براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
همميهن عزيز: آدرسهاى جديد سايت سازمان مجاهدين را به اطلاع دوستان و آشنايان خود برسانيد
براى مقابله با فيلترينگ رژيم از آدرسهاى زير استفاده كنيد
http://raha.dnsdojo.org
http://raha.dnsdojo.org
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dyndns.ws
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.org
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.net
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.dynalias.com
http://azadi.does-it.net
http://azadi.does-it.net
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsdojo.com
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.org
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.net
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.dnsalias.com
http://azadi.cechire.com
http://azadi.cechire.com
هفته همبستگى با اشرف و جوانان بپاخاسته در ميهن
بازگشايى دانشگاهها و مدارس در امتداد قيامها و شعلهورتركردن آن، يكبار ديگر اركان ولى فقيه درهمشكسته
Petitionدرخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Sign the petition to prevent further massacre of unarmed and defenseless residents of Ashraf .
درخواست حمايت از همه آزاديخواهان و مدافعين حقوق بشر در جهان - جنايت جديد جنگي در اشرف را متوقف كنيد
ww.gopetition.com/online/31662.html
Online petition - Stop War Crimes in Ashraf
Stop War Crimes in Ashraf Petition
شهر پایداری و شرف اشرف
Thursday, December 31, 2009
زنده باد ارتش آزادى شعلههاى خشم خلق عليه ولايت يزيدى, خلق قهرمان و جوانان اشرفنشان قيام سرخ حسينى راپس از 30سال از چنگ خمينى وخامنهاى آزاد كردند
زنده باد ارتش آزادى
شعلههاى خشم خلق عليه ولايت يزيدى
خلق قهرمان و جوانان اشرفنشان قيام سرخ حسينى را
پس از 30سال از چنگ خمينى وخامنهاى آزاد كردند
پيام ساده و روشن بود:
-محرم، ماه خون! خامنهاى، سرنگون!
-تحجر و جنايت، دو پايه ولايت
-مرگ بر اين ولايت يزيدى
خوشا كه خلق قهرمان و جوانان اشرفنشان در سراسر ايران، قيام سرخ حسينى و آيينهاى پيامبر جاودان آزادى را پس از 30سال از چنگ خمينى وخامنهاى آزاد و سرور شهيدان را دلشاد كردند.
سلام برحسين و شهيدانى كه در اين ايام بهسوى او بال و پر كشيدند و در آستان او فرود آمدند.
ولا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيلاللّه أمواتًا بل أحياء عند ربّهم يرزقون
آنان را كه در راه خدا و خلق كشته شدند مرده مپنداريد. زندگانند و نزد خدا روزى داده مىشوند.
ندا و سهراب وترانه و اشكان، على و امير و شهرام و رحمان، مهدى و محمد على و جهانبخت و ارسلان و كيانوش و ديگر شهيدان ما نمردهاند. ، ولايت ارتجاع و جاهليت است كه مرده، و غلتان و شتابان، به زبالهدان تاريخ مىرود وسيعلم الّذين ظلموا أيّ منقلبٍ ينقلبون.
بهزودى ستمگران خواهند دانست كه به كدامين جايگاه روانند…
اين بارخصوصيت ويژه قيام، شعلههاى قهر و خشم مقدس خلق، عليه ولايت يزيدى بود. اكنون دنيا به چشم مىبيند كه از جرقه حريق برخاسته و ريش و ريشه ديكتاتورى آخوندى و قباى ولايت سفيانى را در ايران فراگرفته است. جنگى بود كه همه دنيا به آن گواهى داد. جنگى كه سر بازايستادن ندارد و تا آزادى ميهن اشغال شده و خلق اسير ادامه مىيابد. با نقش ستايشانگيز زنان در صفوف اول نبرد.
فرزندان دلير ملت ايران، مزدوران را گوشمالى دادند، خلع سلاح كردند، خودروها و مراكز آنها را درهمكوبيدند، تجهيزاتشان را به غنيمت گرفتند، لباسهاى جرم و جنايت را به آتش كشيدند و عهد بستند كه: «مىكشم، مىكشم، آنكه برادرم كشت».
«بسيجى يزيدى خشم ما رو نديدى» !
دست مريزاد! كه دفتر حساب و كتابهاى رژيم را در هم پيچيديد. فراتر از همه تمهيدات و تشبثات ولىفقيه ارتجاع، فرسايش و ريزش و موارد متعدد تسليم را در نيروهاى انتظامى به او تحميل كرديد.
زنده باد ارتش آزادى!
زنده باد انقلاب دموكراتيك مردم ايران!
زنده باد ارتش بزرگ آزادى مردم ايران!
ارتشى كه در سراسر ميهن براى آزادى بهپاخاسته، هرچند كه مانند مجاهدان اشرف بىسلاح است. اما با دست خالى هم نشان داد كه تا كجا مىتوان و بايد بر فرق رژيم كوبيد.
در همينجا پرسنل وطن پرست ارتش بهويژه سربازان و افسران جزء را به پيوستن به خيزش ظفرنمون مردم ايران فرامىخوانم.
گرد و خاك آخر راه و تبليغات مسخره رژيم ولايت را بنگريد كه قبل از هرچيز يادآور واپسين مراحل رژيم شاه است. با همان فرهنگ ساواكي– اطلاعاتى. با همان كلمات راديو و تلويزيون شاهنشاهى درباره آشوب و اغتشاش و تخريب اموال عمومى. با همان خط و نشان كشيدنهاى بچه ترسان و ميان تهى، آن هم پس از 120هزار اعدام و قتلعام زندانيان سياسى…
-اگر معنى آشوب و اغتشاش و ساختارشكنى، قيام و مقاومت و انقلاب براى آزادى است، بله، ما همه آشوبگريم، اغتشاشگريم و ساختار ولايت يزيدى را به هرقيمت در هم مىشكنيم.
-اگرتعريف شما ازتروريسم ايستادگى در برابر سرقت حاكميت مردم ايران و رزم جانانه براى آزادى وهمان ارزشهاى جهانشمولى است كه امروز رئيسجمهور آمريكا هم مىگويد رژيم ايران ملزم به رعايت آن است، بله، تا مىتوانيد عمامه زمين بزنيد و ما را تروريست بخوانيد. آنقدركه گلويتان پاره شود…
-اگر كسى بهخاطر درهم كوبيدن خودروها و سوزاندن موتورها و تجهيزات و اماكن جنايتكارانى كه بهروى مردم بىدفاع آتش گشودند، به اسم هدر شدن اموال عمومى مردم ايران اشك تمساح مىريزد، بهتر است ابتدا حساب 68ميليارد دلار پول ناپديد شده از 300ميليارد دلار درآمدهاى نفتى 4سال گذشته را پس بدهد.
«پول نفت چى شده خرج بسيجى شده» !
«بسيجى بىغيرت، تشنه به خون ملت».
«حكومت زور نمىخواهيم پليس مزدور نمىخواهيم»
-اگر كسى در فكر حرمت عاشورا و ايام عزادارى است، سوگند بهخون شهيدانى كه در آستان سيدالشهدا فرود آمدند و سوگند به درد و رنج مجروحانى كه سر به پيشگاه او ساييدند، پس از 30سال، نخستين سالى است كه حرمت عاشورا و تاسوعا، حرمت «خون خدا» و ابوالفضل علمدار، بهپاداشته مىشود.
«ابوالفضل علمدار، خامنهاى رو بردار»
همان سوگند وفا كه برتارك ضريحش نوشته شده است: فضلالله المجاهدين على القاعدين اجراً عظيما
چه كسى نمىداند كه درد خامنهاى و تيغكشان و عربدهكشان او، نه خدا و نه آيين خداست و نه امام حسين و انبيا و اوليا
- «تجاوز توى زندان، اينهم بود توى قران؟»
- «سكوت هر مسلمان، خيانت است به قرآن»
- «بيعت با ظالمان، حرام است حرام است»
مزدوران و آخوندهاى خمينى صفت در روزگار يزيد او را «اميرالمومنين يزيد» مىخواندند! اما امام حسين به آنان مىگفت، حتى اگر ايدئولوژى و مرام و دين و اصولى نداريد، آزادگى پيشه كنيد. همان چيزى كه تابعان ولايت خامنهاى بويى از آن نبردهاند.
