Pages

Tuesday, August 31, 2010

شهادت حضرت علي عليهالسلام شب قدر



على راز گشوده انسان

از سخنان خانم مریم رجوی در شب شهادت علی علیه السلام

در شب قدر به ‌مولای متقیان علی علیه‌السلام درود می‌فرستیم. به ‌كسی درود می‌فرستیم كه «قدرانسان» و «راز گشوده ‌‌‌‌‌‌‌انسانیت» بود. كسی‌ كه شاخص اسلام حقیقی بود و در سراسر زندگیش از حقیقت اسلام دفاع كرد. كسی ‌كه در سختترین و تیره‌ترین شرایط، سمبل «می‌توان و باید» بود. كسی كه زندگیش پیام پیروزی فرزند انسان بود.

می‌گویند بعد از شهادت مولای متقیان علی علیه‌السلام، خضر پیامبر در سوك علی دعایی خوانده و به ‌علی درود فرستاده است كه قسمتی از آن چنین است :

«رحمت خداوند بر تو باد ای اباالحسن. تو پیشتازترین پیشتازان در اسلام بودی با خالص‌ترین ایمانها و مستحكمترین یقین.

ای علی، تو به ‌فرمان خداوند برخاستی آن زمان كه دیگران به‌دلیل شكست و شرایط سخت گرفتار و درمانده بودند. و كلام او را بر زبان راندی هنگامی ‌كه دیگران دچار لكنت شده بودند. و در پرتو نور او قدم به‌پیش می‌گذاشتی هنگامی ‌كه سایرین متوقف می‌شدند. مردمانی كه از تو پیروی كردند، هدایت شدند... »

خدایا، علی حجت تو و الگوی صلابت و صبر و استقامت در شرایط سخت و دشوار بود. خدایا پرتوی از ارزشهای علی را بر رزمندگان آزادی و تمامی رهروان این مقاومت بتابان




. كلام امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی علیه‌السلام


«ألا إنَّهُ قَدْ مَضی فِى الَلّیْلةِ‌رَجُلُ‌ُ لَمْ یُدْرِكْهُ الاَوّلونَ وَ لَنْ یَری مِثْلَهُ الْآخَرونَ. مَنْ كانَ یُقاتِلُ و جِبْریلُ عَنْ یَمینِهِ وَ مِیكائِیلُ عَنْ شِمالِهِ وَ اللّهُ لَقَدْ تَوَفِّی فِى اللَّیلَةِ الَّتی قُبِضَ مُوسَی بْنِ عِمْرانَ وَ رُفِعَ فِیها عِیسَی بْنِ مَرْیَمَ وَ اُنْزِلَ القُرْآنُ. أَلا وَ إنَّهُ ما خَلَّفَ صَفْرا ءَ وَ لابَیْضَا ءَ


«آگاه باشید! در این شب مردی از دست رفت كه كسی از ‌نسل اول او را درك نكرد. از نسلهای بعدی نیز كسی مثل او نخواهد دید. همان كسی كه به ‌هنگام نبرد، جبرئیل در سمت راستش و میكائیل در سمت چپش بودند. به‌خدا سوگند در شبی وفات كرد كه در آن روح موسی‌بن عمران از بدنش جدا شد و عیسی‌بن مریم به ‌آسمان برده شد و قرآن در آن شب نازل گشت. بدانید چیزی از طلا ‌و‌ یا ‌نقره از خود بر‌جای نگذاشت» .


تشریح فلسفه قدر توسط خانم مریم رجوی

اول آبان 1384 - پاريس

در این مراسم خانم مریم رجوی در سخنانی فلسفه قدر را تشریح كرد و با اشاره به ‌مضامین سوره قدر، لیله« القدر را سرفصل و نقطه تعیین‌كننده سرنوشت انسان و جامعه در مسیر رهایی و تكامل دانست و افزود: با چنین دركی از تقدیر، شعار «می‌توان و باید» چشم‌انداز عینی و واقعی می‌یابد.

خانم مریم رجوی با اشاره به ‌این‌كه این انسان است كه در تغییر سرنوشت خود تعیین‌كننده است، از مولای متقیان علی (ع) به‌عنوان شاخص و قدر مسلم انسان یاد نمود و با تمسك به ‌آستان آن حضرت، برای نجات مردم ایران از سركوبی و ستم و بیداد دیكتاتوری آخوندی كه بدترین خصم خدا و دین خدا است، دعا كرد .


