
گزارشی از غارت و چپاول اموال مردم و زندانیان سیاسی که در رژیم ولیفقیه صورت میگیرد، توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی نوشته شده است که به قرار زیر میباشد:
من از روییدن خار سر دیوار دانستم که ناکس کس نمیگردد از این بالا نشستنها
هممیهنان گرامی، همگان میدانند که اگر کسی روی سفره پدرش بزرگ شده باشد، به اموال ناچیز دیگران چشم طمع نمیدوزد بویژه اگر به خان یغمای حکومت در کشور زرخیز ولی استبدادزده ایران رسیده باشد.
ظاهراً بیت شیخ علی خامنهای و خیل آدمخواران امنیتی اطلاعاتیش بعد از غارت خزانه کشور، صندوق بازنشستگان کشوری، سازمان تامین اجتماعی، بانکها، خودروسازان و… در این اواخر چنان به پیسی و ورشکستگی افتادهاند که به صغیر و کبیر رحم نمیکنند تا بدآنجا که چون نمیتوانند طمع پایانناپذیر… اوباش خود را فرونشاند، حتی دست مخبرین و سایر لاشخواران را هم باز گزاردهاند تا به غارت همۀ ایرانیان حتی زندانیان سیاسی نیز بپردازند.
در این راه به تنها خانه من که حاصل ۵۰سال دسترنج صادقانه و شریفانه اینجانب است نیز رحم نکرده و مضافاً بهمنظور اختلافافکنی در میان اعضای خانواده و هر چه بالاتر بردن هزینه مبارزه بر علیه رژیم ولایت فقیه حتی اعضای خانواده پدریم را که اصولاً اهل مبارزه سیاسی یا فعالیتهای بودار اجتماعی نیستند را هم غارت نمودهاند.
آزادیخواهان ایرانی، افتخار میکنم که نه در زمان شاه مترود از رانتهای مرسوم آن زمان استفاده کردم و نه در زمان شیخ منفور از هیچگونه رانتهای اقتصادی آموزشی و صنفی و… استفاده کردهام.
افتخار میکنم که از جمله مبارزان قدیمی هستم و در پیروزی انقلاب ۵۷ ایرانیان نیز در حد یک جوان دانشجو سهم ناچیزی داشتم.
افتخار میکنم که از همان آغاز شکلگیری رژیم ولایت فقیه آن را نپذیرفته و در زمره معدود افرادی هستم که از روز اول با آن به مخالفت و مبارزه برخاستم.
افتخار میکنم که بهعنوان یک زندانی سیاسی چنان استوار در برابر این رژیم چپاولگر ایستادگی کردم که عمال آن خود را در حد یک راهزن و در حد یک گردنهگیر تنزل دادند و با غارت اموال ناچیز و تصاحب خانهای که ۲۶سال محل سکونت و کارم بوده، عمق خواری و حقارت خود و کارگزارانش را نشان داده و به این هم بسنده نکرده و از سر عناد و کینهتوزی به غارت خانواده پدری هم پرداختهاند.
هممیهنان گرامی، تحت حاکمیت شیخ علی گدا و آدمخواران امنیتی اطلاعاتیش که مساجد دراویش خراب میشود به مسلمانان سنی اجازه ساخت مسجد در تهران داده نمیشود، یهودیان مورد آزار و ایذا و اذیت قرار میگیرند، خانه بهاییان روی سرشان خراب میشود، به رزتشتیان، مسیحیان و سایر اقلیتهای دینی بیحرمتی میشود، اقوام مختلف ایرانی سرکوب میشوند. به جان و مال و ارض مردم در سراسر کشور تعرض میشود و به خروج اجباری از کشور وادار میشوند. فعالان اجتماعی تحت تعقیب قرار میگیرند و مخالفان سیاسی نیز یا به قتل میرسند و یا به رنج حبس و شکنجه و تبعید گرفتار میشوند و خانوادههایشان غارت میشود.
با این همه آیا نمیتوان ادعا کرد آنچه را خواهر و شوهر خواهر (شیخ علی تهرانی) شیخ علی خامنهای در رادیو بغداد میگفتند تنها بخش ناچیزی از ستمپیشگی و اوباشمنشی او و مزدورانش بود و تنها حرفی از آن هزاران که اندر عبارت آمده است.
آزادیخواهان جهان، غارت شدن اموال پدریم و بالا کشیدن خانهای که ۲۶سال محل کار و سکونتمان بوده، خم به ابروی ما نمیآورد زیرا قتل، ترور، شکنجه، زندان، تبعید و دربدری مخالفان و مبارزان سیاسی ایران در ۳۰سال اخیر را بخشی از هزینههای جنبش آزادیخواهی ایرانیان میدانم و سرجمع آن با مقایسه با هزینههای جنبش ۲۰۰ساله چنان ناچیز است که همانند قطره اشکی در اقیانوس به چشم نمیآید و رژیم غارتگر شیخ علی خامنهای مثل ۳۰سال گذشته کور خوانده که بتواند با غارت اموال و تصاحب خانه و کاشانه مبارزان اصیل سیاسی بتواند آنان را به سکوت وا دارد یا به زمین بزند.
ایران هرگز نمیمیرد.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی