقا مجدداً بهپیش میرود تا خودش را از یوغ یک رژیم مذهبی و سرکوبش رها سازد.
مراسم ”خیزش برای دموکراسی و سیاست جدید ایران“ توسط شورای ملی مقاومت ایران که رئیسجمهورش مریم رجوی با شور و هیجان فراوان مورد استقبال قرار گرفت، برگزار گردید. از مدت ۲۰سال است که جنبش مقاومت برای دموکراسی و دولت سکولار ائتلافی در ایران مبارزه میکند. در کنار 4سازمان، همچنین مجاهدین خلق نیز، که یک چهره نظامی را بازتاب میدهد، به پارلمان در تبعید تعلق دارند. آنها از 2سال قبل حداقل توسط اتحادیه اروپا دیگر مورد ارزیابی تروریستی قرار نمیگیرند، با وجود این آمریکا این جنبش مقاومت را کماکان بهعنوان یک چنین سازمانی نگاه میکند. این امر بایستی اکنون تصحیح گردد. برای این امر در کنار سیاستمداران آلمانی مثل گزینه شوان، همچنین نماینده کنگره آمریکا همانند پاتریک کندی و رئیس سابق اف. بی. آی لوئیس فری تلاش میکنند.
رفرم نه، بلکه آغاز نوین
این مراسم میخواهد جنبش مجدداً به جریان افتاده در ایران را مورد حمایت قرار داده و علامت روشنی برای رژیم ایران بفرستد. مریم رجوی گفت: ”ما رفرم دیکتاتوری را نمیخواهیم، بلکه خواهان برکناری رژیم هستیم“. وی یک بانوی باوقار است. مریم رجوی رهبر مجاهدین خلق و همزمان رئیسجمهور پارلمان در تبعید شورای ملی مقاومت ایران میباشد. این جنبش از سالیان طولانی برای آزادی بیان، آزادی احزاب، سندیکاها و مطبوعات و همچنین برای آزادی پوشش، ازدواج و طلاق در ایران تلاش میکند. مریم رجوی که روسری فیروزهای رنگ بهسر دارد، گفت که ”ما آرزوی یک ایرانی را داریم که در آن هیچ مذهبی و هیچ خدایی در برابر دیگری برتری نداشته باشد“. وی سنگین و باوقار روی سن آمده و با لباس فیروزهای رنگش تقریباً در جلوی پشتصحنهای آبی رنگ محو میگردد. آنگونه که مریم رجوی اظهار داشت، بحث، بحث یک سازمان سیاسی نیست، بلکه بحث سرنوشت مردم ایران است. وی گفت: ”هدف ما این نیست که با هر بهایی به قدرت برسیم، بلکه میخواهیم به دموکراسی در ایران دست بیابیم“.
”من یک ایرانی هستم“
رجوی گفت که هنوز قدرتهای غربی کمکاری دارند. آلمان هنوز هم پیشگامتر از چین اقدام به صادرات به ایران میکند. در ایران بخش عمده شرکتها تحت کنترل دولتی قرار دارند. در عین حالیکه دولت آلمان مبلغ تحریمات شدیدتری است، بخشهای اقتصادی کماکان تجارت با رژیم غیرمشروع را پیش میبرند. گزینه شوان گفت که برای تقویت اپوزیسیون و جامعه مدنی بایستی آنهایی را که بهرغم وضع تحریمها با ایران اقدام به تجارت میکنند، شدیداً مورد انتقاد قرار داده و آنها را رسوا کرد. همچنین پاتریک کندی برادرزاده جان اف کندی رئیسجمهور سابق آمریکا نیز طرفدار تحریمات شدیدتر بوده و با رویکرد به تاریخچه خانوادگیش میگوید: ”من یک ایرانی هستم“. او فقط میتواند پیشنهاد رجوی را مورد تایید قرار دهد و خواستار ”برپایی یک دادگاه جنایات جنگی برای محاکمه کسانی که مسؤل تحت تعقیب قرار دادن افرادی را که برای دستیابی به حقوقشان اقدام میکنند، هستند“ میگردد. علاوه بر اینها رجوی آمریکا را متهم میکند که با مجاهدین خلق کماکان بهعنوان گروه تروریستی رفتار میکند. آمریکا برای بهبودی روابط با ایران مجاهدین خلق را در سال ۲۰۰۶ در ”لیست جهانی تروریستی“ قرار داده و بدین ترتیب فشار را از روی رژیم ایران کاهش داد.