- «خامنهاى يزيد دورا ن شده، وطن از او يكسره ويران شده»
- «خامنهاى مرگت باد، تا به ابد ننگت باد»
درد خامنهاى و گماشته در محاق رفته او (احمدىنژاد را مىگويم) و سه رأس لاريجانى كه اكنون شقه ديگرى را در باند خامنهاى نمايندگى مىكنند، يك چيز بيشتر نيست. 20سال حاكميت بادآورده انحصارى بعد از خمينى، در سايه جنگ كويت و جنگ افغانستان و جنگ عراق در همسايگى ايران امر را برآنها مشتبه كرده و هوا برشان داشته است. اما اكنون بهشدت از دور زمان و زمانه عقب افتادهاند. نمىخواهند و نمىتوانند بپذيرند كه آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت. همچون غريق به هر خس و خاشاك چنگ مىزنند. فرجام كار اما از پيش روشن است. سرنگونى محتوم!
«بهروشنى مىتوان ديد كه اين رژيم در بنبست است. به آخرخط رسيده و راه پس و پيش ندارد». (پيام 30خرداد 1388)
بهنظر مىرسد ديكتاتور عمامهدار نيز مانند سلف تاجدار خود «صداى انقلاب مردم» را شنيده باشد.
استمرار و سرعت پيشروى و درجه تعميق و گسترش نيروهاى قيام در شش ماه گذشته و مخصوصا انبار باروتى كه در ايام تاسوعا و عاشورا در ايران سر باز كرد، به همگان نشان داد كه آنچه مقاومت ايران درباره وضعيت جامعه ايران و درباره رژيم مىگفت، حقيقت داشته و در آن مبالغهيى نبوده است.
امروز ديگر از آن همه حرف و حديث درباره ماندگارى و تثبيت و اصلاح و استحاله رژيم خبرى نيست. بهمحض اينكه در انتخابات رژيم روزنى باز شد، شكافى عميق هويدا شد كه به شقهيى درمانناپذير منجر گرديد. اكنون با قيامى شعلهور مواجهيم كه همه دنيا را به پايان كار اين رژيم متقاعد كرده است. اكنون بسيار مىگويند و مىنويسند كه راهحل، همان راهحل سوم و تغيير دموكراتيك بهدست مردم ايران است كه رئيسجمهور برگزيده اين مقاومت از سالها پيش عنوان كرد.
گفته بوديم كه: «ما به جامعه بينالمللى و به آمريكا و اروپا راهحل مريم را پيشنهاد مىكنيم. اين راهحل نه فقط مطلوب ما و ملت ما بلكه نياز مبرم خود آنها و ملتهاى آنها هم هست. زيرا كه صلح و امنيت و دموكراسى و حقوقبشر و ثبات و سازندگى و دوستى و يك ايران غيراتمى و همكارى و توسعه اقتصادى را در اين منطقه از جهان پيشنهاد مىكند و به قوانين و كنوانسيونهاى بينالمللى احترام مىگذارد» (پيام 3دى ماه 1385)
سه نكته را هم كه در نوروز سال گذشته (1387) به استحضار رساندم، يادآورى مىكنم:
«اول-اوج آمادگى و جوشش شرايط عينى براى تغيير و براى خيز برداشتن انقلاب دموكراتيك مردم ايران» را همه به چشم مىبينند.
دوم-مرحله ريزش و سرنگونى، محصول محتوم تك پايگى و انقباض درمانناپذير رژيم ولايتفقيه
سوم-اينكه رژيم آخوندى هماوردى جز مجاهدين خلق ايران و جايگزينى جز شوراى ملى مقاومت ايران نمىيابد و با تمام توان و شدّت و حدّتى جنونآميز در پى نابود كردن آنهاست» زيرا صورت مساله، سرنگونى تام وتمام اين رژيم است كه باپيشتازى يك نيروى انقلابى سازمانيافته كه معتقد به سرنگونى اين رژيم است ميسر مىباشد.
در پى قيام عاشورا، اكنون سه روز است كه سران و سركردگان رژيم به خط و نشان كشيدن براى اعدام و انهدام مجاهدين روى آوردهاند. مثل هميشه گمان مىكنند كه به اين ترتيب، ديگران هم برجاى خود خواهند نشست.
بهدستور خامنهاى آخوندهاى قد و نيم قد و چندين دوجين دادستان و حاكم شرع و وزيران سابق و لاحق اطلاعات به قمه كشى پرداختهاند و ما و ملت ما و قيام آفرينان عاشورا را از سربريده و «مشت آهنين» مىترسانند!
راديو و تلويزيون ولايتفقيه هم افسار پاره كرده است:
سردژخيم جديد قضائيه خامنهاى (آخوند لاريجانى) از راه نرسيده به تهديد و تيغكشى پرداخته است:
- «حامى هرچى جانيه… . صادق لاريجانيه»
پاسدار على لاريجانى امروز در مجلس ارتجاع خط و نشان مىكشيد و «اشد مجازات بدون هيچ ملاحظه» را به كسانى كه به گفته او «نسبت به ساحت دين» و «ولايت فقيه» هتاكى كردهاند وعده مىداد. در عين حال با حمله بىدنده و ترمز به آمريكا و اروپا و حتى عربستان سعودى، عاجزانه از رقباى داخلى درخواست مىكرد كه دوباره بر سر سفره با برادران پيشين گردهم آيند و «همسفر يك عده ضدانقلاب ضد دين نشوند». باز هم با باد و بلوف و ژستهاى روحوضى مىگفت «تا پاى جان ايستادهايم» !
ما ايستادگى چريكهاى فدايى و مجاهدين خلق را در زمان شاه، در شكنجهگاهها و در برابر جوخههاى اعدام ديده بوديم. ايستادگى مجاهدين و اشرفيان را در زمان شيخ هم ديدهايم و معنى و بهاى آن را خوب مىدانيم. آنچه را نمىدانيم اين است كه باند خامنهاى و شركا چرا در زمان شاه آنقدر واداده و دريوزه و سپاسگوى شاهنشاه بودند.
بنابراين بهتر است اين شكلكها را براى كسانى ذخيره كنند كه آنها را نمىشناسند.
بيچاره خامنهاى كه اواخر دوران شاه و حكومت نظامى ازهارى را بهياد دارد، خوب مىداند كه آتش گشودن و سركوب گسترده چه ضررها و خطراتى بهدنبال دارد. در يك كلام سرنگونى را قوياً تسريع مىكند.
بنابراين همچنانكه امسال در 30خرداد به عرض رساندم بايد تكرار نمود كه: «اگرناپرهيزى نموديد و هوا برتان داشت و در مدلهاى پاسدار نشان احمدىنژادى پيش رفتيد، اگر همچنانكه در سر داريد، به تصفيههاى بزرگ و به سركوب هر چه بيشتر و به كشتار براى جلوگيرى از قيام روى آورديد، وعده نهايى ارتش آزادى با شما، در تهران».
خبرگزارى رسمى رژيم بهنقل از يك عضو كميسيون امنيت و سياست خارجى در مجلس ارتجاع گزارش كردهاست «موسوى از سمپاتهاى منافقين در اوايل انقلاب بود» و هم اكنون هم راهى را كه مجاهدين رفتهاند مىرود.
سمپاتى نسبت به مجاهدين در اوايل انقلاب و در زمان شاه منحصر به آقاى موسوى نبوده و هيچ كشف جديدى نيست. رفسنجانى نيز به تفصيل داستانهاى خود را با مجاهدين در خاطراتش نوشته و كسانى كه او را در آن سالها پس از آزادى از زندان ديدهاند بهخوبى مىدانند كه صراحتاً مىگفت خدا تنها نمازهايى را از او قبول خواهد كرد كه در قزل قلعه پشت سر مجاهدين خوانده است. رفسنجانى تا قبل از متلاشى شدن سازمان مجاهدين توسط اپورتونيستهاى چپ نما در سال 1354 صريحاً مىگفت كه خمينى بدون مجاهدين آب هم نمىتواند بخورد.
