
با درود به شهيدان انقلاب ضدسلطنتى مردم ايران، و با درود به شهيدان اشرف و قيام، و همه شهداى انقلاب دموكراتيك مردم ايران قيام كنندگان، دليـران، قهرمانان پسران و دختران عزيزم در سراسر ايران قيام شما، امروز به اوج ديگرى رسيد و دنيا فهميد اين قيامى است تا پيروزى… امروز شما كاخ ستم و بيداد ولايتفقيه را از بنياد لرزانديد. و باز هم ايران و تمام جهان را با قيام براى پايان دادن به سلطهٌ سياه فاشيسم مذهبى نور افشان كرديد. قيام امروز شما صداى پرقدرت تمام ملت ايران است كه مىگويد رژيم ولايتفقيه بايد، بايد و بايد سرنگون شود و چنين خواهد شد. دو هفته پيش پاسدار احمدىنژاد درباره راهپيماييهاى به اصطلاح شکوهمند عوامل رژيم در 22بهمن رجز مىخواند و وعده مىداد كه در آن «جنازه نظام سرمايه دارى» تشييع خواهد شد. سرجلاد نيروى انتظامى تهديد كرد كه هرگونه شعار انحرافى و رفتار انحرافى خنثى و سركوب خواهد شد. و سه روز پيش خامنهاى براى بسيج عوامل خود وعده مىداد كه در روز 22بهمن، رژيمش «با وحدت كلمه خود به دهان همه مستكبرين مشت خواهد زد و باز هم اينها را مبهوت خواهد كرد». دعوا ميان مستكبرين و آخوندهاى حاكم نيست، دعوا ميان مردم بهپاخاسته ايران و رژيم ولايتفقيه است و آن چه بايد تشييع شود جنازه همين حكومت فرتوت است. رژيم ولايت امروز تمام توانايى، تمام قدرت و تمام نيروى سركوبگر خود، و تمام دستگاه سياسى و تمام دستگاه فرماندهى خود را بهكار گرفت. سپاه پاسداران را تمامعيار بهكار گرفت. قواى سركوبگر را زير دست فرماندهى سپاه و تحت نظر شخص خامنهاى متمركز كرد. سازماندهى بسيج ضدمردمى را عوض كرد. شبكه اينترنت و تلفنهاى موبايل را قطع يا مختل كرد. بسيجيها و مزدورانش را از استانهاى مختلف به تهران آورد. زبالهدانىها را آهنى كرد. عكسهاى منحوس خمينى و خامنهاى را از خيابانها جمع كرد. غنىسازى 20 درصدى را علم كرد و موشك با ”موش“ و ”كرم“ و ”لاك پشت“ و ”سوسك“ به هوا فرستاد. سريالى از بيدادگاهها را براى دستگيرشدگان قيام عاشورا برگزار كرد. و بار ديگر مجاهدين و تمام مقاومت ايران و هواداران و پشتيبانان آنان را ”محارب“ اعلام كرد. زندانيان سياسى سابق و خانوادههاى اشرفى را به زندان انداخت. با بيرحمى تمام آن دو جوان را حلق آويز كرد و 9نفر ديگر را هم در صف انتظار نوبت اعدام، اعلام كرد. موج بازداشتهاى فلهيى را در همه جا تشديد كرد، آن قدر كه ديگر در زندانهايش جايى براى آنها نبود. براى پوشاندن خروش شعارهاى مردم، بسيارى از خيابانها را بلندگو كشى كرد. حداكثر تمهيدات سياسى، امنيتى اطلاعاتى و تكنيكى را بهكار گرفت. تا بتواند بخيال خودش قيام را مهار كند. باند مغلوب را به مرزبندى با ساختارشكنى و ابراز وفادارى به قانون اساسى ولايتفقيه كشاند. و آنچه را كه داشت به ميدان آورد. امروز تهران را و بهخصوص ميدان آزادى را به يك پادگان نظامى تبديل كرد، اما نتوانست پيشروى شتابان جنبش مردم ايران را مهار كند. نتوانست درماندگى ماشين سركوب در برابر قيام را علاج كند و باز هم اثبات شد كه اين قيامى است تا پيروزى و اين قيامى است تا آزادى… باز هم شعار قيام كنندگان مرگ بر اصل ولايتفقيه بود و هر چه را كه نشانى از فاشيسم دينى