Pages

Monday, February 15, 2010

مصرف ماموران شناخته شده وزارت بدنام اطلاعات، به نام كادرهاى سازمان مجاهدين، توسط آيتالله بى.بى.سى




سازمان مجاهدين خلق ايران براى اطلاع عموم هموطنان در داخل كشور اعلام كرد: افرادى كه در برنامه‌هاى تلويزيون فارسى زبان بى.بى.سى ، بهمناسبتهاى مختلف از جمله سالگرد انقلاب ضدسلطنتى، تحت عنوان كادرها يا اعضاى سابق مجاهدين معرفى مىشوند، تماماً ماموران شناخته شده وزارت بدنام اطلاعات آخوندها هستند كه اينچنين توسط آيتالله بى.بى.سى مصرف مىشوند.

از جمله افراد مصرف شده توسط آيتالله بى.بى.سى در روزهاى اخير، دو مزدور پيشانى سياه اطلاعات آخوندها، بهنامهاى مسعود خدابنده و هادى شمس حائرى بودند كه آيتالله بى.بى.سى تصويرى، همانند حجتالاسلام بى.بى.سى صوتى، بنابر سنت هميشگى، يكى را بهعنوان كادر سازمان مجاهدين خلق ايران و ديگرى را بهعنوان عضو سابق اين سازمان، رنگآميزى كرده و به خورد بينندگان خود داده است.

يك سخنگوى مطبوعاتى مجاهدين در اين باره گفت:
آيتالله بى.بى.سى ، سه دهه متوالى است كه بهخاطر تفقدات فخيمه و امدادهاى غيبى و غيرغيبى به خمينى و فاشيسم مذهبى حاكم بر ايران، براى مردم ايران شناخته شده است و با مجاهدين عيناً همان رفتار و برخوردى را دارد كه با مصدق داشت.
از اينرو تا وقتى كه در خط جك استرا در پى بمباران و حلق آويز مجاهدين و جنايتهايى از اين قبيل باشد، از سوى مجاهدين و هواداران آنها مورد تحريم قرار گرفته است.

بنابراين، آيتالله بى.بى.سى به فتواى «امام راحل دجاليت» به «كنيزان مطبخ» اطلاعات آخوندى بسنده نموده و اصرار دارد مهرههاى پيشانى سياه وزارت بدنام را تحت عنوان كادرها و اعضاى سابق مجاهدين به خلايق قالب كند و عضويت بعدى آنها در اطلاعات نظام را هم سانسور مىكند!

سخنگوى مطبوعاتى مجاهدين از هموطنانمان خواست در صورتىكه خواهان سوابق افرادى باشند كه آيتالله بى.بى.سى آنها را، برخلاف ابتدايىترين اصول ژورناليستى، به مجاهدين مىچسباند تا از اين طريق براى خود مشترى جلب كند، با ستاد اجتماعى مجاهدين در داخل كشور يا دفاتر و نمايندگيهاى مجاهدين و شوراى ملى مقاومت در اروپا، ارتباط برقرار كنند و حقيقت امر را جويا شوند.

سخنگوى مطبوعاتى مجاهدين دو نمونهيى را كه اخيراً آيتالله بى.بى.سى تصويرى، به مجاهدين نسبت داد، به شرح زير به هموطنانمان معرفى كرد:
1ـ هادى شمس حائرى كه بى.بى.سى او را عضو سابق مجاهدين معرفى نموده و عضويت بعدى او در اطلاعات آخوندها را سانسور مىكند، مزد بگير اطلاعات بدنام آخوندها و در رفتوآمد دائمى به ايران است. فرد مزبور تا جنگ كويت مدتى خوشنشين قرارگاه اشرف بوده و در بمبارانهاى اين جنگ بريده و پس از چند ماه در تير 1370 به ارودگاه پناهندگى رمادى در عراق رفته است. وى در منجلاب خيانت، دو دهه است كه در خدمت اطلاعات آخوندهاست و به همين خاطر، بارها در نشريات و انتشارات مجاهدين افشا شده و آيتالله بى.بى.سى هم، تمامى اين موارد را به دقت پيگيرى نموده و از آن مطلع است.

2ـ مزدور مسعود خدابنده كه آيتالله بى.بى.سى او را فردى معرفى كرد كه گويا در سال 1357 در جريان انقلاب ضدسلطنتى در ايران و با مجاهدين بوده است؛ از هواداران مجاهدين در انجمن دانشجويان مسلمان در انگلستان بوده و در سال 1360 با تشكيلات مجاهدين در خارج كشور آشنا شده است.
اما يك دهه بعد، در نخستين سالهاى دهه 70، بهدليل عدم تحمل شرايط مبارزه، ضمن ابراز بريدگى در پاريس در سال 1373، بخشى از سوابق ناگفته خود و عدم شايستگىاش براى ادامه مبارزه را بازگو كرده است.
طبق آنچه كه بعداً در «كتاب طرحها و توطئههاى وزارت اطلاعات عليه مجاهدين ـ نامه‌ها و اسناد جمشيد تفريشى» فاش شده است.