خامنهاى هم داستانهاى پر طول و تفصيل با مجاهدين دارد و خودش در تهران يك شب با من از خاطرات ديدارهاى نو بهيىاش با حنيف بنيانگذار مىگفت و از كتابهاى مجاهدين به ويژه كتاب امام حسين تعريف مىكرد. حتى درسال 57 و 58 در زمانىكه عضو شوراى ارتجاع خمينى بود، هر شب جمعه از برادرمان ابوالقاسم رضايى به اصرار مىخواست كه نزد او برود و او را بهلحاظ سياسى توجيه كند. جرم اغلب روحانيان و آخوندهايى كه در زمان شاه به زندان مىافتادند سمپاتى نسبت به مجاهدين يا كمك مالى بود. اگر بخواهم اسامى آنها را رديف كنم، مثنوى هفتادمن مىشود و فرصت ديگرى مىخواهد. فقط اين را مىگويم و در مىگذرم كه تنها كسى كه در آن روزگار با مجاهدين عناد داشت شخص خمينى بود كه او هم سرانجام در اواخر سال 1350 تحت فشار پدر طالقانى و آقاى منتظرى براى حمايت از مجاهدين فتوا داد كه يك سوم سهم امام را مىتوان به جوانان مسلمان و مبارز داد. در آن روزگار، افرادى مانند احمدىنژاد يا لاريجانى يا خاتمى مطلقاً موجوديت و حيات سياسى نداشتند. بنابراين متهم كردن آقاى موسوى به اينكه مانند بسيارى ديگر از سران رژيم سى و اندى سال پيش به مجاهدين سمپاتى داشته است فقط يك تله و بهانه جويى براى بهدام انداختن اوست. ضمن اينكه همه مىدانند كه موسوى در زمان نخست وزيرى طابق النعل بالنعل مجرى دستورات خمينى عليه مجاهدين بود.
مهمتر اينكه، متهم كردن آقاى موسوى به اينكه راه مجاهدين را مىرود كذب محض و زمينهسازى براى ارعاب و اسكات و يا دستگيرى است. اگر درست بهيادم مانده باشد موسوى دريكى از بيانيههاى خود بعد از انتخابات گفت كه هدف او از شركت در انتخابات بازگرداندن «عقلانيت دينى به فضاى مديريت کشور» بوده اما در ميانه مسير به هدفهاى بسيار بلندترى هدايت شده است. طبعاً ما آرزومنديم كه آقاى موسوى در مسير هدايت، روزى به آنجا برسد كه مرحوم منتظرى رسيد و بهطور نسبى هم كه شده امالفساد ديكتاتورى دينى ولايتفقيه را دريافت. همان جرثومه يزيدى را كه سنگ بناى قانون اساسى اين رژيم است. هر كس كه به حاكميت و راى آزاد جمهور مردم ايران پاىبند است، با ماست و ما با او هستيم.
در مصاف تاريخى مردم ايران با نظام پليد ولايت و شخص ولىفقيه ارتجاع، گفتهايم و تكرار مىكنيم كه، بهرغم هر آنچه موسوى يا ديگران عليه مجاهدين و مقاومت ايران گفته باشند يا بگويند، هر گونه تعرض به آنها و خانواده و اطرافيانشان را قوياً محكوم مىكنيم و به ولىفقيه ارتجاع اخطار مىكنيم كه مسئوليت دستگيرى و محاكمه و مجازات موسوى و هر گونه اقدام تروريستى مشخصاً و مستقيماً برعهده شخص خامنهاى است. علاوه بر اين، در پى صدور پنجاهو ششمين قطعنامه مللمتحد درباره نقض وحشتناك حقوقبشر در ايران، از دبيركل مللمتحد و كميسر عالى حقوقبشر باز هم مىخواهيم كه در همين خصوص يك هيأت ثابت نظارت بينالمللى براى نگهبانى از حقوقبشر و بهويژه آزادى بيان و اجتماعات در تهران مستقر كند.
واضح است كه باند خامنهاى و شركا به غايت تلاش مىكنند كروبى و موسوى و اطرافيان و نظاير آنها را متقاعد كنند كه به شرط تاييد يا شراكت در سركوب مجاهدين و مقاومت ايران و موضعگيرى عليه آنها، از تيغ آخته ولايت در امان خواهند بود. تلاش مىكنند مانند لاريجانى، رئيس مجلس ارتجاع، آنها را قدم به قدم به همسفرى و هم سفرگى مجدد در همين راستا بكشانند. اما واقعيت اين است كه كار از اين چيزها گذشته و مواضع و برچسبهاى پيشين به مجاهدين ديگر اثر ندارد و مشكلى حل نمىكند. چرا كه ولايت يزيدى فقط انقياد و تسليم مطلق مىطلبد و حالا ديگر در سراشيب سرنگونى، صرف لفاظى عليه مجاهدين و مقاومت ايران دردى را از او دوا نمىكند.
خامنهاى و خبرگان دستنشانده او فرصت جايگزين كردن منتظرى براى فراهم كردن مقدمات يك انتخابات آزاد را كه به آنان اندرز داده بوديم، از دست دادند. انحلال خبرگان ارتجاع را هم بگوش نگرفتند و زيانكار شدند. باشد تا در قدمهاى بعد مانند آتشبس تحميلى، انهدام آن را بهدست پرتوان مردم ايران بهچشم ببينند.
هموطنان
نيروهاى انقلاب دموكراتيك مردم ايران و ارتش بزرگ آزادى
از دود و دم ارتجاع رو به زوال نبايد واهمه داشت. مرعوب تنوره كشيدن ديو ولايت نشويد.
مانند مجاهدان اشرف، درمنتهاى شجاعت و دلاورى، «بيا بيا» بگوييد. يعنى كه اگر رژيم و نيروهاى سركوبگر آن قصد تهاجم و وحشيگرى بيشترى دارند، بيا بيا، تا نشانت بدهيم.
كليد پيروزى و اصل طلايى، دراين شرايط، حداكثرتهاجم است.
همچنانكه در قيام كبير عاشورا ديديم، رژيم ولايت حالا ديگر گرگ كاغذى است. بهشرط اينكه در هر آرايش و حركتى اصالت را به جمع بدهيد. جمع، توان كوه دارد و فرد را حفظ و حراست مىكند و با خود بالا مىبرد. اقشار مختلف مردم بهويژه كارگران و دهقانان را بيش از پيش به اعتراض و اعتصاب و مقاومت و به صفوف قيام و ارتش آزادى فرا بخوانيد.
آهاى بچههاى اشرفنشان در تهران و شهرهاى شعلهور ايران، اى كسانىكه شعار مىدهيد «يا حجة بن الحسن! ريشهٴ ظلمو بكن!»، گوش كنيد:
زمان آن رسيده است كه اسم خيابان مصدق را هم برگردانيد. همان نام بزرگى كه مردم در جريان انقلاب ضدسلطنتى گذاشته بودند. خمينى با دجاليت بر خيابان مصدق، نام ولى عصرگذاشت تا كسى نتواند خرده بگيرد. راهش اينست كه هر كجا را خمينى بهنام خودش نامگذارى كرده، ولىعصر بخوانيد تا هم قائم منتظر عنايت كند و لكه ننگ خمينى از دامن ايران و اسلام پاك شود، و هم، بهرغم خمينى، راه و رسم پيشواى فقيد نهضت ملى الگو و درس و شاخصى براى همه افراد و جريانهاى سياسى شود؛ الگوى دموكراسى و حاكميت مردم، درس سازش ناپذيرى، و شاخص ايستادگى بر سر حقوق ملت ايران.
رود خروشان خون شهيدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادى ايران ضامن پيروزى محتوم خلق ماست
مسعود رجوى
8دىماه 1388
Labels:
قيام سراسري ايران
گسيل صدها نيروى نظامى و دهها خودروى سنگين زرهى به تهران
از ساعتهايى پيش صدها نيروى نظامى و دهها خوروى سنگين زرهى حرکت خود را از کرج به سمت تهران آغاز کردهاند. برخى از اين خودروها ويژه سرکوب تظاهراتهاى درون شهرى مىباشد. گزارشها حاكى است كه گسيل نيروهاى بيشتر و تجهيزات نظامى سنگينتر به تهران مرتبط با حوادث عاشوراى تهران است که در آن مردم در پارهاى از ساعتهاى نيروهاى گاردى را يا فرارى دادند و يا محاصره کردند و موتورسيکلتها و خودروهاى آنها را به آتش کشيدند. مزدوران رژيم بيم آن دارند که انتشار تصاوير مربوط به اين حادثه موجب رويارويى بيشتر آنها با يگانهاى سرکوبگر شود.