داشت نفى كرد. باندهاى مغلوب رژيم در آستانه 22بهمن، پى درپى براى «اجراى بدون تنازل قانون اساسى» ولايتفقيه بهعنوان «خواست راهبردى» فراخوان مىدادند. قيام امروز به آنها پاسخ داد كه مردم ايران حتى يك كلمه و يك حرف از اين قانون ارتجاعى كه مبتنى بر نقض حاكميت مردم و تبعيض و زن ستيزى و فريبكارى است، را نمىپذيرند. باندهاى درونى هشدار داده بودند كه «مبادا تماميت خواهان، شما را به ساختار شكنى وادار نمايند». قيام امروز به آنها پاسخ داد كه جوانان دلير و جان بركفى كه عليه رژيم ولايتفقيه شوريدهاند، هدفى جز ساختارشكنى و تغيير بنيادى اين نظام فاسد و ارتجاعى ندارند. بله تمام موضوع اين است كه اين ساختار جنايت و ستم و دروغ و غارتگرى بايد درهم بشكند. بله قيام و ضد قيام، جنبش و ضدجنبش مرزهاى خود را به روشنترين صورت بارز مىكنند. شعارهاى قيامكنندگان در گوش كسانى كه همچنان دل در گرو نظام ولايت دارند «خشونت زبانى» است، اما در گوش ملت ايران ترنم آزادى و رهايى است. بنابراين از اين رژيم و هركس كه خواهان ادامه آن است بايد بپرسيم كه راستى مردم ايران به چه زبانى بايد بگويند خواستار واژگونى نظامتان هستند؟ مردم ايران شما را نمىخواهند آيا معنى پيام 22بهمن قيام و انقلاب عليه ديكتاتورى نيست؟ همانها كه شاه و قانون اساسى سلطنتى را نخواستند، شيخ و قانون اساسى ولايتفقيه را نمىخواهند مردم ايران اسلام شما را نمىخواهند و شما بايد گورتان را از ايران گم كنيد. بله، حالا سر كلاف شكستهاى خامنهاى باز شده است. هيچراهى، تأكيد مىكنم كه هيچ راهى وجود ندارد، الا اين كه بساط ولايتفقيه از ايران جمع شود. مردم ايران براى از ميان برداشتن اين رژيم اراده كردند كه تمام آن را از ميان بردارند. در اينجا مىخواهم به نيروى انتظامى تحت امر رژيم و هر كس كه براى امرار معاش، ننگ مزدورى اين ولايت خون آشام را پذيرفته، هشدار بدهم كه بيش از اين دست خود را به خون جوانان ايران آغشته نكنيد. از قواى سركوب رژيم فاصله بگيريد و به صف مردم ايران بپيونديد. خوشحاليم كه قيام و ايستادگى مردم ايران، سرانجام باعث انتشار بيانيه مشترك و هشدار دولتهاى آمريكا و اتحاديه اروپا به رژيم آخوندى براى خوددارى از سركوب قيامكنندگان شد. اين بسيار خوبست چون براى اولين بار در طول 3 دهه، دولت آمريكا و 27 كشور اتحاديه اروپا مشتركاً ، در طرف مردم ايران و قيام عادلانه و مشروع اين ملت عليه فاشيسم مذهبى قرار گرفتند. و مثل دوران پايانى رژيم شاه، حتماًًًًًً سقوط اين رژيم را در چشمانداز مىبينند. به اين ترتيب انزواى بينالمللى رژيم به اوج رسيد و ناقوسهاى احتضار و پايان محتوم اين رژيم در سراسر جهان به صدا درآمد. ولى اين كافى نيست و موضعگيرى مشترك آمريكا و اتحاديه اروپا بايد به يك تغيير همه جانبه سياست بجانب مردم و مقاومت ايران بالغ شود. اما تأكيد مىكنم كه در همين حد هم، حالا غرب، حق مشروع و عادلانه قيام مردم ايران عليه ديكتاتورى را بهرسميت شناخته است و اين يك نقطه چرخش در صحنه سياسى و تعادل بينالمللى است. ديروز آمريكا تعداد ديگرى از شركتهاى رژيم و يكى از سركردگان سپاه پاسداران را در ليست تحريم گذاشت. انتظار و خواست مردم ايران از جامعه بينالمللى