بخشهایی از سخنان رئیس‌جمهور برگزیده‌‌‌‌‌‌‌ مقاومت را ذیلاً ملاحظه می‌كنید :


انسان سازنده قدر اجتماعی و تاریخی خویش است


بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ /


وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ /


تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ /
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ


ما قر‌‌آن ‌را ‌در شب قدر فرو فرستادیم و چه میدانی كه شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه گزیده تر ‌و برتر است، ملائكه و روح در آن به ‌اذن پروردگار تكامل بخششان فرود آیند با كل امر و در هر امری سلام است تا هنگام برآمدن سپیده‌‌دم .
شب قدر مرحله‌یی است كه قرآن كتاب هستی و كتاب آفرینش در آن فرو‌فرستاده شد. و این مرحله به ‌اندازه‌یی پراهمیت است كه به ‌زبان بسیار ساده‌یی بهتر و گزیده‌تر از هزار ماه توصیف شده است. بنابراین یك سرفصل جدی است. موقع عبور از یك نقطه‌‌‌‌‌‌‌عطف است كه سرآغاز مراحل بعدی محسوب می‌شود. یعنی آینده را مشخص می‌كند و بعد از این نقطه می‌توان تغییرات آتی را پیش بینی كرد. بنابراین یك نقطه ‌‌‌‌‌‌‌تعیین‌كننده است.

هزار ماه می‌شود 80سال و چند ماه. یعنی معادل عمر كامل یك انسان به‌طور متوسط. در‌هر‌حال قرآن می‌گوید شب قدر برتر از هزار ماه است و در آن ملائكه و روح فرود می‌آیند تا به ‌اذن خدا ـ یعنی برطبق قانونمندیهای مقرر شده توسط او ـ همه ‌‌‌‌‌‌‌امور یا كلیت یك امر، مشخص و تعیین شود .

ملائكه همان قوای هستی هستند، و روح، جانمایه و جهت آن. بنابراین، در این جا سرنوشت تحول بعدی انسان یا جامعه، معین می‌شود .

آخرین نشانه‌ ‌‌‌‌‌‌‌این مرحله، سلام است. سلام است تا برآمدن فجر، پس جهت تحول رهایی و آزادی است كه سپیده ‌‌‌‌‌‌‌سحر را در تقدیر دارد. یعنی جهانی از تاریكی بیرون می‌آید. از نابودی و همه ‌‌‌‌‌‌‌مظاهر آن و از فرسودگی و رنج و سختی بیرون می‌آید و به ‌زندگانی حقیقی راه می‌برد. روزگار نجات و رستگاری و تقدیر رهایی و آزادی و صلح و عدالت است.

تقدیر از كجا می‌آید؟ شاید درباره‌‌‌‌‌‌‌ این مفاهیم هزار بار صحبت شده ولی در هر شب قدر، هر فرد نیاز دارد كه آن ‌‌را بازخوانی كند و بر ‌اساس تجارب و آزموده‌ها و مسیری كه آمده، فهم و درك جدیدی از همان كلمات مشابه داشته باشد.

تقدیر هر چیز، امكانات قابل تحققی است كه در درون آن است. یعنی پتانسیل و سرمایه هست. باید كلید به ‌فعل درآوردن ‌‌آن‌ را ‌پیدا كرد 150.

تقدیر انسان یا جامعه از كجا می‌آید؟ استعدادی است كه در ژرفنای جامعه و در وجود انسان به‌ودیعه گذاشته شده. و این پتانسیلی است كه در هر كس موجود است .

با چنین دركی از تقدیر، «می‌توان و باید»، از یك شعار به ‌یك چشم‌انداز واقعی، تبدیل می‌شود .
بنابراین سؤال كلیدی این است كه آیا انسان می‌تواند تغییر كند و تغییر دهد؟ آیا می‌تواند با اجباراتی كه ذات انسانی او و قوای واقعی جامعه‌اش را به‌بند كشیده پنجه‌درپنجه شود؟ آیا می‌تواند از غول جنیست رهایی پیدا كند و یا آن ‌‌را در چنگ خودش مهار كند؟ آیا می‌تواند از قید و زنجیر ازخودبیگانگی رها شود و به ‌اصل انسانی خود بازگردد؟ آیا وقتی كه در محاصره جبرها و فشارهای سنگین است، وقتی كه دشمنان همه ‌‌‌‌‌‌‌راهها و همه ‌‌‌‌‌‌‌درها را به‌روی او بسته‌اند، می‌تواند بن‌بستها را درهم بشكند و كون و مكان را مسخر اراده ‌‌‌‌‌‌‌انسانی خود كند؟