Labels:
قيام سراسري ايران
به گزارش سناد فرماندهى مجاهدين در داخل كشورفورى - از ساعت 3بعدازظهر امروز مردم كفنپوش در خيابان سعادتآباد و انقلاب به خيابانها آمدهاند
بنابه گزارش ستاد فرماندهى مجاهدين در داخل كشور از ساعت سه بعدازظهر امروز در سعادت آباد و خيابان انقلاب مردم كفن پوشيدهاند و به خيابان آمدهاند. جمعيت خيلى زياد است و گفته مىشود كه رژيم كشتار راه انداخته و تير مستقيم شليك كرده است. گزارشها حاكى است كه در خيابان سعادت آباد و انقلاب تير مستقيم به مردم مىزنند و درگيرى همچنان ادامه دارد در خيابان انقلاب از صبح هيلكوپتر و گارد مستقر كردهاند. در تهران ازساعت 1و نيم مترو هفت تير را بستهاند و در ولىعصر ماشينهاى زيادى از نيروهاى سركوبگر ريختهاند خبرها همچنين حاكى است كه از ساعت دو و نيم جمعيت خيلى زيادى از انقلاب به سمت آزادى در حركتند. در امير آباد رژيم لباس شخصيها و گاردهايش را در ميدان انقلاب مستقر كرده و درگيرى شديدى در جريان است
Labels:
قيام سراسري ايران
از ساعتهايى پيش صدها نيروى نظامى و دهها خوروى سنگين زرهى حرکت خود را از کرج به سمت تهران آغاز کردهاند. برخى از اين خودروها ويژه سرکوب تظاهراتهاى درون شهرى مىباشد. گزارشها حاكى است كه گسيل نيروهاى بيشتر و تجهيزات نظامى سنگينتر به تهران مرتبط با حوادث عاشوراى تهران است که در آن مردم در پارهاى از ساعتهاى نيروهاى گاردى را يا فرارى دادند و يا محاصره کردند و موتورسيکلتها و خودروهاى آنها را به آتش کشيدند. مزدوران رژيم بيم آن دارند که انتشار تصاوير مربوط به اين حادثه موجب رويارويى بيشتر آنها با يگانهاى سرکوبگر شود.
Labels:
قيام سراسري ايران
فورى - وارد كردن خودروهاى زرهى به خيابان انقلاب در تهران
ستاد اجتماعى مجاهدين در داخل كشور خبر داد كه در خيابان انقلاب ماشينهاى زرهى وارد مىكنند. خيابان آزادى منتهى به خيابان انقلاب شلوغ است. اتوبوسهاى برقى مسير انقلاب ـ آزادى تعطيل شده است ـ در حياط ساختمان رانندگى كه در مسير رودكى واقع شده ، پر از ماموران يگان ويژه است با كليه تجهيزات مىخواستند به سمت ميدان آزادى بروند.
خبر ديگرى كه از ستاد اجتماعى مجاهدين به دستمان رسيده حاكى است كه از صبح امروز بسيج زيرزمين ساختمان ابن سينا ى دانشكده صنعتى شريف را آتش زدند و گفتند كه دانشجويان اين كار را كردند ولى دانشجويان مىگفتند كه بسيج اينكار را كرده است.
دور تا دور ميدان آزادى و خيابان آزادى لباس شخصيها گارد يگان ويژه ايستاده است و تمام خيابان راقرق كردند.
Labels:
قيام سراسري ايران
زنده باد ارتش آزادى, شعلههاى خشم خلق عليه ولايت يزيدى, خلق قهرمان و جوانان اشرفنشان قيام سرخ حسينى راپس از 30سال از چنگ خمينى وخامنهاى آزاد كردند
زنده باد ارتش آزادى
شعلههاى خشم خلق عليه ولايت يزيدى
خلق قهرمان و جوانان اشرفنشان قيام سرخ حسينى را
پس از 30سال از چنگ خمينى وخامنهاى آزاد كردند
پيام ساده و روشن بود:
-محرم، ماه خون! خامنهاى، سرنگون!
-تحجر و جنايت، دو پايه ولايت
-مرگ بر اين ولايت يزيدى
خوشا كه خلق قهرمان و جوانان اشرفنشان در سراسر ايران، قيام سرخ حسينى و آيينهاى پيامبر جاودان آزادى را پس از 30سال از چنگ خمينى وخامنهاى آزاد و سرور شهيدان را دلشاد كردند.
سلام برحسين و شهيدانى كه در اين ايام بهسوى او بال و پر كشيدند و در آستان او فرود آمدند.
ولا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيلاللّه أمواتًا بل أحياء عند ربّهم يرزقون
آنان را كه در راه خدا و خلق كشته شدند مرده مپنداريد. زندگانند و نزد خدا روزى داده مىشوند.
ندا و سهراب وترانه و اشكان، على و امير و شهرام و رحمان، مهدى و محمد على و جهانبخت و ارسلان و كيانوش و ديگر شهيدان ما نمردهاند. ، ولايت ارتجاع و جاهليت است كه مرده، و غلتان و شتابان، به زبالهدان تاريخ مىرود وسيعلم الّذين ظلموا أيّ منقلبٍ ينقلبون.
بهزودى ستمگران خواهند دانست كه به كدامين جايگاه روانند…
اين بارخصوصيت ويژه قيام، شعلههاى قهر و خشم مقدس خلق، عليه ولايت يزيدى بود. اكنون دنيا به چشم مىبيند كه از جرقه حريق برخاسته و ريش و ريشه ديكتاتورى آخوندى و قباى ولايت سفيانى را در ايران فراگرفته است. جنگى بود كه همه دنيا به آن گواهى داد. جنگى كه سر بازايستادن ندارد و تا آزادى ميهن اشغال شده و خلق اسير ادامه مىيابد. با نقش ستايشانگيز زنان در صفوف اول نبرد.
فرزندان دلير ملت ايران، مزدوران را گوشمالى دادند، خلع سلاح كردند، خودروها و مراكز آنها را درهمكوبيدند، تجهيزاتشان را به غنيمت گرفتند، لباسهاى جرم و جنايت را به آتش كشيدند و عهد بستند كه: «مىكشم، مىكشم، آنكه برادرم كشت».
«بسيجى يزيدى خشم ما رو نديدى» !
دست مريزاد! كه دفتر حساب و كتابهاى رژيم را در هم پيچيديد. فراتر از همه تمهيدات و تشبثات ولىفقيه ارتجاع، فرسايش و ريزش و موارد متعدد تسليم را در نيروهاى انتظامى به او تحميل كرديد.
زنده باد ارتش آزادى!
زنده باد انقلاب دموكراتيك مردم ايران!
زنده باد ارتش بزرگ آزادى مردم ايران!
ارتشى كه در سراسر ميهن براى آزادى بهپاخاسته، هرچند كه مانند مجاهدان اشرف بىسلاح است. اما با دست خالى هم نشان داد كه تا كجا مىتوان و بايد بر فرق رژيم كوبيد.
در همينجا پرسنل وطن پرست ارتش بهويژه سربازان و افسران جزء را به پيوستن به خيزش ظفرنمون مردم ايران فرامىخوانم.
گرد و خاك آخر راه و تبليغات مسخره رژيم ولايت را بنگريد كه قبل از هرچيز يادآور واپسين مراحل رژيم شاه است. با همان فرهنگ ساواكي– اطلاعاتى. با همان كلمات راديو و تلويزيون شاهنشاهى درباره آشوب و اغتشاش و تخريب اموال عمومى. با همان خط و نشان كشيدنهاى بچه ترسان و ميان تهى، آن هم پس از 120هزار اعدام و قتلعام زندانيان سياسى…
-اگر معنى آشوب و اغتشاش و ساختارشكنى، قيام و مقاومت و انقلاب براى آزادى است، بله، ما همه آشوبگريم، اغتشاشگريم و ساختار ولايت يزيدى را به هرقيمت در هم مىشكنيم.
-اگرتعريف شما ازتروريسم ايستادگى در برابر سرقت حاكميت مردم ايران و رزم جانانه براى آزادى وهمان ارزشهاى جهانشمولى است كه امروز رئيسجمهور آمريكا هم مىگويد رژيم ايران ملزم به رعايت آن است، بله، تا مىتوانيد عمامه زمين بزنيد و ما را تروريست بخوانيد. آنقدركه گلويتان پاره شود…
-اگر كسى بهخاطر درهم كوبيدن خودروها و سوزاندن موتورها و تجهيزات و اماكن جنايتكارانى كه بهروى مردم بىدفاع آتش گشودند، به اسم هدر شدن اموال عمومى مردم ايران اشك تمساح مىريزد، بهتر است ابتدا حساب 68ميليارد دلار پول ناپديد شده از 300ميليارد دلار درآمدهاى نفتى 4سال گذشته را پس بدهد.
«پول نفت چى شده خرج بسيجى شده» !
«بسيجى بىغيرت، تشنه به خون ملت».
«حكومت زور نمىخواهيم پليس مزدور نمىخواهيم»
-اگر كسى در فكر حرمت عاشورا و ايام عزادارى است، سوگند بهخون شهيدانى كه در آستان سيدالشهدا فرود آمدند و سوگند به درد و رنج مجروحانى كه سر به پيشگاه او ساييدند، پس از 30سال، نخستين سالى است كه حرمت عاشورا و تاسوعا، حرمت «خون خدا» و ابوالفضل علمدار، بهپاداشته مىشود.
«ابوالفضل علمدار، خامنهاى رو بردار»
همان سوگند وفا كه برتارك ضريحش نوشته شده است: فضلالله المجاهدين على القاعدين اجراً عظيما
چه كسى نمىداند كه درد خامنهاى و تيغكشان و عربدهكشان او، نه خدا و نه آيين خداست و نه امام حسين و انبيا و اوليا
- «تجاوز توى زندان، اينهم بود توى قران؟»
- «سكوت هر مسلمان، خيانت است به قرآن»
- «بيعت با ظالمان، حرام است حرام است»
مزدوران و آخوندهاى خمينى صفت در روزگار يزيد او را «اميرالمومنين يزيد» مىخواندند! اما امام حسين به آنان مىگفت، حتى اگر ايدئولوژى و مرام و دين و اصولى نداريد، آزادگى پيشه كنيد. همان چيزى كه تابعان ولايت خامنهاى بويى از آن نبردهاند.
- «خامنهاى يزيد دورا ن شده، وطن از او يكسره ويران شده»
- «خامنهاى مرگت باد، تا به ابد ننگت باد»
درد خامنهاى و گماشته در محاق رفته او (احمدىنژاد را مىگويم) و سه رأس لاريجانى كه اكنون شقه ديگرى را در باند خامنهاى نمايندگى مىكنند، يك چيز بيشتر نيست. 20سال حاكميت بادآورده انحصارى بعد از خمينى، در سايه جنگ كويت و جنگ افغانستان و جنگ عراق در همسايگى ايران امر را برآنها مشتبه كرده و هوا برشان داشته است. اما اكنون بهشدت از دور زمان و زمانه عقب افتادهاند. نمىخواهند و نمىتوانند بپذيرند كه آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت. همچون غريق به هر خس و خاشاك چنگ مىزنند. فرجام كار اما از پيش روشن است. سرنگونى محتوم!
«بهروشنى مىتوان ديد كه اين رژيم در بنبست است. به آخرخط رسيده و راه پس و پيش ندارد». (پيام 30خرداد 1388)
بهنظر مىرسد ديكتاتور عمامهدار نيز مانند سلف تاجدار خود «صداى انقلاب مردم» را شنيده باشد.
استمرار و سرعت پيشروى و درجه تعميق و گسترش نيروهاى قيام در شش ماه گذشته و مخصوصا انبار باروتى كه در ايام تاسوعا و عاشورا در ايران سر باز كرد، به همگان نشان داد كه آنچه مقاومت ايران درباره وضعيت جامعه ايران و درباره رژيم مىگفت، حقيقت داشته و در آن مبالغهيى نبوده است.
امروز ديگر از آن همه حرف و حديث درباره ماندگارى و تثبيت و اصلاح و استحاله رژيم خبرى نيست. بهمحض اينكه در انتخابات رژيم روزنى باز شد، شكافى عميق هويدا شد كه به شقهيى درمانناپذير منجر گرديد. اكنون با قيامى شعلهور مواجهيم كه همه دنيا را به پايان كار اين رژيم متقاعد كرده است. اكنون بسيار مىگويند و مىنويسند كه راهحل، همان راهحل سوم و تغيير دموكراتيك بهدست مردم ايران است كه رئيسجمهور برگزيده اين مقاومت از سالها پيش عنوان كرد.
گفته بوديم كه: «ما به جامعه بينالمللى و به آمريكا و اروپا راهحل مريم را پيشنهاد مىكنيم. اين راهحل نه فقط مطلوب ما و ملت ما بلكه نياز مبرم خود آنها و ملتهاى آنها هم هست. زيرا كه صلح و امنيت و دموكراسى و حقوقبشر و ثبات و سازندگى و دوستى و يك ايران غيراتمى و همكارى و توسعه اقتصادى را در اين منطقه از جهان پيشنهاد مىكند و به قوانين و كنوانسيونهاى بينالمللى احترام مىگذارد» (پيام 3دى ماه 1385)
سه نكته را هم كه در نوروز سال گذشته (1387) به استحضار رساندم، يادآورى مىكنم:
«اول-اوج آمادگى و جوشش شرايط عينى براى تغيير و براى خيز برداشتن انقلاب دموكراتيك مردم ايران» را همه به چشم مىبينند.
دوم-مرحله ريزش و سرنگونى، محصول محتوم تك پايگى و انقباض درمانناپذير رژيم ولايتفقيه
سوم-اينكه رژيم آخوندى هماوردى جز مجاهدين خلق ايران و جايگزينى جز شوراى ملى مقاومت ايران نمىيابد و با تمام توان و شدّت و حدّتى جنونآميز در پى نابود كردن آنهاست» زيرا صورت مساله، سرنگونى تام وتمام اين رژيم است كه باپيشتازى يك نيروى انقلابى سازمانيافته كه معتقد به سرنگونى اين رژيم است ميسر مىباشد.
در پى قيام عاشورا، اكنون سه روز است كه سران و سركردگان رژيم به خط و نشان كشيدن براى اعدام و انهدام مجاهدين روى آوردهاند. مثل هميشه گمان مىكنند كه به اين ترتيب، ديگران هم برجاى خود خواهند نشست.
بهدستور خامنهاى آخوندهاى قد و نيم قد و چندين دوجين دادستان و حاكم شرع و وزيران سابق و لاحق اطلاعات به قمه كشى پرداختهاند و ما و ملت ما و قيام آفرينان عاشورا را از سربريده و «مشت آهنين» مىترسانند!
راديو و تلويزيون ولايتفقيه هم افسار پاره كرده است:
سردژخيم جديد قضائيه خامنهاى (آخوند لاريجانى) از راه نرسيده به تهديد و تيغكشى پرداخته است:
- «حامى هرچى جانيه… . صادق لاريجانيه»
پاسدار على لاريجانى امروز در مجلس ارتجاع خط و نشان مىكشيد و «اشد مجازات بدون هيچ ملاحظه» را به كسانى كه به گفته او «نسبت به ساحت دين» و «ولايت فقيه» هتاكى كردهاند وعده مىداد. در عين حال با حمله بىدنده و ترمز به آمريكا و اروپا و حتى عربستان سعودى، عاجزانه از رقباى داخلى درخواست مىكرد كه دوباره بر سر سفره با برادران پيشين گردهم آيند و «همسفر يك عده ضدانقلاب ضد دين نشوند». باز هم با باد و بلوف و ژستهاى روحوضى مىگفت «تا پاى جان ايستادهايم» !
ما ايستادگى چريكهاى فدايى و مجاهدين خلق را در زمان شاه، در شكنجهگاهها و در برابر جوخههاى اعدام ديده بوديم. ايستادگى مجاهدين و اشرفيان را در زمان شيخ هم ديدهايم و معنى و بهاى آن را خوب مىدانيم. آنچه را نمىدانيم اين است كه باند خامنهاى و شركا چرا در زمان شاه آنقدر واداده و دريوزه و سپاسگوى شاهنشاه بودند.
بنابراين بهتر است اين شكلكها را براى كسانى ذخيره كنند كه آنها را نمىشناسند.
بيچاره خامنهاى كه اواخر دوران شاه و حكومت نظامى ازهارى را بهياد دارد، خوب مىداند كه آتش گشودن و سركوب گسترده چه ضررها و خطراتى بهدنبال دارد. در يك كلام سرنگونى را قوياً تسريع مىكند.