اپوزیسیون ایران به کرات بهخاطر رهبریت سخت خود در معرض انتقادات قرار داشت. اعتصابغذاهای رادیکال و خودسوزی 2نفر از هوادارانشان برای آزادی رجوی که برای مدت کوتاهی دستگیر شده بود، وجهه سازمان را مخدوش ساخت. شورای ملی مقاومت با وجود این از چنین اعمالی فاصله گرفت و برای بهدست آوردن چهرهای بهتری تلاش میکند، ولی کماکان یک فضای مشکوکی نسبت به سازمان وجود دارد. با وجود این لوئیس فری رئیس سابق اف. بی. آی معتقد است که هیچ علت موجهی برای طبقهبندی آنها بهعنوان سازمان تروریستی وجود ندارد. از اینرو وی هیلاری کلینتون را مورد خطاب قرار داد که: ”خانم وزیر خارجه مجاهدین خلق را دست آخر از لیست در بیاورید“. در اینجا مسأله اولویتهای سیاسی نبوده بلکه بحث آزادی انسانهاست. فری افزود که ”در حال حاضر کسی نیست که برای ماندن مجاهدین خلق در لیست تلاش بکند - بهجز خانم وزیر خارجه و رژیم ایران“.
آزادی برای کمپ اشرف
اردوگاه پناهندگان اشرف در تبعید در عراق در حال حاضر ۳۴۰۰نفر از مجاهدین خلق را در خودش اسکان میدهد. تا سال ۲۰۰۹ اردوگاه هنوز تحت حفاظت آمریکا، که مسولیتشان را در خروج نیروهایشان از عراق به ارتش عراق منتقل کردند، قرار داشت. نیروهای عراقی اعلام کردند که میخواهند پس از تحویلگیری از آمریکاییها یک ایستگاه پلیس در آنجا دایر کنند و ساکنان مورد تهدید اخراج به ایران قرار گرفتند. از آن موقع ساکنان همواره قربانی تهاجمات خشونتبار عراقیان هستند. رجوی گفت که ”دولت عراق عطف به امر حقوقبشر نمیتواند پشت حق حاکمیت ملی سنگر بگیرد“. از اینرو آمریکا مورد خطاب قرار میگیرد که حفاظت کمپ را سریعاً عهدهدار گردد.
زمان مناسب
در شمال آفریقا مردم با موفقیت علیه یک رژیم دیکتاتوری به پیش میروند. استعفای دیکتاتورها بن علی و مبارک نشان داد که نبایستی در برابر یک سیستم مستبد بیتفاوت ماند. همچنین ایران را نیز گذشته چند دههای از سرکوب و خشونت مورد آزار قرار میدهد. پس از انقلاب موفقیتآمیز و خاتمه سلطنت در سال ۱۹۷۹ باورها در ایران بر این شد که بدینوسیله تغییری که بههمراه آورنده آزادی است، به سرانجام رسیده باشد. اما از آن به بعد آیتالله خامنهای رژیم بنیادگرایش را بیش از پیش خونینتر به پیش میراند. از جناح وی از سال ۲۰۰۵ محمود احمدینژاد محافظهکار افراطی که دور دوم انتخابش را با تقلب انتخاباتی سال ۲۰۰۹ بهدست آورد، بهعنوان رئیسجمهور حکومت میکند. از آن به بعد مردم ایران تلاش میکنند با امید ناچیز اما علیه رژیم ایران دست به مقاومت بزنند. با وجود این برخلاف کشورهای شمال آفریقا رهبری ایران حمایت ارتش ایران را در پشت خودش دارد.
رجوی اما امیدوار است که ”نهایتا در میان توفان قیامها، دیکتاتورها به انتها میرسند“، همینطور مردم ایران نیز دست آخر میتواند تغییر را عملی سازد: ”با ایمان کامل به آمدن بهار، بهار بردباری و دموکراسی نیز در ایران سر میرسد“.
Subscribe to:
Posts (Atom)