منطق تقدیر به ‌ما می‌گوید كه دقیقاًً، ”می‌توان و باید” ، ”قدر” رحمت خداست و با همان قانونی برآورده می‌شود كه رحمت خدا محقق می‌شود. بنابراین، بدون ایمان به ‌منطق «قدر» چگونه می‌توان رحمت خدا را دریافت؟ و اگر قدری در زندگی انسان و جامعه او متصور نباشد، رحمت خدا برای انسان از چه طریق و چگونه محقق می‌شود؟ اگر مبارزه و پایداری و رنج و فداكاری برای برآوردن قدر و سرنوشت وجود نداشته باشد، رحمت خدا چگونه عینیت می‌یابد؟

اینها همه سوالهای پایه‌یی و كلیدی در این بحث است.

امام حسین (ع) در نامه‌یی تصریح كرده است كه هر كس كه به‌ ”قدر” ایمان نداشته باشد، نصیبی از خداپرستی ندارد و چراغ تابناك ایمان در دلش پرتو نخواهد افكند. در این نامه امام‌ حسین می‌گوید: «آنان كه نافرمانیها و سیاهكاریهای خودشان را از جانب خدا می‌دانند، بی‌شك افترایی بزرگ، به ‌خدا می‌زنند، پروردگار بی‌نیاز، هیچ بنده‌یی را به‌نافرمانی و انحراف، مجبور نكرده است».

این اصل بحث است در مقابل كسانی‌كه از تقدیر، معنی كور القا می‌كنند.

این روح و مضمون اصلی فلسفه قدر است. هر كجی، هرسیاهی و تیرگی كه از پیروی نكردن از قوانین و سنن خدایی ایجاد شده، هیچ ربطی به‌ خدا و قوانین او ندارد. زاییده فرهنگ و مناسبات غیرانسانی است و البته اگر انسان بخواهد می‌تواند ‌‌آن ‌را ‌به‌سامان كند. می‌شود ‌‌آن ‌را ‌به ‌سلام و به ‌سپیده ‌‌‌‌‌‌‌سحر و به ‌بامداد سرنوشت انسان رساند. اما چگونه؟ با قدری كه به‌دست خود انسان ساخته می‌شود.

انسانی كه به ‌قدر ایمان دارد، انتخاب می‌كند، قدم در راه می‌گذارد و سرنوشت خودش را به‌دست خودش تغییر می‌دهد و رقم می‌زند.



انسان اسیر سرنوشت كور نمی‌شود


شاید خیلی از شما كه در این جا هستید، سخنرانیهای مسعود را در شبهای قدر سال 58 به‌یاد داشته باشید. هنوز یك سال نمی‌شد كه مسعود از زندانهای شاه آزاد شده بود. در آن زمان كه دوره‌‌‌‌‌‌‌توفانی و پرتلاطمی برای همه ‌‌‌‌‌‌‌ما بود و قدر و سرنوشت مردم ایران رقم می‌خورد، مسعود طی پنج شب دیدگاه مجاهدین را در مورد قانون اساسی توضیح داد و نسبت به ‌عواقب این قانون و نقش نیروهای ارتجاعی و اهریمنی هشدار می‌داد .


شروع انقلاب ضدسلطنتی بود. مردمی كه این‌قدر خون داده بودند، انتظار داشتند. اما سرنوشت آنها در دست بدترین دشمنان خدا و خلق می‌افتاد.

در یكی از آن شبها سوره‌‌‌‌‌‌‌ قدر را هم تفسیر كرد كه كلمات و مفاهیم عمیقش به‌یاد ماندنی است.

او می‌گفت: «تمام تاریخ انسان در یك كلام، نبرد همه‌جانبه ‌‌‌‌‌‌‌انسان با سرنوشت است. و این انسان آگاه و بیناست كه روزبه‌روز می‌خواهد خود را از قید تقدیرها و اجبارات كور رها كند، آزاد شود و بر سرنوشت خودش حكومت كند. تقدیر شوم و سرنوشت نامطلوب را به ‌سرنوشتی مطلوب و مهارشده تبدیل كند» .

در باره این شب می‌گفت: «حیات انسان سراسر مبارزه علیه نیروها، طبقات و تمایلات كور خودبخودی، غریزی، بی‌منطق و ستمگر است. آنها می‌خواهند سرنوشت ما را در اختیار بگیرند و ما را تباه كنند، اسیر كنند، برده كنند، بكشانند و در لجه‌‌‌‌‌‌‌خون اندازند. بله اینها واقعیت است. اما حقیقت چیز دیگری است. حقیقت این است كه سرنوشت حقیقی انسان بسیار تابناكتر، درخشنده‌تر، و فرخنده‌تر از این حرفهاست. بله قرار است كه اردوی ارتجاع و ستمگری از هر طرف فرو ریخته و واژگون شود. به‌این‌ترتیب انسان سرانجام در همه‌‌‌‌‌‌‌ جبهه‌های اجتماعی و فردی و طبیعی پیروز خواهد شد این سرنوشت حقیقی ماست‌... ».

در همان‌جا گفت كه: «از آغاز در بزرگترین آثار هنری علمی و فلسفی تاریخ بشر این مطلب را منعكس می‌بینیم. حماسه ‌‌‌‌‌‌‌به‌زانو درآوردن سرنوشت شوم و سركش. كه در انواع و اقسام سركشیها منعكس است. بزرگترین و شورانگیزترین آثار هنری و ادبی از این داستان گفتگو می‌كنند. داستان گیلگمش، بعد آشیل، بعد بتهوون با سمفونی پنجم. در تمام اینها ماجرا یكی است. قهرمانان داستان همه آنهایی هستند كه در یك كشاكش خونین و پر ‌درد و رنج، همان فلسفه ‌‌‌‌‌‌‌ابتلاء، بالاخره بر سرنوشت پیروز می‌شوند. خدایان اسطوره‌یی، اجبارات را مهار می‌كنند» .
آن‌جا مسعود اشاره كرد: «ما به‌دنبال طرح مناسبات و نظم نوینی هستیم. و در تفسیر سوره‌‌‌‌‌‌‌ قدر، تقدیرگرایی كور و استنباط شرك‌آمیز از قدر را رد می‌كنیم و تأكید می‌كنیم كه انسان جهان خارج از خود را مطابق آرمان خود می‌سازد». و این‌طور نتیجه می‌گرفت كه «هر یك از ما اگر مبارزه می‌كنیم هنری نكرده‌ایم، گلی به ‌سر كسی نزده‌ایم، این كمترین وظیفه ‌‌‌‌‌‌‌ما است. چرا‌كه جدایی انسان از مسئولیتش جدایی انسان است از انسانیتش».

این نظرگاه متعالی در مورد انسان نظرگاهی است كه راهنمای عمل ما بوده و هست‌ .

این انسان است كه تعیین‌كننده است. اوست كه انتخاب می‌كند، اوست كه موانع را كنار می‌زند، خطرها را به‌جان می‌خرد، رنج می‌كشد و همه ‌چیز را فراهم می‌كند و می‌سازد و نهایتاً اوست كه به‌پیش می‌برد.



انسان خداگونه قدر خود را می‌سازد

درست به‌ همین دلیل حضرت علی (ع) را كه امشب، شب شهادت اوست، قدر انسان نامیده‌اند. و باز من در این ‌رابطه تلاش می‌كنم كلماتی را كه مسعود در وصف مولای متقیان به‌شیوایی به‌كار می‌برد، بیان كنم.

ـ آیت كبری، صراط مستقیم و نباء عظیم.
نشانه‌ی بزرگ، راه مستقیم و خبر بزرگ. از چه چیزی خبر می‌دهد و نشان از چه دارد؟ باز هم از انسان كه خداگونه است. از انسان كه لیله ‌‌‌‌‌‌‌القدر خود را می‌سازد. خودش لیله‌‌‌‌‌‌‌ القدر خودش را می‌سازد.

حالا خوب است نگاهی بسیار خلاصه به‌ دورانی كه در آن هستیم، بیندازیم و ببینم مسئولیت ما چیست و چه دورانی در پیش داریم ...»



نيايش خانم مريم رجوى به‌مناسبت شب قدر

اول آبان 1384 - پاريس


... در لیله ‌‌‌‌‌‌‌القدر، در شب احیا و شهادت امیر مؤمنان علی (ع) رو به ‌درگاه پروردگار می‌آوریم، دست دعا به‌سوی او بلند می‌كنیم و حاجت بزرگ مردم ایران را از او مسألت می‌كنیم .

ای خدای بزرگ، ملت ایران را از سركوبی و ستم و بیداد استبداد مذهبی برهان!