بنابراين همچنانكه امسال در 30خرداد به عرض رساندم بايد تكرار نمود كه: «اگرناپرهيزى نموديد و هوا برتان داشت و در مدلهاى پاسدار نشان احمدىنژادى پيش رفتيد، اگر همچنانكه در سر داريد، به تصفيههاى بزرگ و به سركوب هر چه بيشتر و به كشتار براى جلوگيرى از قيام روى آورديد، وعده نهايى ارتش آزادى با شما، در تهران».
خبرگزارى رسمى رژيم بهنقل از يك عضو كميسيون امنيت و سياست خارجى در مجلس ارتجاع گزارش كردهاست «موسوى از سمپاتهاى منافقين در اوايل انقلاب بود» و هم اكنون هم راهى را كه مجاهدين رفتهاند مىرود.
سمپاتى نسبت به مجاهدين در اوايل انقلاب و در زمان شاه منحصر به آقاى موسوى نبوده و هيچ كشف جديدى نيست. رفسنجانى نيز به تفصيل داستانهاى خود را با مجاهدين در خاطراتش نوشته و كسانى كه او را در آن سالها پس از آزادى از زندان ديدهاند بهخوبى مىدانند كه صراحتاً مىگفت خدا تنها نمازهايى را از او قبول خواهد كرد كه در قزل قلعه پشت سر مجاهدين خوانده است. رفسنجانى تا قبل از متلاشى شدن سازمان مجاهدين توسط اپورتونيستهاى چپ نما در سال 1354 صريحاً مىگفت كه خمينى بدون مجاهدين آب هم نمىتواند بخورد.
خامنهاى هم داستانهاى پر طول و تفصيل با مجاهدين دارد و خودش در تهران يك شب با من از خاطرات ديدارهاى نو بهيىاش با حنيف بنيانگذار مىگفت و از كتابهاى مجاهدين به ويژه كتاب امام حسين تعريف مىكرد. حتى درسال 57 و 58 در زمانىكه عضو شوراى ارتجاع خمينى بود، هر شب جمعه از برادرمان ابوالقاسم رضايى به اصرار مىخواست كه نزد او برود و او را بهلحاظ سياسى توجيه كند. جرم اغلب روحانيان و آخوندهايى كه در زمان شاه به زندان مىافتادند سمپاتى نسبت به مجاهدين يا كمك مالى بود. اگر بخواهم اسامى آنها را رديف كنم، مثنوى هفتادمن مىشود و فرصت ديگرى مىخواهد. فقط اين را مىگويم و در مىگذرم كه تنها كسى كه در آن روزگار با مجاهدين عناد داشت شخص خمينى بود كه او هم سرانجام در اواخر سال 1350 تحت فشار پدر طالقانى و آقاى منتظرى براى حمايت از مجاهدين فتوا داد كه يك سوم سهم امام را مىتوان به جوانان مسلمان و مبارز داد. در آن روزگار، افرادى مانند احمدىنژاد يا لاريجانى يا خاتمى مطلقاً موجوديت و حيات سياسى نداشتند. بنابراين متهم كردن آقاى موسوى به اينكه مانند بسيارى ديگر از سران رژيم سى و اندى سال پيش به مجاهدين سمپاتى داشته است فقط يك تله و بهانه جويى براى بهدام انداختن اوست. ضمن اينكه همه مىدانند كه موسوى در زمان نخست وزيرى طابق النعل بالنعل مجرى دستورات خمينى عليه مجاهدين بود.
مهمتر اينكه، متهم كردن آقاى موسوى به اينكه راه مجاهدين را مىرود كذب محض و زمينهسازى براى ارعاب و اسكات و يا دستگيرى است. اگر درست بهيادم مانده باشد موسوى دريكى از بيانيههاى خود بعد از انتخابات گفت كه هدف او از شركت در انتخابات بازگرداندن «عقلانيت دينى به فضاى مديريت کشور» بوده اما در ميانه مسير به هدفهاى بسيار بلندترى هدايت شده است. طبعاً ما آرزومنديم كه آقاى موسوى در مسير هدايت، روزى به آنجا برسد كه مرحوم منتظرى رسيد و بهطور نسبى هم كه شده امالفساد ديكتاتورى دينى ولايتفقيه را دريافت. همان جرثومه يزيدى را كه سنگ بناى قانون اساسى اين رژيم است. هر كس كه به حاكميت و راى آزاد جمهور مردم ايران پاىبند است، با ماست و ما با او هستيم.
در مصاف تاريخى مردم ايران با نظام پليد ولايت و شخص ولىفقيه ارتجاع، گفتهايم و تكرار مىكنيم كه، بهرغم هر آنچه موسوى يا ديگران عليه مجاهدين و مقاومت ايران گفته باشند يا بگويند، هر گونه تعرض به آنها و خانواده و اطرافيانشان را قوياً محكوم مىكنيم و به ولىفقيه ارتجاع اخطار مىكنيم كه مسئوليت دستگيرى و محاكمه و مجازات موسوى و هر گونه اقدام تروريستى مشخصاً و مستقيماً برعهده شخص خامنهاى است. علاوه بر اين، در پى صدور پنجاهو ششمين قطعنامه مللمتحد درباره نقض وحشتناك حقوقبشر در ايران، از دبيركل مللمتحد و كميسر عالى حقوقبشر باز هم مىخواهيم كه در همين خصوص يك هيأت ثابت نظارت بينالمللى براى نگهبانى از حقوقبشر و بهويژه آزادى بيان و اجتماعات در تهران مستقر كند.
واضح است كه باند خامنهاى و شركا به غايت تلاش مىكنند كروبى و موسوى و اطرافيان و نظاير آنها را متقاعد كنند كه به شرط تاييد يا شراكت در سركوب مجاهدين و مقاومت ايران و موضعگيرى عليه آنها، از تيغ آخته ولايت در امان خواهند بود. تلاش مىكنند مانند لاريجانى، رئيس مجلس ارتجاع، آنها را قدم به قدم به همسفرى و هم سفرگى مجدد در همين راستا بكشانند. اما واقعيت اين است كه كار از اين چيزها گذشته و مواضع و برچسبهاى پيشين به مجاهدين ديگر اثر ندارد و مشكلى حل نمىكند. چرا كه ولايت يزيدى فقط انقياد و تسليم مطلق مىطلبد و حالا ديگر در سراشيب سرنگونى، صرف لفاظى عليه مجاهدين و مقاومت ايران دردى را از او دوا نمىكند.
خامنهاى و خبرگان دستنشانده او فرصت جايگزين كردن منتظرى براى فراهم كردن مقدمات يك انتخابات آزاد را كه به آنان اندرز داده بوديم، از دست دادند. انحلال خبرگان ارتجاع را هم بگوش نگرفتند و زيانكار شدند. باشد تا در قدمهاى بعد مانند آتشبس تحميلى، انهدام آن را بهدست پرتوان مردم ايران بهچشم ببينند.
هموطنان
نيروهاى انقلاب دموكراتيك مردم ايران و ارتش بزرگ آزادى
از دود و دم ارتجاع رو به زوال نبايد واهمه داشت. مرعوب تنوره كشيدن ديو ولايت نشويد.
مانند مجاهدان اشرف، درمنتهاى شجاعت و دلاورى، «بيا بيا» بگوييد. يعنى كه اگر رژيم و نيروهاى سركوبگر آن قصد تهاجم و وحشيگرى بيشترى دارند، بيا بيا، تا نشانت بدهيم.
كليد پيروزى و اصل طلايى، دراين شرايط، حداكثرتهاجم است.
همچنانكه در قيام كبير عاشورا ديديم، رژيم ولايت حالا ديگر گرگ كاغذى است. بهشرط اينكه در هر آرايش و حركتى اصالت را به جمع بدهيد. جمع، توان كوه دارد و فرد را حفظ و حراست مىكند و با خود بالا مىبرد. اقشار مختلف مردم بهويژه كارگران و دهقانان را بيش از پيش به اعتراض و اعتصاب و مقاومت و به صفوف قيام و ارتش آزادى فرا بخوانيد.