مزدور مسعود خدابنده موظف به جداسازى و جذب يك عضو شوراى ملى مقاومت ايران بجانب رژيم شده بود.
عضو مربوطه نيز بعداً از شوراى ملى مقاومت اخراج و به اطلاع عموم رسيد.
شايان توجه اينكه، خدابنده و زن انگليسى او به نام «آن سينگلتون» يك جفت مأمور افشا شده دژخيمان اوين هستند كه كميته پارلمانى ايران آزاد در مجلسين بريتانيا، آنها را در سايت وزارت در شمار ديگر مزدوران شبكه اطلاعات آخوندى در خارج از ايران با سايتها و بنيادهاى پوشالىشان (مانند اينترلينك، آوا، قلم و بنياد سحر) به تمام و كمال افشا نموده و آيتالله بى.بى.سى از اين‌روشنگرى هم، مطلع است.

هم‌چنين سازمان مجاهدين خلق ايران 4سال و نيم پيش كتاب افشاگرانهيى در مورد يكى از كتابهاى اطلاعات رژيم آخوندها تحت عنوان «ارتش خصوصى صدام» كه به نام مزدور خدابنده نويسانده! شده بود، انتشار داد.
اين كتاب كه در تيرماه 1384 همزمان، به ‌سه زبان فارسى، انگليسى و عربى منتشر شده است.

از جمله حقايقى كه در اين كتاب آشكار مى‌شود، همكارى همان يك جفت مأمور وزارت بدنام (مسعود خدابنده و زن انگليسى او) با شكنجهگران زندان اوين، و رؤيت زن مزبور توسط آقاى وين گريفيث، نماينده پارلمان انگلستان، در زندان اوين است.

در ژوئن 2004 (خرداد1383) رژيم آخوندها در اثر فشارهاى بينالمللى مجبور شدند به يك ديدار كوتاه اين نماينده پارلمان انگليس با دو پناهنده ايرانى در انگلستان كه به سوريه رفته بودند و سوريه آنها را به رژيم مسترد كرده بود، تن بدهد.

گريفيث پس از بازگشت از سفر كوتاه خود به ‌تهران گفت:
بار اول كه من وارد زندان اوين شدم شگفت‌زده شدم. با كمال تعجب ديدم يك خانم انگليسى در داخل زندان و در كنار بازجوها منتظر ملاقات با من است. پرسيدم شما كى هستيد؟ گفت من آن سينگلتون (همسر مسعود خدابنده) هستم. من از همان‌جا فهميدم وقتى يك انگليسى را به‌داخل زندان اوين آورده‌اند تا با من كه يك نماينده پارلمان انگلستان هستم ملاقات كند، داستان چيست!؟ …

من بسيار صريح به‌مقامات ميزبان گفتم كه دولتشان مسئول كشتن تعداد زيادى، شايد بيش از يك‌صد‌هزار تن از اعضاى مجاهدين خلق است و در سال 1988 هم يك كشتار وحشيانه و قتل‌عام 30000 زندانى سياسى صورت گرفته است. در آن زمان آيت‌الله خمينى فتوايى صادر كرد كه در آن آمده بود: «اين‌گونه مقرر شده كه آنهايى‌كه در زندانهاى سراسر كشور هستند و بر حمايت خود از مجاهدين مصر هستند، محارب با خدا بوده و بايد اعدام شوند».

ـ در همين كتاب به سفرهاى خدابنده و سينگلتون به‌ايران و سنگاپور (محل ملاقاتهاى وزارت اطلاعات با مأمورانش در اروپا) اشاره مىشود. علاوه بر اين، وقتى وزارت كشور انگلستان در سال ‌2001 به‌سازمان مجاهدين خلق ايران برچسب تروريستى زد، معلوم شد باز‌هم با راهنمايى وزارت اطلاعات آخوندها، گزارشهاى خدابنده مورد استفاده قرارگرفته است. به‌نحوى كه، در همان زمان، برادرش (ابراهيم خدابنده) موضوع را در يك استشهاد كتبى و رسمى به‌ دادگاه پوئك در بريتانيا اطلاع داد و تأكيد كرد كه برادرش به‌خدمت سرويس مخفى آخوندها درآمده و اقدامات او زير نظر اطلاعات آخوندها انجام مى‌شود