خدایا مردم ایران صد و بیست هزار نفر از بهترین فرزندان مجاهد و مبارز خود را برای دستیابی به ‌آزادی فدا كرده‌اند.

صدها هزار تن شلاق و داغ و درفش جلادان خمینی و جانشینان او را در شكنجه‌گاهها تحمل كرده‌اند. چه خون‌جگرها كه پدران و مادران و خانواده‌های داغدار ما خوردند و چه فدیه‌های بزرگ كه برای آزادی و رهایی نثار كردند. خدایا خواسته‌‌‌‌‌‌‌ عاجل آنان و شفا و مرهم جامعه مجروح ایران را كه آزادی است برآورده ساز!

خدایا، امشب شب علی است. به‌ حق امیر مؤمنان و به‌ حق پیروان حقیقی او از تو می‌خواهیم كه مسعود رهبر این مقاومت را در كنف حمایت خود حفظ كنی.

خدایا او را از گزند و توطئه ‌‌‌‌‌‌‌دشمنان در امان دار و به ‌او كمك كن كه در این دریای طوفانی، كشتی مقاومت ایران را به ‌ساحل نجات برساند .

خدایا فطر رهایی و آزادی و آبادی ایران را فرا‌برسان .

خدایا زنان ایران در دوران آخوندهای زن‌ستیز رنجهای طاقت‌فرسا كشیده‌اند. چه بسیار كه پیكرشان با شلاق سنگدلان مجروح شد، چه بسیار كه هدف بی‌حرمتی و اهانت واقع شدند و چه ستم و بیداد عظیمی بر آنها روا شد. خدایا زنان ایران را از این همه سركوبی و ستم و بیداد نجات بده!

خدایا رژیم آخوندی ایران را به ‌زندان بزرگی تبدیل كرده است. هر سال زندانهایش از صدها هزار نفر و به‌خصوص از جوانان پر و خالی می‌شود. زندانیان بی دفاع و بی پناه را در بدترین شرایط زیستی، زیر ضرب شلاق و توهین و زیر فشار گرسنگی و بیماری و تنگی جا عذاب می‌دهد. خدایا همه زندانیان به‌ویژه زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان قیامها و تظاهرات ضدحكومتی را از سیاهچالهای این رژیم برهان .

خدایا مردم ایران در این ایام بر اثر گرانی فوق طاقت، بر اثر فقر و تنگدستی و بر اثر نداشتن شغل و سرپناه، روزگار سختی را می‌گذرانند. ثروتها و منابع ایران توسط آخوندها چپاول می‌شود اما میلیونها هموطن ما در این ماه رمضان گرسنه سر بر بالین گذاشتند، میلیونها نفر بی‌خانمان بودند و چه بسیار بودند بیمارانی كه هزینه مداوا نداشتند.

خدایا آنها را از فقر و گرسنگی و بیماری و از یوغ آخوندهای غارتگر و چپاولگر برهان.

خدایا جامعه ‌‌‌‌‌‌‌ایران بر اثر حكومت آخوندهای تبهكار دچار نابسامانی است. چند میلیون جوان ایرانی در دام اعتیاد گرفتارند. اكثر خانواده‌ها غمزده و پریشانند. به‌جای صلح و صفا و مهربانی، آخوندها تخم كینه و یأس و بی‌اعتمادی در جامعه پاشیده‌اند. خدایا جامعه ‌‌‌‌‌‌‌ایران را از این همه بلا و مصیبت نجات بده.

خدایا، مشعل داران آزادی ملت ایران، رزم‌آوران ارتش آزادیبخش ملی ایران، آماج انواع توطئه‌ها از جانب دشمن ضدبشری هستند. آنها در كانون سهگمین‌ترین اوضاع در یك كشور بلادیده در محاصره و زیر فشارند و آخوندها از هیچ دسیسه‌یی علیه آنها كوتاهی نمی‌كنند. خدایا همه توطئه‌های دشمن علیه آنان را در هم بشكن و آنها را برای ایفای مسئولیتهای بزرگشان هر چه استوارتر و قوی‌تر ‌كن .

خدایا بركتها و نعمتهایت را نصیب مردم ایران و مقاومت آزادی‌ستانشان بفرما.

و خدایا شر رژیم پلید آخوندی را ازمردم ایران كوتاه كن و تیرگی و سیاهی روزگار كنونی ملت ایران را به ‌سپیده و سحر آزادی برسان .

به رحمت و مهربانیت، ای مهربانترین مهربانان .