آهاى بچههاى اشرفنشان در تهران و شهرهاى شعلهور ايران، اى كسانىكه شعار مىدهيد «يا حجة بن الحسن! ريشهٴ ظلمو بكن!»، گوش كنيد:
زمان آن رسيده است كه اسم خيابان مصدق را هم برگردانيد. همان نام بزرگى كه مردم در جريان انقلاب ضدسلطنتى گذاشته بودند. خمينى با دجاليت بر خيابان مصدق، نام ولى عصرگذاشت تا كسى نتواند خرده بگيرد. راهش اينست كه هر كجا را خمينى بهنام خودش نامگذارى كرده، ولىعصر بخوانيد تا هم قائم منتظر عنايت كند و لكه ننگ خمينى از دامن ايران و اسلام پاك شود، و هم، بهرغم خمينى، راه و رسم پيشواى فقيد نهضت ملى الگو و درس و شاخصى براى همه افراد و جريانهاى سياسى شود؛ الگوى دموكراسى و حاكميت مردم، درس سازش ناپذيرى، و شاخص ايستادگى بر سر حقوق ملت ايران.
رود خروشان خون شهيدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادى ايران ضامن پيروزى محتوم خلق ماست
مسعود رجوى
8دىماه 1388
Wednesday, December 30, 2009
مشخصات قاتل چند تن از شهدا و مجروحين قيام روز عاشوراى حسينى مردم در تهران فاش شد.
براساس گزارش شاهدان عينى، روز عاشورا حوالى ساعت 1 تا 2 بعدازظهر يک اتومبيل پاترول مشکى رنگ به شماره ۷۵۲م۸۷ – ايران۱۱ با چهار سرنشين لباس شخصى با سرعت هرچه تمامتر به سمت مردمى که در خيابان شادمان حضور داشتند يورش برد که ابتدا دونفر را زير گرفت و از روى يکى از آنها بهطور کامل رد شد، نفر کنار راننده هم مسلح به کلت بوده و در طول حرکت، چند گلوله به سمت مردم شليک کرد و سپس طول خيابان شادمان را به همين صورت طى کرده، دور زد به سمت خيابان آزادى برگشت. بعد از رفتن پاترول چند نفر زخمى و تيرخورده روى زمين افتاده بودند که مردم به کمک، آنها رفتند. با توجه به شواهد خواهرزاده ميرحسين موسوى هم در همين منطقه تير خورده و به شهادت رسيده است.
براساس اين گزارش دو يا سه موتورسوار نيز اتومبيل پاترول را همراهى مىکردند و هزاران نفر مردمى که در خيابان شادمان حضور داشتند شاهد اين صحنه بودند و برخى حتى مىتوانند چهره ضارب را شناسائى کنند.
سرنشينان اتومبيل فوق بعد از انجام اين جنايت وارد اتوبان موسوم به يادگار شده، در لاين شمال به جنوب توقف کرده و با مزدوران بسيجى مستقر در محل به گفتگو پرداختهاند و بسيارى از اتومبيل هايى که در ترافيک اتوبان يادگار بودند نيز اين خودرو و سرنشينان آن را ديدهاند.
طبق مشاهدات شاهدان عينى، شخص ضارب که با کلت به مردم شليک مىکرد جوانى 19-20ساله با ريش و سبيلى کم پشت كه لباس کرم رنگ به تن داشته است.
Labels:
قيام سراسري ايران
ستاد اجتماعى مجاهدين، اسامى 8تن از شهيدان قيام مردم تهران در روز عاشورا را، اعلام كرد
ستاد اجتماعى مجاهدين در داخل كشور، اسامى 8تن از شهيدان قيام مردم تهران در روز عاشورا را، كه بهدست پاسداران جهل و جنايت و نيروهاى سركوبگر رژيم آخوندها به شهادت رسيدند، اعلام كرد. اسامى يك شهيد زن و دو شهيد مرد ديگر كه اجساد آنان در پزشكى قانونى كهريزك مىباشند در دست تدقيق و تحقيق است.
شهيدان امير ارشدى، محمدعلى راسخىنيا، مهدى فرهادىراد و سيدعلى موسوى به ضرب گلوله به شهادت رسيدهاند. شهيدان شهرام فرجى، رحمان صديقى و جهانبخت پازوكى با ضربات باتون و شليك گلوله شهيد شدهاند.
شهيد امير ارسلان تاج مير با شقاوت تمام توسط دژخيمان رژيم در ميدان ولىعصر با خودرو به زير گرفته شد. رژيم آخوندها از تحويل جسد وى به مادرش كه از مجريان تلويزيون رژيم است، خوددارى مىكند. سردژخيم احمدرضا رادان. جانشين سركرده نيروى انتظامى، براى سرپوش گذاشتن بر اين جنايت فجيع مدعى شد كه اين جوان به نحو مشكوكى از پل كالج به پايين پرتاب شده است.
سركردگان رژيم آخوندها خشمگين و مستأصل در برابر قيام شجاعانه مردم در روز عاشورا گفتند: «از چندى قبل رجوى با اين تحليل كه در روز عاشورا بايد يك صفآرايى تاريخى انجام شود! عدهيى را براى اغتشاش در اين روز اجير كرد» و تأكيد نمودند «نيروهاى تروريستى و از جمله سازمان مجاهدين و عناصر نفوذى خارجى به فتنه و ناآرامى در ايران دامن مىزنند» و با اعلام اينكه شمارى از اعضاى سازمان مجاهدين را دستگير كردهاند، وعده دادند «قوه قضاييه آنها و بهخصوص مجاهدين را با مشت آهنين خواهد كوبيد» (رسانههاى حكومتى در روزهاى 6 و 7دى).
اطلاعات تكميلى ستاد اجتماعى مجاهدين در داخل كشور در مورد اسامى و مشخصات ساير شهيدان تهران و شهرستانها متعاقبأ به اطلاع هموطنان خواهد رسيد.
مقاومت ايران عموم هموطنان را به گردآورى اسامى شهيدان قيام سراسرى مردم ايران بهويژه در عاشورا و ارسال آنها به دفاتر اين مقاومت در كشورهاى مختلف جهان فرا مىخواند.
تعداد شهيدان قيام سراسرى در روز عاشورا، به 37تن رسيد
.
به اعتراف رسانههاى حكومتى در جريان قيام سراسرى در روز عاشورا 37نفر توسط دژخيمان رژيم آخوندى در سراسر كشور به شهادت رسيدند.
رسانههاى جناح مغلوب با افشاى اين خبر نوشتند: مطابق خبر بولتن ويژه خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى ايران (ايرنا) تعداد کشته شدگان روز عاشورا در شهرهاى مختلف ايران سى وهفت (37) نفر بوده است.
خاطرنشان مىشود ستاد اجتماعى مجاهدين در داخل كشور، اسامى 8تن از شهيدان قيام مردم تهران در روز عاشورا را، كه به دست پاسداران جهل و جنايت و نيروهاى سركوبگر رژيم آخوندها به شهادت رسيدند، اعلام كرد.
اين ستاد همچنين اعلام كرد اسامى يك شهيد زن و دو شهيد مرد ديگر كه اجساد آنان در پزشكى قانونى كهريزك مىباشند در دست تدقيق و تحقيق است.