اينست كه اعلام كنند تمامى سپاه پاسداران ولايتفقيه را كه ابزار اصلى حاكميت ديكتاتورى دينى و تروريستى است، تروريست مىشناسند و مورد تحريم قرار مىدهند. ما همچنين خوشحاليم كه ديروز پارلمان اروپا در قطعنامه خود، همچنانكه مصرانه و بارها و بارها درخواست كرده بوديم، با انگشت گذاشتن بر جنايتهاى سپاه پاسداران مخالفت خود را با فروش تجهيزات سركوب و وسائل شنود و فيلترينگ به رژيم ايران و مخصوصاً به سپاه پاسداران، اعلام كرد. بعد از پارلمان اروپا، حالا نوبت دولتهاست. از دولتها مىخواهيم و به اصرار هم مىخواهيم، لااقل روابط سياسى و اقتصادى خود با رژيم را به توقف سركوب و توقف فروش تجهيزات، و وسايل شنود و فيلترينگ و آنچه كه مانع ارتباطات مردم و جوانان ايران با خودشان و با دنياى خارج از خودشان است، مشروط كنند. نكته قابل توجه ديگر اينكه، پاسدار احمدىنژاد امروز در صحبتهايش با وقاحت تمام، با چماق ”بعث زدايى“ بهجان مردم مظلوم و مجروح عراق افتاده بود و به صراحت مىگفت نخواهد گذاشت انتخابات عراق بر خلاف ميل رژيم جريان پيدا كند. ما هم مثل 5 ميليون و دويست هزار مردم عراق در سال 85 و مثل 3 ميليون شيعيان اين كشور در سال 87، مىگوييم و تكرار مىكنيم كه راهحل بحران عراق و لازمه بيرون كشيدن نيروهاى آمريكايى از اين كشور در گرو خلع يد از اين رژيم و بقول نيروهاى ملى و وطنپرست عراقى تعطيل سفارت و بيرون انداختن سپاه پاسداران و نيروى تروريستى قدس و مزدوران اطلاعات آخوندها از اين كشور است. در مورد مجاهدان اشرف هم، همانطور كه حقوقدانان و پارلمانترها و سازمانهاى بشر دوست بينالمللى گفته و تكرار كردهاند، تأكيد مىكنم كه مللمتحد بايستى حفاظت مجاهدان اشرف را كه بالاترين گنجينه و نقدينه ملت ايران براى كارزار آزادى بخش است، بعهده بگيرد. دولت دستنشانده رژيم ولايتفقيه در عراق نيت و توان و صلاحيت برعهده گرفتن حفاظت را ندارد. نيروهاى آمريكايى بايد تا وقتى در عراق هستند عدم حمله و خشونت و جابجايى اجبارى ساكنان اشرف را تضمين كنند. شاخص استقلال دولت عراق از رژيم پليد ولايتفقيه، تن دادن به قطعنامه 24آوريل پارلمان اروپاست و هر چيزى كمتر از اين، دخالت رژيم را نشان مىدهد كه ما و جامعه بينالمللى در مقابل آن با تمام قوا ايستادگى خواهيم كرد. و سرانجام خطاب من به همه هموطنان و شخصتهاى و نيروهاى سياسى است. براى به زير كشيدن نظام ولايتفقيه شما را به همبستگى هر چه گستردهتر در جبهه مردم ايران فرا مىخوانم. همبستگى براى به زير كشيدن فاشيسم ولايتفقيه و همچنين همبستگى براى برقرارى يك جمهورى كثرت گرا مبتنى بر جدايى دين و دولت. و از هموطنانم به ويژه جوانان مجاهد و مبارز مىخواهم كوشش خود را براى سازمان دادن تلاشهاى مبارازاتى مردم ايران گسترش دهند. و سرانجام، پيام 19بهمن مسعود را تكرار مىكنم كه: اكنون جهان در كنار شما ايستاده است. حاكميت از آن جمهور مردم ايران است. روزگار آخوندهاى اشغالگر رو به پايان است. زمان برخاستن است. زمان برخاستن تمام مردم ايران فرا رسيده است. و ايرانزمين خيزش يكايك فرزندانش را مىطلبد. سلام بر مردم ايران سلام بر زنان و جوانان دلير ايران سلام بر اشرف سلام بر آزادى درود بر همه شما