Pages

Sunday, May 16, 2010

سوم جمادى الثانى سالروز وفات خورشيد تابان محمدى،كوثر مهرافروز توحيد و يگانگى برترين الگوى تاريخى زن يكتاپرست انقلابى،حضرت فاطمه زهرا عليها سلام







سوم جمادى الثانى سالروز وفات خورشيد تابان محمدى،كوثر مهرافروز توحيد و يگانگى برترين الگوى تاريخى زن يكتاپرست انقلابى،حضرت فاطمه زهرا عليها سلام فاطمهٌ زهرا، سیده نساء‌العالمین، برجسته‌ترین شخصیت زن در جنبش اسلام است تا آنجا كه به فرمودهٌ پیامبر(ص) تنها رویه و سنت فاطمه و همسر و فرزندان او است كه مجسم‌كنندهٌ محتوای پیام و مكتب توحیدی اسلام و تفسیر شایستهٌ این دین است. به مناسبت رحلت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا نگاهی می كنیم به زندگانی كوتاه و پراهمیت حضرت زهرا علیها سلام : صدیقه كبری فاطمه زهرا (ع)، زندگانی كوتاهی داشت و بیش از 28سال عمر نكرد و تمام آثار جاودانی كه از این بانو باقی‌مانده است، مخلوق مبارزه و مجاهدت های او در همین عمر كوتاه است. فاطمه(ع) چهارمین دختر پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و خدیجه(ع) است. حضرت محمد از همسر بزرگوارش خدیجه(ع) 6فرزند داشت كه 4فرزند دختر و دو‌فرزند پسر بودند. پسران، قاسم و طاهر نام‌داشتند و دختران به‌ترتیب زینب، رقیه، ام‌كلثوم و فاطمه(ع) نامیده شدند. بنا بر‌معروف مورخان اسلامی، قاسم نخستین فرزند این زوج، یعنی محمد(ص) و خدیجه(ع) بود و پس از قاسم به‌ترتیب، زینب، رقیه و ام‌كلثوم، یعنی سه‌دختر بدنیا آمدند و سپس طاهر و آخرین فرزندشان هم فاطمه(ع) بود. تنها فرزند دیگری كه روزی پیامبر(ص) شد، پسری به‌نام ابراهیم بود كه سال ها پس از هجرت به مدینه، در اواخر عمر آن‌حضرت، از «ماریهٌ قبطیه» زاده شد و بیش از دو‌سال عمر نداشت كه به‌دنبال بیماری سختی فوت كرد. اما از میان زادگان خدیجه(ع) هر‌دو‌پسر، یعنی قاسم و طاهر در‌خردسالی فوت كردند و بخاطر مرگ این‌هردو‌پسر بود كه دشمنان به محمد(ص) نیش می‌زدند كه «ابتر» و بی‌دنباله است. معلوم است كه در جاهلیت قدیم اهل‌مكه، وقتی در خانواده‌ای دخترهایش كه سزاوار زنده‌به‌گور‌كردن هستند، سالم باقی‌مانده اما تمامی پسرهایش بمیرند، این به‌هیچ حسابی گذاشته نمی‌شد مگر شومی و بی‌آیندگی خاندان، چرا كه بقای نسل و تبار و نام هر‌كسی تنها با پسرانش تضمین شدنی بود. البته دختران این خاندان كه به‌تمامی از اولین زنان پیش‌قدم در اسلام به‌شمار می‌روند، همگی جوان‌مرگ شدند. آنان در‌آغاز اسلام دختران رشیدی بودند و در سنین‌جوانی دست به‌فداكاریهای درخشانی زدند. از‌جمله، رقیه و ام‌كلثوم (خواهران دوم و سوم) بخاطر حفظ دین خویش جدایی از شوهران مشرك خود را ترحیج دادند با‌اینكه به‌تازگی عروس شده بودند. شوهران این‌دو، پسران عموی معاند پیامبر(ص) یعنی ابولهب معروف بودند. ابولهب كه حاضر بود تا كشتن و شركت در قتل حضرت محمد(ص) هم دست به‌جنایت بزند، پسران خویش را واداشت كه -به‌زعم خویش- برای فشار‌آوردن به محمد(ص) دختران او را طلاق بگویند. اما دختران پیامبر(ص) این طلاق را با روی گشاده پذیرا شدند. تنها دختر خدیجه(ع) و محمد(ص) كه هنوز به سن ازدواج نرسیده بود، فاطمه(ع) بود. هر‌چهار‌خواهر، البته تا وفات مادرشان خدیجه(ع) در حیات بوده و تحت رهبری پدرشان پیامبر(ص) مبارزه می‌كردند تا كه مانند پدر به‌مدینه هجرت كردند. لیكن در مدینه، بجز‌فاطمه(ع) همه‌شان در حیات پیامبر(ص) وفات كردند و تنها فرزندی كه برای حضرتش ماند، فاطمه(ع) بود كه او هم پس از‌تحمل تلخیهای فراق پدر و حوادث ناگوار بعدی، چند‌ماهی بیشتر عمر نكرد و در اوج جوانی، حد‌اكثر 28سالگی، وفات كرد. فاطمه، كودكیش را در دامن خدیجه و با خواهرانش گذراند. مناسبات پدر‌و‌مادر، با این دختران، بسیار محبت‌آمیز بود. علاوه بر چهار‌خواهر، دو‌پسر هم در این خانواده زندگی می‌كردند، یكی علی(ع) پسر‌عموی محمد(ص) كه‌پس از هجرت رسماً به‌عنوان برادر‌عقیدتی پیامبر(ص) شناخته و اعلام شد. و دومی نوجوانی به‌نام زید‌بن‌حارثه، كه توسط محمد(ص) پسر‌خوانده اعلام شد و «زید‌بن‌محمد» شناخته می‌شد. فاطمه(ع) از‌همان خردسالی با حوادث ظهور اسلام و پیامبری پدرش محمد(ص) روبرو شد و هنوز دختركی 8-9ساله بود كه شاهد دشمنیهای مردم مكه با پدرش محمد(ص) گردید. از همین سن‌و‌سال بود كه او در‌كنار پدرش دیده می‌شود كه فعالانه از پیامبر(ص) دفاع و حفاظت می‌نماید و این زمانی بود كه اسلام دیگر علنی شده و محمد(ص) روزانه در معرض دشنام ها، آزارها و حتی اقدام به‌كشتن بود از‌جمله، طرح ابو‌جهل معروف برای كشتن محمد(ص) در حین نماز و در‌كنار كعبه، كه با حضور فاطمه(ع) و فریادش، این طرح شكست خورد. فاطمه(ع) در 10-11سالگی همراه با پدر و مادرش و عموم گروندگان به‌محمد(ص)، باتفاق حامیانش از بنی‌هاشم، به‌شعب ابی‌طالب تبعید شد، و حضور صبورش در این تبعید 5ساله، مایهٌ دلگرمی همگان بود به‌خصوص برای خدیجه(ع) كه در‌اثر فشارهای این‌تبعید به‌شدت نحیف و بیمار شده بود و به‌دنبال همین وضعیت وفات كرد. فاطمه(ع) اندكی پس از تبعید مادرش و عمویشان ابوطالب را از‌دست داد و پس از تحمل شرایط نا‌امن مكه، روانهٌ هجرت به‌مدینه شد. یك‌سال پس از هجرت با علی(ع) همسر شد و 4فرزند نصیبشان شد و پنجمین فرزندشان پیش از ولادت سِقط شد(كه در جریان مبارزه در دفاع از حضرت علی وحمله مخالفان به خانه آن حضرت سقط شد). فرزندان فاطمه به‌ترتیب عبارتند از حسن و حسین و زینب‌كبری و زینب وسطی كه معروف است به ام‌كلثوم و برای كودك سقط‌شده هم نام محسن را در‌نظر گرفته بودند. فاطمه(ع)، به‌لحاظ مراتب تقوی، جهاد و فضیلت های عقیدتی آنچنان محبوب پیامبر بود كه مشهور خاص‌و‌عام است. او بسیار ساده زیست و در شرایط فقر و كار بدنی سخت زندگی را پیش می‌برد. در تاریخ و روایات اسلامی، مدارك زیادی حكایت از پینه‌بستن دست ها و شانه‌های فاطمه در اثر كار بدنی وجود دارد. پیداست كه اینهمه رنج و كار بدنی، تنها برای گذران زندگی یك خانواده كوچك ضرورت نداشته و برای مقاصد مهمتری صورت می‌گرفت. فاطمه(ع) با ایثار، یعنی مقدم‌داشتن نیاز دیگران بر‌خویش، در بخشندگی و انفاق زبانزد بود. برای چنین ایثاری، او حتی سه‌روز روزه‌داری بدون سحری و افطاری را بر‌خود و خاندانش روا می‌داشت كه در قرآن مجید منعكس است(آیهٌ8 سورهٌ انسان-76). در‌سال های دشوار و نداری مسلمین كه پیامبر(ص) قادر به‌تأمین خرج جهاد مجاهدانش نبود، خاندان فاطمه چنان فداكارانه می‌زیست كه اولاً شوهر فاطمه(ع) یعنی علی(ع) در همهٌ جهادها در‌صف مقدم بود و ثانیاً فاطمه(ع) شخصاً در مهمترین جنگ ها و به‌فداكارانه‌ترین وجهی حضور داشت. برای مثال، آنوقت كه فاطمه(ع) در سال سوم هجری به جنگ دشوار احد روانه می‌شد، تنها چهل روز بود كه اولین فرزندش، یعنی امام‌حسن(ع) را به‌دنیا آورده بود و خودش حد‌اكثر 20ساله بود. او با همین وضعیت، مسئولیتهایش در میدان جنگ از جمله حمل مشك های سنگین آب بر‌دوشهای خویش و رساندنش به مجاهدان صف مقدم بود و همچنین حمل آذوقه. از‌همه دردناكتر، درمان مجروحان جنگ، به‌خصوص درمان پدر محبوبش پیامبر(ص) كه از ناحیهٌ پیشانی و دهان زخم خورده و دندان هایش شكسته بود و همچنین علی(ع) كه یكی از معدود مدافعان پیامبر(ص) بود، در مورد وضعیت جسمیش در احد، نوشته‌اند: 80زخم تیر و نیزه و شمشیر بر‌بدنش وارد آمده بود. فاطمه(ع) زنی وقار و ابهت خاص، با رفتارهایی شبیه پیامبر و محبوب مردم بود. روایت می‌كنند كه به‌خصوص طرز راه‌رفتنش شباهت زیادی به پیامبر(ص) داشت. احترام او در نزد پیامبر چنان بود كه هرگاه به نزد پدر می‌آمد، تمام‌قد پیش‌پای او بر‌می‌خاست و او را به‌جای خویش یا در كنار خویش جا می‌داد. فاطمه(ع) شخصیتی دانا و خبیر در امور اسلام بود. در آیات قرآن تسلط كم‌نظیری داشت. او همچین، خطیبی توانا و تأثیر‌گذار بود. احاطهٌ فاطمه بر موازین اسلام و تسلطش در بحث و احتجاج با مدعیان و بیان مؤثر و دل‌نشینش را هنوز می‌توان با خواندن و بررسی خطابه‌هایش ملاحظه كرد كه خوشبختانه برای نسل های بعدی به‌یادگار مانده است