Tuesday, December 29, 2009
Monday, December 28, 2009
Sunday, December 27, 2009
Saturday, December 26, 2009
تصاویری از تظاهرات سوم دی ماه مردم ایران علیه تمامیت رژیم ضد اسلامی آخوندی با شعار «این ماه ماه خونه ، یزید سرنگونه» و همچنین مراسم تاسوعای حسینی در م
تصاویری از تظاهرات سوم دی ماه مردم ایران علیه تمامیت رژیم ضد اسلامی آخوندی با شعار «این ماه ماه خونه ، یزید سرنگونه» و همچنین مراسم تاسوعای حسینی در مسجد فاطمه زهرا (ع) شهر اشرف و تظاهرات دسته های عزادار در کربلا علیه تجاوز رژیم آخوندی به خاک عراق و تصرف چاههای نفت فکه
Labels:
قيام سراسري ايران
Friday, December 25, 2009
Thursday, December 24, 2009
Wednesday, December 23, 2009
Tuesday, December 22, 2009
Monday, December 21, 2009
Sunday, December 20, 2009
Saturday, December 19, 2009
Friday, December 18, 2009
Thursday, December 17, 2009
Wednesday, December 16, 2009
Tuesday, December 15, 2009
Monday, December 14, 2009
Sunday, December 13, 2009
Friday, December 11, 2009
Thursday, December 10, 2009
Wednesday, December 9, 2009
Tuesday, December 8, 2009
Monday, December 7, 2009
فراخوان زندانيان سياسى،بهروز جاويدتهرانى از دانشجويان دستگيرشده قيام 18تير1378، از زندان گوهر دشت كرج براى شركت در تظاهرات 16آذر
بهروز جاويد تهرانى
بهروز جاويدتهرانى از دانشجويان دستگيرشده قيام 18تير1378، از زندان گوهر دشت كرج پيامى بهمناسبت16آذر فرستاد و اعلام كرد: در اين شرايط حساس بر همه ما ايرانيان وطن پرست و آزادىخواه که براى ابتدائىترين حقوق انسانى خويش ارزش قائل هستيم واجب است كه خوب مبارزه کنيم، واجب است که دانشجويان را تنها نگذاشته و در روز دانشجو 16آذر در ميعادگاههاى خود با آنان همراه گرديم، جا دارد که در اين روز مهم تاريخى تمام شيرزنان، کارگران، مجاهدين و مبارزين راه آزادى با حضور گسترده خود بار ديگر به جهانيان ثابت کنند که جمهورى اسلامى دولت منتخب و نماينده مردم ايران نمىباشد.
شکى نداريم که با اتحاد و شجاعت دانشجويان و ديگر اقشار مردم و حضور محکم و مقتدرانه ما در اين روز بهزودى رهبران فاسد جمهورى اسلامى را در کنار ديگر رهبران فاسد و ديکتاتور جهان به زبالهدان تاريخ خواهيم سپرد و فرزندان ما به چنين روزى و شهامت پدران و مادرانشان خواهند باليد.
Labels:
قيام سراسري ايران
Sunday, December 6, 2009
دانشجويان تهران، محلهاى تجمع 16آذر را مشخص كردند
دانشجويان دانشگاههاى تهران محلهاى تجمع 16آذر را مشخص كردند
در بيانيه دانشجويان در اين خصوص آمده است:
در راستاى تمركز زدايى از نيروهاى مزدور و سركوبگر و جلوگيرى از تجميع نيروهاى مدافع ديكتاتورى، اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاى 16آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فنى دانشگاه تهران بود، امسال قرار برگزارى مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران برگزار مىشود. مراسم دانشجويى در داخل اين دانشگاهها از حوالى ظهر آغاز مىشود و از ساعت 3 بعدازظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مىباشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد.
در اين بيانيه، نشانى دانشگاههاى محل برگزارى مراسم عبارتند از
دانشگاه تهران: خيابان انقلاب، بين خيابان 16آذر و قدس، درب اصلى دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتى شريف: خيابان آزادى، دانشگاه صنعتى شريف
دانشگاه صنعتى پلى تكنيك: خيابان ولى عصر، بالاتر از چهار راه ولى عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتى پلى تكنيك
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات) : ميدان پونک، انتهاى بزرگراه اشرفى اصفهاني
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعى) : خيابان شريعتى، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) : خيابان شريعتى، زير پل سيد خندان
Labels:
قيام سراسري ايران
Saturday, December 5, 2009
Friday, December 4, 2009
ولادت دهمین پیشوای تشیع انقلابی , امام علی النقی امام هادی را به رهپويان آن حضرت تبريك ميگوييم
ولادت دهمین پیشوای تشیع انقلابی
سمبل پایداری عصر خود در برابر ظلم و بیعدالتی،
امام علی النقی امام هادی را به رهپويان آن حضرت تبريك ميگوييم
النقی علی بن محمد امام هادی درسال 212هجری در مدینه متولد شد . وی نیز مانند پدر بزرگوارش حضرت جواد درسنین كودكی به امامت رسید و به این ترتیب بار دیگر شیعیان راستین به اابتلائی دیگر افتادند ، امام در سن 8 سالگی ودر سخت ترین شرایط در راس یك جنبش حساس و اساسا زیر زمینی قرار گرفت و این وجه شاخص زندگی امام هادی بود ، اما وی حقانیت خود را به دوستان و دشمنان ثابت كرد. هیچ كس پس از وفات حضرت جوادعمدعى امامت نشد و آن حضرت تنها شخصى بود كه به اجماع اصحاب و بزرگان شیعه شایستگى تصدى این مقام را داشت. در روایات آمده است كه وی پاكدلترین و راستگوترین خلق بود.از نزدیك جذابترین و ظریفترین افراد و از دور كاملترین خلق به چشم مىآمد. وقتى خاموش بود با هیبت و وقار جلوه مىكرد و در كلامش خوبى و ملاحت موج مىزد. مانند پدران بزرگوارش در رفتار و مناظرات خود ثابت نمود كه عالمترین و خردمندترین و بردبارترین و كریمترین مردم زمان خویش است.
مادر امام دهم به نام سمانه كنیز ی بود كه از غرب مدیترانه به اسارت آورده شده بود.
حضرت هادی در عمر 41 ساله اش با 7 خلیفه عباسی معاصر بود ودرمقابل همه آنها مسئولیت خود را استوار به پیش میبرد .امام هادی ابتدا در مدینه حضور داشت و از همانجا شیعیان را هدایت میكرد. گرچه متاسفانه اطلاعات اندكی از زندگی وارتباطات امام هادی باقی مانده ، اما همان مختصر نشاندهنده این است كه شیعیان او در دستگاه عباسیان و دربار خلفا به شدت نفوذ داشتند و دربین مردم محبو بیت داشت بهطوریكه والی مدینه و برخی آخوندهای درباری برای خلیفه نوشتند كه اگر نمیخواهی حجاز را از دست بدهی امام را تبعید كن .متوكل خلیفه عباسی نیز امام را به سامرا نزد خود احضار كرد .ماىمور انتقال امام به علت اعتراض مردم مدینه ناگزیر شد اور ا مخفیانه منتقل كند .اما در جریان انتقال متوجه شد كه بسیاری از دولتمردان دربار خلیفه از دوستان و شیعیان امام هستند . بهرحال خلیفه امام را درهمان خانه های دربار تحت نظر قرار مى دهد . هر از چندی هم به خانه او میریختند و به جستجوی اسناد و مدارك برای كشف ارتباطات او میپرداختند . یكی از شیعیان كه بطور پیچیده ای برای دیدار امام رفته بود نقل میكند كه سرانجام متوجه شده كه همان زندانبان امام خودش از شیعیان و دوستداران امام بوده است .سرانجام خلیفه معتز عباسی جنایتی را كه متوكل نتوانسته بود انجام دهد انجام داد و امام را پس از 11 سال تحت نظر بودن وتبعید مسموم كرد و به شهادت رساند .
شهادت امام علی النقی در سال 254 هجری پس از 33 سال امامت روی داد .
مرقد مطهر آن حضرت در شهر سامراء در عراق قرار دارد و در كنار وی فرزندش امام حسن عسكری امام یازدهم آرمیده است. گنبد مرقدهای متبركه این دو امام بزرگوار سال گذشته توسط ایادی جنایتكار رژیم آخوندی در عراق، در توطئه یی آشكار برای بر انگیختن جنگ مذهبی داخلی دراین كشور و در راستای اهداف رژیم پلید آخوندی منفجر گردید كه موجی از محكومیت و ابراز تنفر و انزجار را علیه رژیم آخوندی در ایران و عراق و همهى كشورهای اسلامی و نیز در سطح بین المللی برانگیخت.
Labels:
مذهبى
Thursday, December 3, 2009
Wednesday, December 2, 2009
! مزدوران جنايتكار و جاسوسان ضد دانشجويى را بشناسيم
به گفته دانشجويان دانشگاه علم و صنعت يكى از مزدوران حراست كه در سركوب دانشجويان نقش فعالى دارد، بيات نام دارد.
وى در جريان اعتصاب غذاى اخير دانشجويان، همچنين اعتراضهاى مختلف دانشجويى حاضر شده و از دانشجويان معترض فيلم و عكس تهيه مىكند.
اين مزدور رژيم آخوندى بارها به تهديد و ارعاب دانشجويان پرداخته و در مواردى اقدام به ضبط گوشيهاى موبايل و کارتهاى دانشجويى دانشجويان كرده است.
Labels:
افشاگری مزدوران
Subscribe to:
Posts (Atom)